کتاب اتاق مهمان نشر انتشارات کتاب کوله‌پشتی

نقد و بررسی کتاب اتاق مهمان

اتاق مهمان، رمانی پرفروش به قلم دریدا سی میچل، خواننده را به سفری پر از رمز و راز در دل اتاقی می‌برد که ساکنانش به طرز هولناکی دست به خودکشی می‌زنند. اتاق مهمان با فضایی وهم‌آلود و داستانی پر از راز و رمز آغاز می‌شود. پیش‌درآمد کتاب، خواننده را به سفری در تاریکی ذهن مردی می‌برد که قصد خودکشی دارد. داستان حول محور لیزا، بانوی جوانی تنها، می‌چرخد که با ورود به این اتاق مرموز، پرده از رازهای آن برمی‌دارد. لیزا با کشف یادداشت‌هایی هولناک که دست‌نوشته‌های مرد پیش از خودکشی در آن اتاق بوده، به جک مشکوک می‌شود. رفتارهای مشکوک جک و اتفاقات عجیب در خانه، لیزا را به شدت مضطرب و آشفته می‌کند. او که در گذشته با مشکلات روحی دست و پنجه نرم کرده، در ایجاد روابط صمیمی با دیگران دچار مشکل است و شب‌ها با کابوس‌ها و رفتارهای غیرعادی روبرو می‌شود. با پیشرفت داستان، لیزا به طور فزاینده‌ای به جک مشکوک می‌شود و این باور در او قوت می‌گیرد که جک در تلاش است او را بترساند و از خانه بیرون کند. اما مرز بین واقعیت و توهم در ذهن لیزا به تدریج باریک‌تر می‌شود. آیا اتفاقات عجیبی که او شاهد آن است واقعی هستند یا فقط تراوشات ذهن آشفته او؟ اضطراب و دلهره‌ای عمیق بر وجودش سایه می‌افکند و او با انکار وجود آن مرد به عنوان مستأجر قبلی توسط مارتا و جک، مصمم به کشف راز بزرگی می‌شود. آیا لیزا موفق به کشف راز اتاق مهمان خواهد شد؟ برای یافتن پاسخ این سوال، خواننده باید تا انتهای داستان همراه دریدا سی میچل و لیزا باشد. مهارت دریدا سی میچل در فضاسازی و شخصیت‌پردازی، خواننده را به عمق داستانی معمایی و پر از پیچ و خم می‌برد. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه چنایی و پلیسی علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان جنایی خارجی فیدیبو سر بزنید.

دریدا سی میچل، نویسنده‌ای پرآوازه و متعهد

دریدا سی میچل، داستان‌نویس و روزنامه‌نگار مشهور بریتانیایی، در سال 1965 متولد شد. او که یکی از افتخارآفرین‌ترین نویسندگان ادبیات انگلیسی به شمار می‌آید، در کنار نویسندگی، به فعالیت در عرصه روزنامه‌نگاری نیز می‌پردازد. میچل پس از گذراندن تحصیلات خود در رشته مطالعات آفریقا و آسیای شرقی، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه شمال لندن شد. او بیش از دو دهه با تمرکز بر ارتقای سطح سواد و موفقیت تحصیلی کودکان اقلیت‌های قومی و طبقه کارگر، به عنوان معلم و مشاور در لندن فعالیت کرد.

چرا کتاب اتاق مهمان را بخوانیم

اتاق مهمان، رمانی پر از رمز و راز و هیجان است که خواننده را به سفری در اعماق تاریکی ذهن و روح انسان می‌برد. دریدا سی میچل با ظرافت و مهارت فوق‌العاده‌ای، فضایی وهم‌آلود و پر از راز و رمز را در داستان خلق می‌کند. او به بهترین نحو شخصیت‌های داستان را به تصویر می‌کشد و خواننده را به عمق وجود آنها می‌برد. از همان ابتدای داستان، خواننده به شدت مجذوب روایت می‌شود و مشتاقانه به دنبال کشف راز اتاق مهمان و سرنوشت شخصیت‌ها می‌ماند. درون‌مایه‌های متعددی در داستان اتاق مهمان به چشم می‌خورد که به ظرافت با یکدیگر در هم تنیده شده‌اند. این رمان به موضوعاتی مانند سلامت روان، سوءاستفاده، هویت و روابط انسانی می‌پردازد و خواننده را به تأمل در این موضوعات وا می‌دارد. هیچ کدام از شخصیت‌های داستان، به طور کامل سیاه یا سفید نیستند. هر کدام از آنها دارای نقاط قوت و ضعف، ترس‌ها و امیدهای خاص خود هستند. دریدا سی میچل با ظرافت تمام، خواننده را تا انتهای داستان غافلگیر می‌کند و پایانی غیرقابل پیش‌بینی را برای او رقم می‌زند. اگر به دنبال رمانی هستید که شما را به دنیایی پر از رمز و راز و هیجان ببرد و تا انتهای داستان مجذوب خود کند، اتاق مهمان انتخابی عالی برای شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب اتاق مهمان می‌خوانیم

سرم را بالا می‌گیرم و با نگاهی به خانه نفسم بند می‌آید. عظیم و حتی شاید بتوان گفت اشرافی ‌است. سه‌طبقه است و احتمالاً زیرزمین هم دارد. دیوارهای سنگی‌اش زیر تابش آفتاب عصرگاهی اواخر تابستان به‌ رنگ بیسکویت درآمده‌اند و حسی گرم و دلپذیر القا می‌کنند. شاخه‌های عشقه خودشان را از دیوار جلوی خانه بالا کشیده و به دودکش محکم شومینه رسانده‌اند که دسته‌ای پرنده رویش نشسته و به افق خیره شده‌اند. هیچ‌کدام از پرنده‌ها آواز نمی‌خواند. راحت می‌شود آن عمارت را متعلق به اشراف‌زاده‌ای مورد احترام در دوران ویکتوریایی دانست که برای خانوادۀ روبه‌رشدش به فضای زیادی احتیاج داشته و همچنین خدمتکارانش را در طبقات بالایی مستقر کرده است.

و مسلماً عمارت وسط ملک قرار دارد. هیچ پدری در دوران ویکتوریایی دوست نداشته سروصدای تمرین پیانوی دخترش مزاحم همسایه‌ها شود یا مثلاً وقتی داشته خدمتکار را به‌خاطر سرو کردن ماهی سوخته سر میز شام سرزنش می‌کرده، کسی صدایش را بشنود.

سرتاسر بلوار با درخت‌های سرسبز و پربرگ پوشیده شده که نقش پرده‌ای گیاهی را برای خانه‌های پشت خود ایفا می‌کنند. مشخصاً این خیابان در همان دوران هم چندان پرزرق‌وبرق نبوده و حتی حالا که می‌شود ثروت ساکنانش را به‌وضوح در آن دید، همچنان دنج و راحت به‌نظر می‌رسد، هرچند که بعضی از خانه‌ها این روزها به آپارتمان و مهمان‌سرا و اتاق‌های مهمان تبدیل شده‌اند.

تنها چیزی که تصویر بی‌نقص پیش رویم را ناقص می‌کند، جلوی خانه پارک شده است. یک ون سفید. یک سمت آن با حروف بزرگ نوشته شده «جکِ کاردرست» و سمت دیگرش نوشته شده «هر کار خدماتی‌ای که داشته باشید، هرچند کوچک، ما انجامش می‌دهیم» و زیر آن هم یک شماره موبایل درج شده است. روی باربند آن نردبانی گذاشته و به دو سرش پارچۀ رنگی بسته‌اند. بی‌شک در دوران ویکتوریایی، صاحبان خانه از «جک» می‌خواستند اسب و کالسکۀ نوینش را پشت خانه پارک کند.

جوری به رسید آژانس اجارۀ املاک چنگ می‌زنم که انگار وصیت‌نامه‌ام است و درحالی‌که سنگ‌ریزه‌های روی زمین به کف نازک کفش پاشنه‌کوتاه سیاهم فرو می‌روند، مسیر ورودی جلوی خانه را طی می‌کنم. کف دستم عرق کرده و کاغذ توی مشتم خیس شده و بعضی از نوشته‌های آن محو و درهم‌برهم شده است. در مسیرم تا ورودی خانه، چشمم به علامت غیرمعمول روی دیوار بالای ایوان می‌افتد. دایره‌ای بزرگ و حک‌شده روی سنگ که تصویر یک کلید وسط آن نقش بسته است. تاریخ هم دارد. ۱۸۷۸.

درِ ورودی خانه سنگین و سیاه و براق است و کوبه‌ای به سبک قدیمی دارد. در می‌زنم و جریان خون در بدنم شدت می‌گیرد. هیچ صدای پایی نمی‌شنوم، اما پس از چند لحظه حس ششم آزاردهنده‌ای سراغم می‌آید که القا می‌کند کسی دارد تماشایم می‌کند. وقتی حس می‌کنم چیزی پشت چشمی پلاستیکی کوچک و دایره‌ای‌شکل روی در حرکت می‌کند، آرام می‌شوم. کسی که از آن‌سوی در من را زیر نظر گرفته است، بالاخره به این نتیجه می‌رسد که خطرناک نیستم و در چهارطاق باز می‌شود.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب اتاق مهمان

اگر شما هم به خواندن داستان و رمان جنایی خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

دختری که گذشته ای نداشت نویسنده کاترین کرافت انتشارات البرز

خانواده ای نه چندان خوشبخت نویسنده شاری لاپنا انتشارات البرز

قتل در بین النهرین نویسنده آگاتا کریستی انتشارات هرمس