بخش بزرگی از آدمها به معما علاقه دارند و از آن لذت میبرند. این معما میتواند یک پازل، یک جدول یا یک داستان پلیسی باشد که از ماجراهای واقعی یا ذهن نویسنده نشات گرفتهاند. قتل در بینالنهرین عنوان یکی از بهترین داستانهای پلیسی دنیاست. داستان رازی هولناک و عجیبوغریب که کسی جز پوآرو، کارآگاه بلژیکی داستانهای کریستی نمیتواند از آن سر در بیاورد. داستان قتل در بینالنهرین از آن دسته داستانهایی است که مخاطب بهسختی میتواند اتفاقات بعدی را پیشبینی کند، چه برسد که بتواند پایانش را حدس بزند. این داستان زیبا و درعینحال هولناک را بخوانید و از ذهن و قلم توانمند آگاتا کریستی لذت ببرید.
قتل در بینالنهرین با نام اصلی «murder in mesopotamia» اولین بار سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این داستان محبوب در سال ۲۰۰۲ سوژهی فیلمی به همین نام شد و توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.
داستان قتل در بینالنهرین در عراق اتفاق میافتد. زنی به نام لوئیز همراه همسرش به کاوشی باستانشناسی در منطقهی اور رفته است. خانم لوئیز سالها قبل ازدواج کرده بود و همسرش پسازاینکه توانست از اعدام به جرم جاسوسی در جنگ جهانی اول رهایی پیدا کند در حادثهی تصادف قطار درگذشت. باوجوداینکه ۱۵ سال از این ماجرا گذشته لوئیز همچنان دچار ترسی از همسر اولش است. از پرستاری به نام امی لدران (Amy Leatheran) خواسته میشود از این زن پرستاری کند. مدتی بعد خانم لوئیز کشته میشود و پیداست که ترسهایش بیدلیل نبوده و حالا پوآرو که به عراق سفرکرده است باید بتواند راز ماجرای مرگ خانم لوئیز را کشف کند.
داستان قتل در بینالنهرین داستانی دلهرهآور است و کریستی با قلم و ذهن کمنظیرش اجزای آن را کنار هم گذاشته و ماجرایی ساخته که مخاطب را درگیر خودش میکند. قتل در بینالنهرین را میتوان یکی از بهترین آثار کریستی دانست.
آگاتا کریستی نویسندهی انگلیسی متولد سال ۱۸۹۰ میلادی در انگلستان است. او در ۵ سالگی خواندن و نوشتن یاد گرفت و به کتابهای کتابخانهی پدرش علاقه نشان میداد. آگاتا در سالهای جنگ جهانی اول در داروخانه و بیمارستان به کار مشغول شده بود و همانجا بود که با بسیاری از سمها آشنا شد و خواص آنها را یاد گرفت.
او سال ۱۹۱۴ با همسرش آرچیبالد کریستی ازدواج کرد و ۱۴ سال با او زندگی کرد. دو سال پیش از جدایی از همسرش بود که به مدت ده روز ناپدید شد. در این مدت پلیس مظنون شده بود که ممکن است همسرش او را به قتل رسانده باشد اما پس از آنکه آگاتا پیدا شد مدعی شد که حافظهاش را در این مدت ازدستداده بوده است. بسیاری از رسانهها این موضوع را یک حرکت تبلیغاتی برای شهرت بیشتر خانم نویسنده دانستند. بر اساس این ماجرا فیلمی به نام آگاتا در سال ۱۹۷۹ ساخته شد.
آگاتا کریستی بعدها پس از جدایی از آرچیبالد کریستی با ماکس مالوان ازدواج کرد و همراه او نقاط مختلف جهان را گشت. همسرش باستانشناس بود و آگاتا از آثار تاریخیای که او در حفاریهایش پیدا میکرد، عکس میگرفت.
آگاتا کریستی در سالهای فعالیتش چند داستان عاشقانه و بیش از ۶۰ داستان پلیسی نوشت. البته او شهرتش را به خاطر داستانهای پلیسی به دست آورده و پرفروشترین نویسندهی زن تاریخ و دومین نویسندهی پرفروش تاریخ پس از شکسپیر نیز نام گرفته است. از میان آثار ارزشمند و جذاب این نویسنده میتوان به کتابهای «شاهد خاموش»، «مرگ خانم مگکینتی»، «پس از تشییعجنازه»، «مرگ روی رود نیل»، «فیلها به یاد میآورند» و «قتل در تعطیلات» اشاره کرد. آگاتا کریستی در ۸۵ سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. او یک فرزند از ازدواج اولش داشت که سال ۲۰۰۴ درگذشت اما حق تألیف آثار کریستی هنوز هم به خانوادهی او تعلق میگیرد.
قتل در بینالنهرین یکی از مشهورترین داستانهای آگاتا کریستی است. داستان جذابی که در سراسر جهان بارها و بارها ترجمهشده و طرفداران کریستی را به خود جلب کرده است. در ایران نیز ترجمههای مختلفی از این اثر موجود است. اولین ترجمهی قتل در بینالنهرین سال ۱۳۷۷ در ایران منتشر شد که مترجم آن نگین ازدجینی و ناشرش آشیانهی کتاب بود. دو سال بعد «قدیر گلکاریان» این کتاب را با عنوان جنایت در شب ترجمه کرد. سپیده حبیبی و محمود حبیبی نیز دیگران مترجمان این کتاب هستند. ترجمهی محمود حبیبی را انتشارات هرمس منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این ترجمه را میتوانید از فیدیبو دانلود کنید.
قتل در بینالنهرین یک داستان تکاندهنده است. ماجرای پلیسی بلندی که جزئیات زیادی دارد و مانند کلافی سردرگم در هم میپیچد و خواننده هرلحظه منتظر است اتفاق بد دیگری در داستان بیفتد. این کتاب داستانی است که سن و سال نمیشناسد و برای لذت بردن از آن فقط کافی است کمی به ادبیات جنایی علاقه داشته باشید. این داستان را میتوانید در یک عصر پاییزی بخوانید و ساعتها از فضای ذهنی خود فاصله بگیرید و به دنیایی هیجانانگیز سفر کنید.
وقت نشد از پوآرو بپرسم که منظورش چه بوده چون سروان میتلند داشت ما را صدا میزد که پایین برویم.
سراسیمه از پلهها پایین رفتیم. او گفت:
-پوآرو اینجا را ببین؛ این هم یک معمای دیگر. یارو کشيشه گم شده.
-پدر لاویگنی؟
-بله تا همین لحظه هیچکس متوجه نشده بود. تا اينکه یک نفر فهمیده که از میان جمع یکی نیست. به
اتاقش که رفتیم. دیدیم دیشب در رختخوابش نخوابیده و اثری هم از او نیست.
همهچیز مثل یک کابوس بود. اولش مرگ دوشیزه جانسون و بعد هم ناپدید شدن پدر لاویگنی.
خدمه را صدا زدند و بازجویی کردند، اما نتوانستند پرده از این راز بردارند. شب قبلش او را ساعت هشت دیده
بودند. بعد او گفته بود که قبل از خواب برای پیادهروی بیرون میرود. کسی برگشتن او را ندیده بود.
درهای بزرگ طبق برنامه ساعت نه بستهشده و حفاظها هم کشیده شده بودند. هرچند که کسی باز کردن حفاظها
را در آن صبح به خاطر نمیآورد. هرکدام از دوخانه شاگرد فکر میکرد که دیگری باید آنها را بازکرده باشد.
آیا اصلاً پدر لاویگنی شب قبل برگشته بود؟ آیا او در پیادهرویهای شبهی قبل چیز مشکوکی را کشف کرده بود و بعداً رفته بود بررسی کند که احتمالاً بهعنوان سومین قربانی گرفتارشده بود؟
وقتی دکتر رایلی و به دنبالش آقای مرکادو نزدیک شدند سروکله سروان میتلند هم پیدا شد. گفت:
-سلام رایلی. چیزی دستگیرت شد؟
-بله. مواد را از آزمایشگاه به اینجا آوردهاند. همین حالا با مرکادو مقداری از آن را بررسی میکردیم. جوهر نمک مال آزمایشگاه بوده.
- آزمایشگاه. هان؟ مگر قفل نبوده؟
آقای مرکادو به علامت نفی سر تکان داد. دستانش میلرزید و صورتش حرکات عصبی داشت. فروریخته بود. با
صدای لرزانی گفت:
-هیچوقت قفل نمیکردیم؛ میدانید. همین حالا... ما تمام مدت از آن استفاده میکنیم. من... هیچکس در خواب هم نمیدید...
-درها را هم شبها قفل نمیکنید؟
-چرا، تمام درها قفل هستند؛ اما کلیدها همه داخل اتاق نشیمن آویزاناند.
-یعنی اگر هرکس برای خودش کلیدی داشت. میتوانست وارد شود؟ خیلی زیادی.
-همینطور است.
-کلیدها هم که کلیدهای معمولی هستند.
-آه بله.
- نشانهای وجود ندارد که مشخص کند او خودش آن را از آزمایشگاه برداشته؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 287 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۳۴:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | محمود حبیبی |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Murder in Mesopotamia |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 110,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بلحاظ بغرنج بودن معمای قتل، یکی از کتابهای متوسط سری هرکول پوآرو است ولی بخاطر محیط شرقی، مکان وقوع جنایت و اتمسفر داستان، جذاب و پر کشش است و باعث ملال نمیشود. سرجمع یک کار خوب از ملکه جنایت
با همه کتابهای جنایی معمایی جذاب و جدید، ولی آگاتا کریستی و قلمش به چی دیگس، اصلا پایانهای یهویی و سرهم بندی نداره و در طول داستان سرنخ میده به خواننده
قتل در بین النهرین طرح هنرمندانه و تازه ای دارد .و از قتل روی نیل هم بهتر است به نظرم.انگار نتیجه سال ها تلاش یه نویسنده است .در صورتی که محصول نبوغ آگاتا کریستی است
از سری داستانهای هرکول پوآرو هست و فوق العاده جذاب و پرکشش بود..معمای داستان واقعا تا پایان ادمو دنبال خودش میکشید . ترجمه هم خیلی خوب و روان بود .
کتاب جالبی بود و قابل حدس من وسطای کتاب حدس زدم که قاتل شاید کی میتونه باشه؟؟ فقط به چی مشخص نشد کشیش چرا یهو رفت وبعد گرفتنش؟؟؟
کتابی از مجموعه داستان های پوآرو نقش پوآرو کمرنگ تر بود اما مانند دیگر کتاب ها پایانی کاملا غیر منتظره داشت!!
از کتابهای خیلی خوب آگاتا کریستیه. فضای رازآلود و یه مقدار ترسناکی داره و واقعا تا آخر نمیشه قاتل رو حدس زد
داستانی معماگونه با حضور پوارو که بسیار زیبا و دلنشین و کمی غیر واقعی بود. ترجمه در بعضی موارد اشکال داشت.
ترجمه اش خوب بود. بجز بعضی اصطلاحات و عبارات که خوب در نیومده بودند. روان بود
این کتاب عالیه البته من کتبشو ارم نمیدونم اینجا چیه اما خیلی قشنگه