اگر شما به عنوان یک درمانگر که با مسائل شخصی خود سخت سردرگریبان هستید، درگیر یک پرونده قتل هولناک شوید، چه کار خواهید کرد؟ رمان جنایی معمایی دوشیزگان نوشتهی الکس مایکلیدیس شما را با خود به دل قتلهایی مرموز و جذاب میبرد و سر از رازهایی در میآورد که هر لحظه شکپگفتزده خواهید شد.
کتاب دوشیزگان با عنوان اصلی The Maidens برای اولین بار در سال 2021 منتشر شد و توانست در هفتههای اول انتشار خود در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز و درلیست بهترین کتاب جنایی گودریدز و آمازون قرار بگیرد. ماریانا یک درمانگر باتجربه است که ناگهان با این خبر روبرو میشود که در کالج خواهرزادهاش قتلی اتفاق افتاده و به صورت ناخوداگاه درگیر پرونده میشود اما هرچه بیشتر جلو میرود، رازهای عجیبی را کشف میکند. غیر ممکن است که پایان این رمان جذاب و گیرا را بتوانید حدس بزنید. کتاب پیش رو با ترجمهی مریم حسین نژاد توسط نشر سنگ به چاپ رسیده است. شما میتوانید با مراجعه به دسته بندی داستان و رمان، دیگر کتابهای برتر جنایی معمایی را در فیدیبو بخوانید.
الکس مایکلیدیس Alex Michaelides نویسنده جوان و موفق انگلیسی است که در سال 1977 در قبرس به دنیا آمده است. او در رشتهی ادبیات انگلیسی در دانشگاه کمبریج به تحصیل پرداخت و پس از آن به انستیتوی فیلم آمریکا رفت و مدرک خود را در مقطع کارشناسی ارشد فیلمنامه نویسی دریافت کرد. الکس مایکلیدیس در سالهای 2013 و 2018 دو فیلمنامهی موفق نوشت اما معروفیت و موفقیت او به خاطر اولین رمان او یعنی بیمار خاموش است. ان رمان نیز مانند دوشیزگان از استقبال عمومی بسیار خوبی مواجه شد که شما میتوانید آن را در ادامه مشاهده کنید:
رمان جنایی دوشیزگان با نثری روان و جذاب خواننده را قدم به قدم همراه خود میکند تا راز سر به مهری را برملا کند که هیچکس نمیتواند آن را از قبل پیشبینی کند. اگر حرف از رمانهای جنایی معمایی به میان بیاید، در اولین لحظه به یاد داستانهای معمایی کلاسیک مانند پوآرو میافتیم اما رمانهای مدرن نیز از جذابیتهای فوقالعادهای برخوردار هستند که در اخر داستان حتما در بهت فرو میروید. دوشیزگان نیز از همین نوع رمانها است. دوشیزگان برای یک آخر هفته و یا تعطیلات بسیار مناسب است و آنقدر ذهن شما را درگیر میکند که یک لحظه هم نمیتوانید از آن دست بکشید.
زویی نگاهش را پایین آورد و به پاهایش زل زد. ماریانا حس میکرد او نگران است. سربازرس گفت: «داشتم فکر میکردم میتوانی دربارهی کنراد الیس چیزی بگویی؟ دانشجوی اینجا نیست و فکرکنم در شهر زندگی میکند. دوست پسر تارا بود؟» زویی سرش را تکان داد: «دوست پسرش نبود. فقط گاهی همدیگر را میدیدند. فقط همین.»
ماریانا پشت او به راه افتاد تا در را باز کند. کمی خم شد و داخل رفت. مسیر آجری قدیمی تاریک بود و بوی نم میداد. در پشت سرش بسته شد. موریس در را قفل کرد. ماریانا با احتیاط به راه افتاد و به اتفاق پیش آمده فکر میکرد. لحظهای تردید کرد که آیا واقعا کسی تعقیبش میکرد؟
«خب در حقیقت ربطی به کاج ندارد. فقط یک نماد است.» «نماد چی؟» لبخند زد و لحظهای به ماریانا خیره شد. «دانه... دانهای که درون کاج است. دانهی درون ما... روح درون کالبدمان. نماد باز کردن ذهن به روی آن. تعهد به نگریستن به درونمان و یافتن روح خویش.»
ماریانا شانههایش را بالا انداخت. «من معتقدم بچهها هرکاری میکنند که دوست داشته شوند. وقتی خیلی کوچک هستند، بقایای جسمی برایشان مهم است و پس از آن، بقای روانی. آنها هرکاری میکنند تا مورد توجه قرار بگیرند.» صدایش را پایین آورد و نه با فوسکا که با دختران گرداگردش صحبت کرد.
همیشه کشف جنایتهای دنبالهدار نیازمند به یک دانش روانشناسانه است و کاشف قتل باید آنقدر باهوش باشد که بتواند خود را جای او بگذارد و حرکت بعدی را پیش بینی کند. اگر شما از طرفداران رمانهای هیجانی و معمایی هستید و میخواهید از راز آدمها با خبر بشوید، حتما به کتابهایی که در ادامه آن را معرفی کردهایم سر بزنید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۹۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 351 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۴۲:۰۰ |
نویسنده | الکس مایکلیدیس |
مترجم | مریم حسین نژاد |
ناشر | نشر سنگ |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Maidens |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۹/۰۲ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب جذابیت، گیرایی و نظم موجود در بیمار خاموش رو نداشت ولی در قسمت های پایانی یک مقدار هیجان بهش اضافه میشد که نکته مثبت و خوبی بود. اشاره به بیمار خاموش در روند داستان هم بیشتر به یک ایستر اگ شباهت داشت تا یک ارتباط قوی. برای من بیمار خاموش ماجرایی نزدیک به مجموعه کتاب های هانیبال داشت اما دوشیزگان به هیچ وجه یک دنباله برای اون داستان محسوب نمیشه و حتی از نظر کیفی هم باهاش قابل مقایسه نیست.
من نسخه چاپی این کتاب را خواندم ترجمه میتوانست از این بهتر باشد بعد از خواندن این کتاب ،انگار دوباره باید بیمار خاموش را بخوانم چون ارتباطی بین این دو کتاب وجود دارد و اینکه من کتاب بیمار خاموش را بیشتر دوست داشتم.
اول اینکه کتاب تحت عنوان «باکرهها» در نشر آموت منتشر شده. داستان جالبیه.شاید تا اواخر داستان به نکته اصلی توجه نشه.وقتی که توی کتاب به جمله ی چه چیز نمیخوان معلوم بشه که این جور قتل میکنن مواجه میشیم یکم موضوع روشن میشه
کتاب بسیارگیرابودوتاپایان قادر نبودم آن را کنار بگذارم .نویسنده آنچنان خواننده راجذب مطالب کتاب میکندگویی همراه با قهرمان آن لحظات رانندگی می کنی.به علاقمندان کتابهای حنایی ومعمایی پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را بخوانند.
اگه مثل من به هوای اثری مثل بیمار خاموش سراغ این یکی کتاب نویسنده اومدین، باید بگم این اصلا به اون خوبی نیست و حتی سر وته داستانش به عقل جور در نمیاد من که نتونستم منطق این داستان رو بپذیرم.
کتاب جالبی نبود. البته از کتاب خشم بهتر بود ولی در کل کارهای این نویسنده به دلم نمینشینه و به نظر میخواد با اطلاعات خودش خواننده رو جذب کنه. نوعی خودبینی و خودشیفتگی. به هرحال پیشنهاد نمیکنم
داستان جالبیه و اتکای قشنگیش به ارجاع هاش به اساطیر یونانیه. ولی ترجمه ی جدا بدی داره. به جز این که تقریبا هیچکدوم از شعر ها رو نمیشه فهمید، بعضی قسمت ها انگار گوگل ترنسلیت شده!
اصلا پیشنهاد نمیشه من به هوای اینکه نویسنده ش نویسنده ی بیمار خاموشه خریدم و کلی پشیمونم اصلا قابل مقایسه نیستن این ۲ کتاب.هیچ کشش و جذابیتی برام نداشت
خیلی حوصله سربر بود. یک جاهاییش واقعا مسخره بود. ترجمه هم وحشتناک بود. اصلا انگار مترجم ساده ترین چیزها رو هم نفهمیده بود. من به هیچ کس توصیه نمیکنم
روانشناسی، در سوگ همسرش هست که خبردار می شود در کمبریج، قتلی رخ داده، دوست فرزندخوانده ش به طرز فجیعی کشته شده است.