کتاب آگاهی به خود نشر پارسیان البرز

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که زیستن نامهربان شده است و افراد به خود سخت می‌گیرند. کتاب آگاهی به خود، تجربه زندگی با مهارت شفقت به خود یکی از کتاب‌هایی است که کمک می‌کند زندگی بهتری در دنیای امروز داشته باشید. این کتاب را بهزاد غفوری نوشته است و در آن تلاش کرده است انسان‌ها را با خود آشتی دهد.

او کتابش را در پنج بخش مختلف نوشته است که در ابتدای آن از این صحبت کرده است که چرا باید در هر شرایطی خودتان را دوست داشته باشید و شفقت چیست و چرا باید در زندگی ما اهمیت داشته باشد. در ادامه او از عملکرد مغز صحبت می‌کند و درباره‌ی واقع‌بینی حرف می‌زند. او همچنین از رهایی از احساسات منفی سخن می‌گوید و از این حرف می‌زند که ذهن‌آگاهی چگونه می‌تواند به انسان‌ها کمک کند احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند. او در بخش پایانی کتاب هم منابع اضافه‌ای را عرضه کرده است که به کمک آن‌ها می‌توانید چیزهای بیشتری را یاد بگیرید.

کتاب آگاهی به خود، تجربه زندگی با مهارت شفقت را انتشارات پارسیان البرز چاپ کرده است. نسخه الکترونیک این کتاب هم با همراهی فیدیبو منتشر شده است. اگر می‌خواهید این کتاب را روی دستگاه‌های الکترونیکی خود بخوانید می‌توانید آن را در همین صفحه از دسته‌بندی روانشناسی دانلود کنید.

بهزاد غفوری کیست؟

بهزاد غفوری نویسنده‌ی ایرانی است که در سال ۱۳۶۶ به دنیا آمده است. او در رشته‌ی شیمی درس‌خوانده است و در مدارس تهران تدریس کرده است. او چندین سال است که در حوزه تحول فردی کار می‌کند و چندین دوره رشد برگزار کرده است. او در صنعت داروسازی هم فعال است.

چرا باید کتاب آگاهی به خود، تجربه زندگی با مهارت شفقت به خود را خواند؟

در دنیای امروز انسان‌ها دائماً خودشان را با موفقیت‌هایشان می‌سنجند و بسیاری از انسان‌ها نمی‌توانند خودشان را به‌خوبی دوست داشته باشند. کتاب بهزاد غفوری کتابی است که به شما کمک می‌کند با خودتان مهربان‌تر باشید و زندگی بهتری داشته باشید. این کتاب برای تمام افراد از نوجوان پانزده‌ساله که در حال پا گذاشتن به دنیای روابط جدی است تا یک فرد میان‌سال که زندگی حرفه‌ای دارد مناسب است.

در بخشی از کتاب آگاهی به خود، تجربه زندگی با مهارت شفقت به خود می‌خوانیم

در همین حال شفقت متوجه بدبینی شد که با تقلا و تلاش فراوان در حال هل‌دادن قایق خود به‌سوی آب است. او می‌خواست قایقش را به آب انداخته و جزیره را ترک کند، ولی قایق سنگین بود و او به‌تنهایی از پس آن برنمی‌آمد. شفقت به یاری او شتافت تا قایق را به سمت آب هدایت کنند. بدبینی دائم غرغر می‌کرد: این قایق بدمصب نمی‌دانم چرا اینقدر سنگین شده، این ماسه‌های لعنتی هم آنقدر شل اند که قایق تا کمر فرورفته به شن، آب مسخره هم که آنقدر سرد است که نمی‌توان هیچ کاری کرد. حالا توی این اوضاع همه چیز قوزبالاقوز شده است. شفقت گفت: انرژی‌ات را بی‌خودی با عصبانیت هدر نکن. آقای بدبینی! بیا تا نیروهایمان را همسو کنیم و ماسه‌های قسمت پایین را با بیل برداریم، آن وقت وقتی موج بالا می‌آید قایق را باهم به درون آب هل می‌دهیم.  موج هم کمک می‌کند و قایق رها می‌شود. خلاصه با کمک و هم فکری شفقت قایق آقای بدبینی هم به آب افتاد و عازم سفر شد. شفقت از او پرسید: ‌آقای بدبینی ممکن است لطف کرده و من را هم با خود ببری؟

پیشنهادهایی برای دوست داران کتاب آگاهی به خود، تجربه زندگی با مهارت شفقت به خود

کتاب آگاهی به خود یک کتاب کاربردی برای داشتن زندگی بهتر است. کتاب‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توانید به سراغشان بروید:

·      نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد انتشارات کلک آزادگان

·      چگونه کمال گرا نباشیم اثر استفان گایز انتشارات نشر شمشاد

·      وسواسی بودن یا نبودن اثر گرانت کاردون انتشارات نوآوران سینا