دکتر ویلیام گلسر در کتاب تئوری انتخاب میگوید که ریشه تمام مشکلات بشر به روابط او با دیگران بستگی دارد. مشکلاتی که بین زن و شوهر، پدر با فرزند، مدیر با کارمند، معلم با شاگرد، همسایه با همسایه و... وجود دارد. تمام این مشکلات از جایی شروع میشود که ما نمیتوانیم ارتباط خوب و مؤثر با اطرافیان خود برقرار کنیم. اینکه در هر شرایطی چه عکسالعملی داشته باشیم؟ چگونه سخن بگوییم؟ چگونه انتقاد کنیم؟ چگونه در دل افراد نفوذ کنیم؟ چه کار کنیم تا حرف ما را گوش کنند؟ چگونه جذاب به نظر برسیم؟ چگونه خشم و سایر هیجانات خود را کنترل کنیم؟ چگونه ارتباط برقرار کنیم؟ مشکل ما از جایی شروع میشود که جواب این سؤالات را در خانه و مدرسه به ما آموزش داده نشده و صرفا بر اساس آزمون و خطا آموختهایم که چگونه رفتار میکنیم. اگر هنر برقراری ارتباط را فرانگیریم، در جنبههای مختلف زندگی خود به مشکل برمیخوریم. ما در جامعهای زندگی میکنیم که نیاز داریم با افراد مختلف در ارتباط باشیم. اعضای خانواده، دوستان، آشنایان، همکاران، فروشنده، راننده تاکسی و... افرادی هستند که در طول شبانهروز با آنها سروکار داریم. در چنین جامعهای برقراری ارتباط مؤثر با افراد مختلف لازم و ضروری است.