
آبنبات هل دار روایت طنز مهرداد صدیقی از کودکی بجنوردیست که برادرش به جنگ میرود و اسیر میشود. این داستان که از زبان همین کودک بجنوردی یعنی محسن روایت میشود. محسن آخرین فرزند خانواده پنج نفریست. این کتاب که روایتش در دوران زمان جنگ و دهه شصت میگذرد به وقایع جالب آن دوره با زبانی طنز میپردازد. مهرداد صدیقی با این روایت سعی دارد تا به ما بگویید مردم ایران در آن دوران و در پشت جبهه چگونه میگذراندند و روحیهشان را حفظ میکردند. آبنبات هل دار از بیست روایت مجزا تشکیل شده است و مسئله جنگ آن ها را به هم پیوند میدهد.
کتاب آبنبات هل دار توسط نشر سوره منتشر شده است و شما میتوانید نسخه الکترونیک کتاب را از فیدیبو بخوانید.
محسن که کاراکتر اصلی و راوی داستان ماست آخرین فرزند خانواده پنج نفرهشان است. در روایتهای این کتاب با مردمی رو به رو میشویم که دور از منطقه اصلی نبرد ایران و عراق با بهانههای مختلف سعی بر زندگی کردن و حفظ روحیهشان را دارند. اتفاقات بامزهای که معمولا در آثار مرتبط با آن دوران کمتر میخوانیم و کمتر به آن پرداخت شده است. مردم ما آن روزگار سعی داشتند با مسائل کوچکی خوشحال شوند؛ استفاده از ماشین لباسشویی، دیدن اولین تلویزیون رنگی خوردن خورراکیهای لوکس و میوههایی همچون موز و رفتن به سینما اشاره کرد. از دیگر نکات قابل توجه این کتاب تصویر حال و هوای عید نوروز و مراسم سیزده به در در ایام جنگ است. خانواده محسن را میتوانیم به کل خانوادههای ایرانی بسط دهیم؛ نسبت و نوع مواجهه خانوادهها با مسئلهی تلخ و پر از افسوس جنگ را ببینیم که چطور پر از لحظات شادیآفرین و شور و ذوق است.
کتاب آبنبات هل دار شامل 20 داستان به نامهای راز، خواستگاری، کارت اضافی، پلاک دوازده به علاوه یک، بفرمایید حلیم، عقابها و لاشخورها، از سر نو قزل خانوم، آب دادن دسته گل، روز رفتن، نامه، عمل و عکس العمل، چله چخده بهار گلده، بوی عیدی، غروب سیزده، خیانت در خیانت و اعتراف یک دروغچی، روز خوب، روز بد، چند درس خالنزدیک، اولین موزی که نخوردم، معتاد، کیش و مات، خانم اوشین آقای دلار، چشمداشت، اولین موزی که خوردم و از نگاه یاران است.
مهرداد صدیقی سال 1356 در بجنورد متولد شد و پنج ساله بود که جنگ ایران و عراق آغاز شد. کودکی را در جنگ گذراند و سال 1375 بعد از پایان دبیرستان به دانشگاه رفت. او در حال حاضر دارای دکترای صنایع چوب و کاغذ از دانشگاه گرگان است. علاوه بر این مهرداد صدقی به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه گنبد کاووس به دانشجویان درس میدهد.
از دیگر آثار این مهرداد صدیقی میتوان به آخرین نشان مردی، دومین نشان مردی، میرزا روبات، سال سیل، دژاوو، مغزنوشتههای یک نوزاد و مغزنوشتههای یک جنین اشاره کرد. او در حال حاضر به تدریس در دانشگاه و نوشتن ادامه میدهد. این نویسنده به نوشتن داستان طنز علاقه فوقالعاده زیادی دارد.
در میان آثاری که با موضوع جنگ ایران و عراق منتشر شده است تفاوت این اثر در لحن طنزآلود و طنزش است. در این کتاب ما با روحیهی جمعی مردمی که پشت جبهه روحیهشان را حفظ کردهاند و سعی بر این دارند تا شاد بمانند. مواجه میشویم. جنگ پر است از داستانهای پر از رنج و تلخی. اما این کتاب آن روی سکه را به ما نشان میدهد. شاد ماندن در تلخترین دوران ممکن.
جلوی مسجد غوغایی بود. چند تا اتوبوس ردیف پشت سر هم نگه داشته بودند و منتظر سوار کردن رزمنده ها بودند. مامان در حالی که گریه می کرد. مدام به سر و صورت محمد دست می کشید و او را می بوسید. آقا جان هم سعی می کرد خودش را کنترل کند و با گفتن اینکه خوشبختانه جبهه ها آرام تر شده خانواده بقيه رزمنده ها را هم آرام تر می کرد.
همراه بوی اسپندی که مراد داشت دود می داد و تکان خوردن مداوم پرچم هاء صدای آهنگران از بلندگوی مسجد پخش می شد و حال و هوای دیگری به آن لحظات بخشیده بود:
با نوای کاروان
بار بندید همرهان
این قافله عزم
کرب و بلا دارد
بین رزمنده هاء پیرمرد لاغری را دیدم حدودا هفتاد هشتاد ساله. پیشانی بندش را چنان محکم به پیشانی اش بسته بود که ابروهایش تقریباً به هم چسبیده بود. با اینکه یکی دیگر از رزمنده ها به او کمک کرد تا کوله بارش را از زمین بلند کند. قیافه اش آن قدر مصمم بود که احساس کردم اگر با همین شرایط توی جبهه با عراقی ها روبه رو شود چنان آن ها را با لگد و سیلی می زند که به صدام بگویند:«آلخر».
یکی از زن ها نامه ای برای پسرش نوشته بود و بین رزمنده ها دنبال کسی می گشت تا نامه را به او برساند. محمد نامه را گرفت و توی جیبش گذاشت. من اگر جای محمد بودم همین که اتوبوس راه می افتاد. نامه را درمی آوردم بخوانم تا ببینم تویش چه چیزی نوشته. شاید برای همین چیزهاست که کسی به من اعتماد نمی کند.
نی بندی مشابه پیشانی بندی که خودش به پیشانی بسته بود به من داد و گفت:«من که مرم اونجا از شماها مواظبت کنم. تو هم باید قول بدی اینجا مواظب بقیه باشی.»
به محمد قول دادم و همدیگر را بوسیدیم.
اگر کتاب آبنبات هل دار و آثار مهرداد صدیقی را دوست دارید خواندن چند رمان دیگر را به شما توصیه میکنیم.
| فرمت محتوا | epub |
| گوینده هوشمند (AI) | راوی |
| حجم | 2.۰۵ مگابایت |
| تعداد صفحات | 416 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | مهرداد صدقی |
| ناشر | انتشارات سوره مهر |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۶/۲۷ |
| قیمت ارزی | 5 دلار |
| قیمت چاپی | 140,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |