کتاب مسافر حکیم آباد به نشر (آستان قدس رضوی)

آقای نامور،معبم جوانی است که به روستای حکیم می رود تا شاید اثری از پدربزرگش پیدا کند.از سوی دیگر،چهار دانش آموز مدرسه که درباره علت نام گذاری روستاتحقیق می کنند.با راهنمای «بابامراد»پیرترین مرد روستا،به باغ متروک حکیم می روند تا صندوقچه با ارزشی را که حکیم داشته،بیابند اماپیش از آن ها طالب،شاگرد مینی بوسروستا،صندوقچه را به چنگ می آورد.بچه ها از پا نمی نشینندو سر انجام،پس از ماجرا های زیاد موفق می شوند صندوقچه را به دست بیاورند و پی می برند که حکیم،پدر بزرگ آقا معلم بوده.اما تازه آغاز ماجراست…