در سال ۳۵۲ خورشیدی در شهر خوارزم، دانشمند، ریاضیدان، همهچیزدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار، طبیعیدان ابوریحان محمد بن احمد بیرونی به دنیا آمد. وی به فلسفه علاقه بسیار داشت و به مطالعه آن میپرداخت، امّا پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیلهٔ فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده، نبود. وی زندگی خود را به مطالعه و کشف دنیای پیرامون خود گذراند. کتاب «ابوریحان بیرونی» با نثری روان و بسیار ساده زندگی این انسان بلند آوازه قرن چهارم و پنجم هجری قمری را شرح میدهد و شما را با سبک زندگی و سختیهایی که این دانشمند در راه رسیدن به اهدافش پشت سر گذاشته آشنا میکند.
برشی از کتاب
شاگردان گرد استاد حلقه زده و سراپاگوش بودند و روی بیاضها یادداشت میکردند. ناگهان صدای شیههی اسبی از بیرون شنیده شد و توجه همه را جلب کرد. ابوریحان همچنان به گفتار خود مشغول بود که یکی از خدمتکاران خاص خوارزمشاه وارد شد و گفت: «استاد الرئیس! شاه به دیدار ابوریحان آمده است.» ابوریحان با سر اشاره کرد که شنیده است، اما به گفتهی خود ادامه داد...