- درباره کتاب صوتی سونات کرویتسر:
کتاب سونات کرویتسر شاهکاری بینظیر از نویسنده مشهور روسی خود، لئو تولستوی است. کتاب صوتی سونات کرویتسر برگرفته از زندگی شخصی نویسندهاش است و مضمون اصلی آن عشق و روابط میان زن و شوهر، است. شخصیت اصلی کتاب صوتی سونات مردی سردرگم و دارای طرز فکری ناآرام است که سعی دارد حرفهای نهان در کنج ذهن خود را در پس داستانی رئال شرح دهد.
- خلاصهای از کتاب صوتی سونات کرویتسر:
نام کتاب سونات کرویتسر اقتباس گرفته از سونات ویالون و پیانوی بتهوون، موسیقیدان معروف است. کتاب صوتی سونات کرویتسر بیانی نقادانه به شیوه افکار مردم، در قرن نوزدهم میلادی در روسیه دارد. این کتاب صوتی از ظرفیتهای طنز به دور است، نه آنکه قلم بهطورجدی و خشک باشد اما نمیتوان در آن هیچگونه کنایه طنز آلودی یافت.
کتاب صوتی سونات کرویتسر زمانی توسط لئو تولستوی به رشته تحریر درآمد که وی در بحرانهای شدید مذهبی و اخلاقی به سر میبرد. در حقیقت به گفته منتقدان این کتاب جز برجستهترین کتابهای لئو تولستوی بهحساب میآید. لئو در کتاب صوتی سونات کرویتسر، سعی دارد تا ملاکهای تشکیل یک خانواده را بر پایه عشق و مهربانی به مخاطب بشناساند، چیزی که در دنیای امروز بهسختی میتوان آن را میان ازدواجهای نسل جدید پیدا نمود. ازنظر لئو تولستوی اگر یک زندگی زناشویی بر پایه شهوت و تمایلات جنسی شکل گیرد سرانجام درستی نخواهد داشت و عاقبت به نافرجامی خطم میشود.
در کتاب صوتی سونات کرویتسر میتوان بلوغ بیش از پیش لئو تولستوی را در نوشتههایش دید چراکه، بیپروا سخن میگوید، نگرشی همهجانبه دارد و فحوای کلام در این کتاب صوتی توجه به کانون خانواده و البته علت تشکیل یک خانواده است.
شخصیتپردازی در کتاب صوتی سونات کرویتسر بهگونهای است که محور اصلی هر داستان، شخصیت اصلی کتاب قرار میگیرد و هیچگاه اتفاقات هرچند کوچک، بیاهمیت تلقی نمیشوند.
شخصیت اصلی داستان مردی است که ازنظر افکار، کاملاً نامتعادل بوده و خلقیاتی از قبیل حسادت و جنسیگرایانه را در خود به سبب سبک زندگی، پرورش داده است. راوی داستان همین مرد است و مخاطب در طول داستان میشنود که او به گناهان خود اعتراف میکند و درنهایت پختگی شخصیت او سبب میشود بتواند انتخابی درست برای زندگی خود داشته باشد.
قلم لئو تولستوی شیوا و روان است، درواقع قلم لئو ساختهشده است، برای بازگویی وقایع و یا بیان احساسات. این ویژگی را میتوان جز نکاتی دانست که هر نویسندهای از آن برخوردار نیست.
انتخاب موضوع آنقدر پخته و همهجانبه رایانه است که پس از گذشت یک قرن، هنوز هم موضوع آن جالب و قابل دنبال کردن است.
زاویه دیدی که لئو تولستوی در این کتاب صوتی به شنونده خواهد داد، سبب میشود که خود را گاهی جای شخصیت اصلی داستان بگذارد او را تعقیب کند و شاید هم با او همزادپنداری نماید اما نکته مثبت این است که همانند مرد در کتاب صوتی سونات روزی به خود میآید و به سبب جبران هر آنچه کرده تصمیمی درست خواهد گرفت.
جزئیات برای لئو تولستوی دارای معنای متفاوتی است در مقابل دیگر نویسندگان، چراکه لئو برای بیان جزئیات هیچگاه زیادهروی نمیکند آنچه را میگوید که باید و آنچه را مینویسد که خواننده یا شنونده میخواهد. در کتاب صوتی سونات کرویتسر پایان در زمان مناسبی اتفاق میافتد نه آنقدر نابه هنگام که شنونده از پایان داستان جا بخورد و نه آنقدر کشدار که شنونده پایان را حدس زند و کتاب را رها نماید. در کتاب صوتی سونات کرویتسر توصیف بهگونهای اجمالی است. کوتاه، دقیق و موردنیاز، همانطور که جزئیات کاملاً تحت شعاع ذهن نویسنده بیان میشود توصیفات هم به همینگونه در این کتاب صوتی شرح داده میشود.
- سمتی از کتاب سونات کرویتسر:
کتاب صوتی سونات کرویتسر ۶ فصل دارد:
(۱) سعادت زناشویی
(۲) مرگ ایوان ایلیچ
(۳) سونات کرویتسر
(۴) ارباب و بنده
(۵) پدر سرگی
(۶) داستان یک کوپن جعلی
اوایل بهار بود. دو روز بود که در قطار بودیم. مسافرانی که راهشان کوتاه بود سوار یا پیاده میشدند اما سه نفر، ازجمله من، از آغاز حرکت در قطار مانده بودیم.
یکی بانوی سالمند زشترویی بود که سیگار میکشید و چهرهای شکسته و رنج نشان داشت و کلاه و پالتواش به لباس مردها میمانست و دیگری مردی بود آشنای او که چهل سالی داشت و سروزبان دار بود و لباس مرتبی داشت، همهچیزش نو و سومی مرد متشخصی بود، نهچندان بلندبالا، با حرکاتی خشک و ضرب وار.
نمیشد گفت پیر است ولی موهای مجعدش پیدا بود نابِ هنگام جوگندمی شده است. خود را از دیگران دور میگرفت. چشمانش عجیب میدرخشید و بهتندی از چیزی به چیزی میرفت. پالتوی کهنهای به تن داشت، با یقهای از پوست بره که پیدا بود کار خیاط باسلیقه و گران اجرتی است و کلاهی بلند که آنهم مثل یقهٔ پالتواش از پوست بره بود.
هم آمادگی من، هم پیراهن هوسانگیز او و هم قایقسواری ما که بسیار لذتبخش بود و به نتیجه رسید. کار بیست بار بهجایی نرسیده بود و این بار به نتیجه رسید و من، هولوف، در تله افتادم! اینکه میگویم مزاح نیست. امروز ازدواجها همینجور ترتیب داده میشود.
درست مثل یک تله! ولی ببینم، اینجور ازدواج طبیعی است؟ دختر بزرگ میشود و باید شوهرش داد. کار بسیار ساده است. خاصه اگر دختر زیاده زشت نباشد و مردانی باشند که بخواهند زن بگیرند.
-درباره لف نیکلایویچ تولستوی:
لف نیکلایویچ تولستوی، در ۹ سپتامبر سال ۱۸۲۸ در یاسنایا روسیه متولد گشت. تولستوی در طول دوران نویسندگی خود جزء مشهورترین و بهنامترین نویسندگان عصر روسیه به شمار میرفت. ازجمله شاهکارهای بینظیر او که در ادبیات جهان شناختهشده است میتوان به کتابهای آناکارنینا و جنگ و صلح اشاره نمود.
لئو تولستوی آنچنان برای مردم روسیه قابلاحترام است که سکهای با تصویر لئو ضرب کردهاند.
خانواده لئو تولستوی، مشهور و اشرافی بودهاند، اما وی در همان دوران کودکی خانواده خود را از دست داد.
تولستوی تحصیلات خود را در رشته زبانهای شرقی، در دانشگاه قازان شروع کرد اما پس از ۳ سال تغییر رشته داد تا در رشته حقوق به کمک انسانیت بشتابد.
جوانی تولستوی به عیاشی و لاابالیگری گذشت تا اینکه با دختری ۱۸ ساله آلمانی بانام سلف ازدواج نمود و حاصل این ازدواج ۱۳ بچه بود که ۴ فرزند او در همان کودکی تلف شدند.
تولستوی مشهور، دستآخر در ۹ نوامبر سال ۱۹۱۰ دیده از جهان فروبست.
ازجمله دیگر آثار لئو تولستوی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
• جنگ و صلح
• رستاخیز
• مرگ ایوان ایلیچ
• سعادت خانوادگی و داستانهای دیگر
• سرگیوس پیر
• ارباب و نوکر
• طبل تهی
• سه پرسش
• داستانهای سواستوپول
• پولیکوشکا
• دو سوار
• شیطان
• به یکدیگر محبت کنید
• حرص باعث هلاک است
سونات کرویتسر داستان یک ازدواج شکست خورده است،رابطه ای که نه تنها پناه زن و شوهر نیست بلکه خود مسبب رنجشان است.
تولستوی در این کتاب نسبتا کوتاه ضمن روایت داستانی جذاب که خواننده را به ادامه دادن تشویق میکند،دیدگاه های جالب و بحث برانگیزی راجع به زن،مرد،ازدواج،رابطه ی زناشویی،عشق،وفاداری و خیانت مطرح میکند.
هرچند اکثر داستان پوزیونیشف در مقام متکلم وحده درحال بیان اندیشه های خود راجع به زنان است،اما کتاب بیشتر درباره ی مردان است،روایت احساسات مردانه در یک رابطه ی زناشویی،حس غیرت و حسادت مردانه حتی راجع به زنی که دوستش ندارد.
تولستوی به زیبایی حس شک و دو دلی راجع به رابطه و خیانت را توصیف میکند و بدون نتیجه گیری با پایانی باز خواننده را در مقام قاضی قرار داده و نتیجه گیری را دید شخصی هرکس واگذار میکند.
نکته ی جالب این است که همسر واقعی تولستوی در این اندیشه بود که شاید این کتاب دیدگاه های شخصی خود تولستوی راجع به زندگی زناشویی خودش باشد و به شدت آن را نقد و تلاش کرد که جلوی چاپ آن را بگیرد!
اگر علاقه مند به شنیدن قطعه سونات کرویتسر بتهوون که نام کتاب به آن اشاره دارد دارید این سونات بیشتر با نام سونات ویولن شماره ی ۹ بتهوون شناخته میشود.
به طور کلی سونات کرویتسر کتابی است که نه تنها از لحاظ ارزش ادبی به بهترین نحو عواطف انسانی را به تصویر میکشد و شخصیت پردازی عالی ارائه میدهد،بلکه از نظر محتوایی و بیان اندیشه نیز به نحو احسن عمل میکند و خواننده را به تامل و تفکر درباره ی روابط از پیش تعیین شده ی انسانی وامیدارد.
4
ما به هنگامی که به زندگی شخصی دیگران از دور مینگریم، معمولا به شماتت طرفین رابطه و عکس العملهای آنها در لحظه میپردازیم؛ اما شاید با کمی تامل و حس همزاد پنداری که گاه گداری، مثلا در این نوشته تولستوی با آن مواجه میشویم در مییابیم که فرق چندانی با مردان و زنان دیگر نداریم و بلکم در شرایط مشابه دست به همان اعمالی میزدیم که آنها زدند. کتاب سراسر تنش است و گوینده بخوبی این حس شوم را در صدا د بیان خود انتقال میدهد. مطالعه/شنود کتاب را پیشنهاد میدهم...
5
اینهمه ظرافت و نکته سنجی در زوایای روحی انسان حقیقتا اعجابآور و تحسینبرانگیزه حتی اگر خود نویسنده شخصا اون واقعه رو تجربه کرده باشه. نظراتش در مورد عشق و ازدواج هم باورهای رسمی و قالبی رو که رسوبات قرنها و هزارهها هستن به چالش جدی میکشه. در مجموع در این کتاب پیش و بیش از اونکه با داستان نویس مواجه باشیم با یک متفکر و روانشناس و فیلسوف اخلاق و جامعهشناس روبروییم
5
به صورت پیشفرض انتظار اینه که داستان تولستوی عالی باشه، که اینطوری بود.
ولی چیزی که این کتاب صوتی رو منحصر به فرد میکنه اجرای هنرمندان ه روای هست. واقعا تحسین برانگیز بود
4
در نوع خود جالب بود نویسنده روابط جنسی و زناشویی را در این کتاب به چالش میکشد و برداشتی صریح از روابط زن و مرد ارائه میدهد
5
ارزش خوندن داره با اینکه خیلی از قسمتها به صورت تک گویی و سخنرانی جلو میره اما مفهوم یه ازدواج پاک رو خیلی خوب نشون میده
3
صدای پیرمرد رو چرا اینجوری تقلید صدا میکنید، توروخدا ساده بخونید چه وضعشه با این نفس گیری و تن صدای بد :|||||||||||
1
چرا گوینده برای حرف زدن انقدر زور میزند؟ تمام ظرایف کار را از ببن میبرد و اثر را در حد کارهای دانشجویی ضعیف پایین میآورد.
4
گویندگی بسیار عالی بود.زمان زیادی گذاشتند و تقلید صدای حرفه ای داشتند.
5
کتاب بسیار عالی بود راوی هم بسیار مسلط و حرفه ای هستن صداشون بسیار عالیه