0
معرفی و دانلود بهترین کتاب‌های مجموعه الکترونیکی سی و نه سرنخ

معرفی و دانلود بهترین کتاب‌های مجموعه الکترونیکی سی و نه سرنخ

11 عنوان متنی

اگر قصد هدیه‌دادن کتاب به یک نوجوان را دارید؛ مجموعه‌ی الکترونیکی سی و نه سرنخ یکی از بهترین انتخاب‌هاست. این مجموعه، اولین بار در سپتامبر 2008 منتشر شد. سری سی و نه سرنخ به قلم تعداد زیادی از نویسندگان از جمله ریک ریوردن، گوردون کورمن، جود واتسون، پاتریک کارمن، لیندا سو پارک، رولاند اسمیت، جف هرش و مارگارت پترسون هدیکس نوشته شده است. با خواندن این مجموعه، همراه با دو شخصیت اصلی کتاب، ایمی و دن کاهیل، در یک ماجرای معمایی غرق می‌شوید. این ماجرا شما را به دالان تودر توی یازده جلدی می‌اندازد. هیجان، یک لحظه شما را رها نمی‌کند و تا انتها پابه‌پای شما می‌آید. فیدیبو این امکان را به شما می‌دهد که این یازده جلد را به‌راحتی و در قالب نسخه‌ی الکترونیکی و متنی پیدا کنید. برای تجربه‌ی یک سفر معمایی و هیجان‌انگیز با دو نوجوان سرسخت و باهوش، همین حالا شروع به خواندن مجموعه‌ی الکترونیکی سی و نه سرنخ در فدیبو کنید. 


مجموعه الکترونیکی سی و نه سرنخ را با چه ترتیبی بخوانیم؟

هزار توی استخوان‌ها اولین جلدی است که از سری سی و نه سرنخ باید بخوانید. در این جلد شما با پیچش ابتدایی مجموعه مواجه می‌شوید. ایمی و دن در این مجموعه راز مهمی را درباره‌ی خانواده‌ی خود متوجه می‌شوند. همین راز مهم آن‌ها را به سمت ساختن یک سرم می‌کشاند. اگر بتوانند با حل سی و نه سرنخ این سرم را بسازند؛ قدرتمندترین انسان روی زمین را ایجاد خواهند کرد. هزار توی استخوان‌ها را به‌قلم ریک ریوردن در فیدیبو می‌خوانید. 

ایمی و دن پس‌از گذر از مارپیج استخوان‌ها حالا در جلد دوم، به‌دنبال دومین سرنخ خود هستند. یادداشت دروغی نوشته‌ی گوردون کورمن، با پیداکردن این سرنخ شروع می‌شود. این دو نفر برای حل معمای دوم باید سمفونی گمشده‌ی موتسارت را بیابند. ایمی و دن قبل از این‌که سفر خود را برای یافتن سرنخ‌ها شروع کنند؛ با خاله‌ی خود زندگی می‌کردند و تحت سرپرستی او بودند. این دو نفر برای یافتن سرنخ‌های بیشتر باید راهی پاریس می‌شدند. بخشی از جلد دوم، جست‌وجوی خاله برای یافتن ایمی و دن است. 

هیچ‌کس در خانواده‌ی کاهیل قابل اعتماد نیست. این اصلی بود که ایمی و دن چهارده ساله باید آن را در مسیر یافتن سی و نه سرنخ در نظر می‌گرفتند؛ اما آن‌ها برای یافتن سرنخ سوم به کمک عموی غیر قابل اعتماد خود نیاز دارند. آیا باید اصل خود را زیر پا بگذارند؟ جواب این سؤال، در جلد سوم مجموعه سی و نه سرنخ پیدا می‌شود. این جلد با عنوان دزد شمشیر به‌قلم پیتر لرنگیس نوشته شده است. 

در جلد چهارم، ایمی و دن برای یافتن سرنخ باید راهی مصر شوند. آن‌ها اطلاعاتی به‌دست آورده‌اند که خبر از وجود یکی از سرنخ‌ها در دل آثار باستانی مصر می‌دهد. مشکل جدی آن‌ها این است که گذر از خطرات آثار باستانی به‌هیچ وجه ساده نیست. این دو نوجوان می‌توانند از این سختی‌ها گذر کنند؟ شرح این سفر خطرناک را در آن سوی گور به‌قلم جود واتسون می‌خوانید. 

حلقه سیاه، جلد پنجم مجموعه‌ی سی و نه سرنخ، بچه‌ها را در یک تله می‌اندازد. آن‌ها یک تلگرام از فرد ناشناسی دریافت می‌کنند. بر اساس این تلگرام، سرنخ بعدی قتل پدر و مادر آن‌ها در روسیه پنهان شده است. روسیه برای این دو نوجوان پر از خطرات انکارناپذیر است. هنگامی که به روسیه می‌رسند، تازه بوی تله مشام آن‌ها را پر می‌کند. پاتریک کارمن، نوشتن این جلد را بر عهده گرفته است. 

ایمی و دن می‌دانند که قبل از آن‌ها پدر و مادرشان به‌دنبال سی و نه سرنخ بودند. آن‌ها باید بفهمند چه بلایی بر سر پدر و مادر آمده است. فهم این موضوع اصلاً ساده نیست. راز این ماجرا آن‌ها را در یک زیرزمین می‌کشاند. زیرزمین مخوف، آتش زیر خاکستر درون ایمی را روشن می‌کند. خاطراتی برای ایمی یادآوری می‌شوند که بسیار دردناک هستند. حالا ایمی باید با وجود این خاطرات تلخ، باز هم به راهش ادامه دهد. این وضعیت روحی، آن‌ها را به تله‌ی یک اشتباه می‌اندازد. شرح این اشتباه را در جلد ششم مجموعه با عنوان در اعماق اثر جود واتسون می‌خوانید. 

مرگ یک زن در جلوی چشم دن و ایمی، آن‌ها را در دردسر بزرگی انداخته است. پلیس اندونزی در تعقیب این دو نوجوان است. آن‌ها در مسیر یافتن سی و نه سرنخ، در جزیره‌ای دور افتاده گیر افتاده‌اند. در خلال همین ماجراها راز دیگری برای آن‌ها رو می‌شود. خانواده‌ی کاهیل دیگر چه چیزی از این دو پنهان کرده‌اند؟ پاسخ این سؤال را تا قبل از خواندن جلد هفتم مجموعه با نام لانه افعی به‌قلم پیتر لرنگیس متوجه نخواهید شد. 

مبارزه‌ی سرسختانه، ایمی و دن را بسیار خسته کرده است. به‌علاوه در این مسیر رازهایی را فهمیده‌اند که هضم آن‌ها برای این دو نوجوان به‌هیچ وجه ساده نبوده است. مسیر سی و نه سرنخ در جلد هشتم با نام رمز امپراطور ایمی و دن را به چین می‌کشاند. کشوری که جمعیت زیاد آن یافتن یک فرد گمشده را بسیار سخت می‌کند. دن، در چین گم می‌شود. ایمی بر سر دوراهی قرار می‌گیرد. برادر خود را پیدا کند یا به‌دنبال بقیه‌ی سی و نه سرنخ بگردد؟ گوردن کورمن این جلد از کتاب را بسیار ماهرانه، به نمایش گذاشته است. 

در جلد نهم، طوفان در راه است. سایه‌ی سیاه‌پوشی ایمی و دن را تعقیب می‌کند. آن‌ها می‌دانند که او یک مادریگال است. مادریگال‌ها مسئول کشتن شکارچیان سرنخ هستند. دن و ایمی متوجه می‌شوند که متأسفانه پدر و مادر آن‌ها هم روزگاری مادریگال بودند. آن‌ها تا این قسمت از داستان از دست مادریگال فرار کرده‌اند؛ اما حالا در جلد نهم به‌قلم  لیندا سو پارک باید با او مبارزه کنند. 

ایمی و دن در نقطه‌ای قرار گرفته‌اند که قبل از آن هیچ کدام از اجداد آن‌ها در آن نقطه قرار نگرفته بود. در جلد دهم با عنوان گذرگاه آهنین، اثر مارگارت پیترسون هدیکس، این دو نوجوان باید قدم‌های انتهایی را برای رسیدن به قدرت جادویی و خارق‌العاده بردارند. می‌توانند از پس این کار به خوبی بربیایند؟ 

حتی در جلد آخر کتاب هم دو کاهیل نوجوان در امان نیستند. این بار باید با وسپرها به جنگ بپردازند. وسپرها که در ابتدا به‌دنبال فرصتی برای گیر انداختن ایمی و دن بودند؛ در جلد یازدهم با عنوان وسپرها برمی‌خیزند فرصت خوبی برای گیر انداختن این دو پیدا کرده‌اند. آیا بچه‌ها می‌توانند غول مرحله‌ی آخر را شکست دهند؟ پاسخ این سؤال را باید به قلم ریک ریوردن بخوانید.