طنز نوجوان- کمپین نوروز 1403
کتاب‌های این لیست
درباره ی ته جدولی ها (2) راز هفت گل به خودی
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان بسته‌اند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچ‌چیز از هم جدایشان ن ......
درباره ی ته جدولی ها (1) راز داورهای خواب آلود
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان بسته‌اند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچ‌چیز از هم جدایشان ن ......
درباره ی دو تا خفن
«مایلز مورفی» بین دوستاش خییییلی معروفه. میدونی به چی؟ به اینکه خفن‌ترین و حقه‌بازترین بچه‌ی مدرسه‌ست.حالا هم که داره میره به مدرسه‌ی جدیدش توی شهرِ کسل‌کننده‌ی «یانی ولی»، خیالش راحته که بازم می‌تون ......
درباره ی تهِ کلاس ردیف آخر صندلی آخر
گاهی سخت‌ترین کار دنیا، این است که توانایی‌هایت را باور کنی! برادلی چاکرز، بزرگ‌ترین شاگرد کلاس، تا دلت بخواهد دروغ می‌بافد؛ آن هم دروغ‌های شاخ‌دار! او با هم‌شاگردی‌هایش توی مدرسه دعوا راه می‌اندازد ......
درباره ی ته جدولی ها (3) راز دروازه بان شبح مانند
- بخشی از کتاب: دوباره مدرسه‌ها باز شده و امسال، یک دانش‌آموزِ جدید آمده توی کلاس. اسمش دِنگ‌وائوست و اهل شهر تیانجین چین است. مخ ریاضی است و بعضی‌ها می‌گویند می‌تواند ذهن آدم‌ها را بخواند. و از ......
درباره ی مسافران زمان 1
در این کتاب می‌خوانید: همه‌چیز توی یک روز عادی، مثل بقیه‌ی روزها، شروع شد. رفته بودیم چند تا دوچرخه بخریم. من و پدرم و خواهر و برادرم و همسایه‌مان، ماری‌کارمن، و دخترش، ماریا. وسط پارکینگ بودیم. سوا ......
درباره ی مدرسه جاسوسی جلد 1
حالا درسته که هر کی از راه می‌رسه، مخ ما رو به کار می‌گیره و درباره‌ی فواید درس خوندن سخنرانی می‌کنه، اما از ما می‌شنوید خیلی هم خودتون رو هلاک درس خوندن نکنید و یه کم مهارت‌های ژانگولری تو برنامه‌تو ......
درباره ی راز داورهای خواب آلود
آنها یک تیم فوتبال دبستانی هستند. البته تا قبل از اینکه کسی بخواهد تیمشان را منحل کند همیشه تهِ تهِ جدول بودند. اما حالا با هم پیمان بسته‌اند که تا عمر دارند با هم بازی کنند و هیچ‌چیز از هم جدایشان ن ......
درباره ی وقتی دلمه حرف زدن بلد نبود
فسقلی‌ای که جای دوتا پا با چهارتا پا راه می‌ری، پس تو نمی‌توانی از آدم‌ها باشی... دنبال بیا... تا بفهمیم واقعا چه هستی؟ بزرگمهر حسین‌پور، نویسنده و تصویرگر این کتاب، از مطرح‌ترین کارتونیست و کاریکاتو ......
درباره ی جناب نارنجی وارد می شود
جناب نارنجی همراه با فرزندش نارنجک زندگی می‌کند. آنها با اینکه شبیه انسان‌ها هستند اما انسان نیستند. جناب نارنجی در زمان و جای مشخصی زندگی نمی‌کند. گویا اجداد او سال‌ها پیش، از نارنجستان به سرزمین‌های ......
درباره ی دوتا خفن خفن تر می شوند
"مایلز" و "نایلز" دو تا خفن معروف، حالا دیگه باهم یه تیم شدن و با خرابکاری‌ها و شیطونی‌هاشون مدرسه‌ی "یانی ولی" رو بردن رو هوا . در حدی که باعث شدن مدیر "بارکین" بیچاره از مدرسه اخراج بشه و حالا یه مد ......
درباره ی دو تا خفن تابستان خود را چگونه گذراندند؟
مدرسه تعطیل شده و مایلز و نایلز رفته‌ن تو مخفیگاه جنگلی که پر از کتاب و سرگرمی و بازیه. اونا یه حقه‌ای می‌بندن و پرچم گروهان پاپا رو که فرمانده‌ش جاش بارکینه کِش می‌رن. جاش قلدر قسم می‌خوره پرچمش رو ......
درباره ی آخرین خنده ی دو تا خفن
قبول دارید یکی از قشنگ‌ترین لحظه‌های زندگی وقتیه که انتظار به سر می‌آد؟ مخصوصا وقتی این دلتنگی و انتظار برای منتشرشدن کتاب مورد علاقه‌ت باشه. بالاخره آخرین جلد مجموعه‌ی دوتا خفن با عنوان «آخرین خنده ......
درباره ی با 555 تماس بگیرید! جلد 1
اوزی چهارده‌ساله در پورتلند زندگی می‌کند. پدر و مادرش دانشمندند و بعد از کشف یک فرمول سری ناپدید شدهاند. اوزی نمیتواند از پلیس کمک بگیرد، چون کار پدر و مادرش فوق سری بوده، از طرفی هم باید آنها را پ ......
درباره ی مک، مامور مخفی
ملکه‌ی انگلستان با مک تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که جواهرات سلطنتی دزدیده شده را پیدا کرده و به دربار بازگرداند. مک پیشنهاد ملکه را می‌پذیرد و ملکه نیز امکانات لازم برای پیدا کردن جواهرات را در اخت ......
درباره ی مورد آزمایشی
جیک مک‌کوید نابغه نیست. راستش را بخواهید خیلی هم تنبل است. نمره‌های مدرسه‌اش تعریفی ندارند و حتی حال‌وحوصله‌ی انجام تکالیفش را هم ندارد. جیک آن‌قدر تنبل است که حاضر می‌شود سوار بر اتوبوس به آن سر شهر ......
درباره ی سرقت غیرممکن
جواهرات نایاب و گران قیمت ملکه دزدیده شده اند و فقط یک نفر می تواند به ملکه کمک کند و آن هم کسی نیست جز: مک بارنت، بچه جاسوس! مک سفری را به دور دنیا شروع می کند تا این جواهرات را بیابد و با ماجر ......