0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  اتهام نشر گروه انتشاراتی ققنوس

کتاب اتهام نشر گروه انتشاراتی ققنوس

داستان هایی از کره شمالی

کتاب متنی
نویسنده:
درباره اتهام
گیونگ‌هی تقریباً ناخودآگاه زیر لب گفت: «از دست این بچه! مثل باباش آینه دقه...» گیونگ‌هی از مسیر همیشگی‌اش رو گرداند و در عوض به فروشگاه لباس بچگانه‌ای در آن نزدیکی رفت. پسرک واقعاً با پدرش مو نمی‌زد، با بدنی که به اندازه ذهنش ضعیف بود. چه چیزی جز ضعف ذاتی بنیه باعث می‌شد که بچه‌ای از دیدن یک عکس خالی وحشت کند! اگر شوهرش جلوش را نگرفته بود، چند روز پیش به بیمارستان می‌رفت و از آن‌ها می‌خواست فرزندش را درمان کنند. اما نه، نباید صدایش را درمی‌آوردند. به هر حال این بچه هنوز خیلی کوچک بود ــ چه اشکالی داشت؟ او پسر یکی از مدیران بخش تبلیغات بود و اوقات‌تلخی‌اش به تصویر مارکس معنای بدی داشت. و به‌علاوه، حالا که آماده‌سازی برای روز ملی به اوج خود رسیده بود، مردم چنان شور و هیجانی داشتند که ممکن بود قاشقی را که روی زمین افتاده با نارنجک اشتباه بگیرند. پس از مراسم هم بررسی سختگیرانه‌ای به عمل می‌آمد و وای به حال کسی که عملکردش ذره‌ای از شور انقلابی کم داشت. نه، الآن وقت بدرفتاری و تک‌روی نبود. در هر صورت، فقط چند روز مانده بود ــ فقط لازم بود آهسته بروند و آهسته بیایند. این درمان پیشنهادی شوهر گیونگ‌هی بود. کودک در آغوشش به نظر دو برابر سنگین‌تر شد، و آسمان، که برخلاف روزهای پیش که پوشیده از ابرهای تیره بود امروز صاف بود و آبی خوشایندی داشت، با باد جنوبی بی‌موقعی آشفته شد. هنگام خروج از کوچه‌ای که مغازه لباس‌فروشی در آن بود، همه‌چیز کاملاً زیر و رو شد: از جایی خلوت که باد برگ‌ها را به این سو و آن سو می‌برد و تکه‌های پلاستیک توی جوی افتاده بود به خیابان مرکزی عریضی پا گذاشتند. در آن‌جا، که به‌زودی شاهد جشن‌های همگانی می‌بود، خیابان همچون حیوانی وحشی و عصبانی می‌نمود که یالش را تکان می‌داد و می‌غرید؛ مملو از پوسترها و پلاکاردها بود و خطوط پررنگ و زاویه‌دارِ سرخ نوشته‌ها چنان بود که، به محض افتادن چشم بر آن‌ها، مو بر تن بیننده راست می‌شد؛ پرچم‌های بی‌شماری دو طرف خیابان را پوشانده بود و باد پارچه‌شان را به اهتزاز درمی‌آورد؛ سوت‌های گوش‌خراش بر اعلامیه و دستور تازه تأکید می‌کرد؛ در میانه خیابان، یک اتومبیل آبی قرار داشت که شعارها را با صدای بلند از بلندگوهای قدرتمندش دوباره و دوباره پخش می‌کرد تا تمام خیابان از طنین شعارها پر شود. هر از گاهی هواپیمایی در آسمان شهر پدیدار می‌شد که ارتفاعش را کم می‌کرد و اوج می‌گرفت؛ حتی به نظر می‌رسید که غرش بی‌سابقه موتورهایش افرادی را که در پایین در حرکت بودند تحریک می‌کرد که ناخودآگاه سریع‌تر قدم بردارند. به محض این‌که گیونگ‌هی به خانه رسید، اسباب‌بازی‌های پسرش را کف خانه پهن کرد. «ببین میونگ‌شیک کوچولو، این‌ها بامزه نیستن؟ یه‌کم تفریح چطوره؟ بیب‌بیب، رینگ‌رینگ...»
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۵۳ مگابایت
تعداد صفحات
239 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۷:۵۸:۰۰
نویسنده بندی
مترجممسعودیوسف حصیرچین
ناشرگروه انتشاراتی ققنوس
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۸/۱۰/۱۵
قیمت ارزی
4 دلار
قیمت چاپی
25,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۵۳ مگابایت
۲۳۹ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.5
از 5
براساس رأی 13 مخاطب
5
69 ٪
4
15 ٪
3
15 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
7 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

خیلی عجیب و تاسف باره که توی دنیای امروزی بشه یک کشور، یک ملتو پشت دیوارهای بلند سکوت و تاریکی پنهان کرد... سکوت جهان بیرون نسبت به اینهمه ظلم و تاریکی دنیای درون.

5

این کتاب مثل مابقی کتابا در مورد کره هست ولی حسنش اینه که نویسنده اش از داخل کره شمالی این را به خارج فرستاده است.

5

قشنگ بود ولی بنظرم ویرایش و ترجمه میتونست بهتر باشه

5

داستانهایی عالی ولی تلخ

5

بسیار عالی

5

خوب بود

نمایش 1 نقد دیگر
4.5
(13)
٪30
28,000
19,600
تومان
٪30
اتهام
اتهام
(داستان هایی از کره شمالی)

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
اتهام
داستان هایی از کره شمالی
گروه انتشاراتی ققنوس
4.5
(13)
٪30
28,000
19,600
تومان