کتاب صوتی چقدر مانده به رسیدن نشر نوین کتاب

«چه‌قدر مانده به رسیدن» مجموعه اشعار محمدعلی سجادی کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده سینماست که با خوانش مسعود رایگان، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، منتشر شده. محمدعلی سجادی پیشتر نیز مجموعه شعرهای «نشانه‌ها» و «دلم برایت می‌تپد» را روانه بازار نشر کرده بود. او خود درباره کتابش می‌نویسد: خرداد هشتاد و شش برای ساختن فیلمی به نام «فرانسوا» به فرانسه رفتم. نرفته بودم تا به آن وقت. ندیده بودم جز در فیلم‌ها و عکس‌ها و تابلوها. اما خوانده بودم درباره‌اش. شنیده بودم. قرار بود با دیدن فضا و مکان و آدم‌ها در لیون و نیس، فیلم‌نوشتی کار کنم، که کردم. برداشتی آزاد از رمان چشم‌هایشِ زنده یاد بزرگ علوی. ولی در آغاز نوشتن فیلمنوشته، چنان دچار آن‌جای جا شدم که مسیر نوشتنم به سوی این شعرها چرخید. خانه‌ای در وسعت دشت، مجاور و همنشین فضایی سبز که گویی بیمارستان مسلولین را بغل کرده بود. آن درخت بلند و کهن‌سال، آن آهوان و آن پرندگان و آن نیمکت‌ها و مسلولین و... در ترنی که از نیس به طرف پاریس می‌رفتم، می‌دیدم و می‌نوشتم. نوشتم. همین‌طور می‌گفت مرا بنویس. نمی‌توانستم ننویسمش. نمی‌دانستم که قراراست بشود این همه کلمه و آخر سر بشود این کتاب. چشم که باز کردم در پاریس بودم! فصل‌های کتاب هرکدام می‌گویند که چه‌گونه نوشته شدند. لحن ناظرِ فصل‌ اول «بهت سکوت» مرعوب شدن مرا برابر طبیعت سبز لیون سکوتِ سبزش نشان می‌دهد. در لحظه‌لحظه‌ی رفتن فوران کلمات و حس، آن هم در قالب شعری روایی، گویی با ریتم همان ترنِ در حالِ حرکت نوشته شد. این تجربه را البته در شعر بلند «خاتوزین» در خیره بر چهارفصل آزموده بودم. بعد از دیدار پسرعمویم در پاریس، موزه‌ی لوور برایم جذاب‌ترین بخش این سفر بود که نتوانستم همان‌جا، در جا مثل فصول قبل بنویسمش. نخواست که بنویسمش! پس گذاشتم تا خودش صدایم کند. وقتی برگشتم، پیش از تصویر‌برداری سایاب، در مرحله‌ی پیش تولیدْ «یادآوری درتهران» را هم نوشتم که همزمان شد با کار روی فیلمنوشته‌ی فُرود، که در زمستان با نوشتنش بهاری شدم، هرچند با ساخته نشدنش هنوز روی گلوبم مانده! فصول پنج‌گانه‌ی کتاب با آن‌که در موضوع و فضا مشترک‌اند و صاحب وحدت درونی‌اند، ولی در عین حال هرکدام استقلال‌ زبانی‌شان را دارند. یعنی امیدوارم که چنین باشد!