
یک شکست؛ یک پیروزی. این همان چیزی است که ما هر روز در زندگی خود با آن مواجه هستیم. تلاشهای مکرر برای این که روی پا باشیم و بتوانیم با مشکلات بجنگیم و از طرفی بتوانیم از درون خود را برای مبارزات آینده آماده کنیم. در این میان انگیزه بشر برای حرکت به سوی کمال چیست. جوجو مویز برای این سوال همیشه یک جواب دارد و آن چیزی نیست جز عشق. او در کتاب یک به علاوه یک از مشکلات زندگی امروز میگوید و راهحل آنها را عشق معرفی میکند.

یک به علاوه یک رمان بلند و عاشقانهای از نویسنده رمان من پیش از تو، جوجو مویز است. این داستان در سال 2014 منتشر شد و بار دیگر طرفداران مویز را به کتابفروشیها کشاند. مویز در این کتاب داستانی اجتماعی را در بستر عشق روایت میکند. در این رمان ما با مشکلات و دغدغههای طبقههای مختلف آشنا میشویم. مسائل و موضوعهایی که در نهایت به یک سفر جادهای گره میخورد. داستان این کتاب دربارهی یک زنی به نام جسیکاست که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. همسر جسیکا او و دو فرزندش را ترک کرده و حالا جسیکا به عنوان یک زن سرپرست خانواده با اتفاقات زیادی رو به رو است.
جسیکا دو فرزند به نام نیکی و تانزی دارد که هر کدام از آنها شرایط متفاوتی دارند. او بنا بر مهر و محبت مادری میخواهد که فرزندان خود را موفق ببینید به همین دلیل برای به دست آوردن مخارج زندگی و هزینههای فرزندانش مجبور است در دو نوبت سخت کار کند. کار جسیکا تمیز کردن خانههای مردم در دریاکنار و کار در کافه است؛ اما بزرگترین مشکلی که در شخصیت او میتوان دید این است که جسیکا حاضر نیست برای حل کردن مشکلاتش از کسی کمک بخواهد. مویز در این داستان معجزهی عشق را از طرفی دیگر به خواننده نشان میدهد. شخصیت دوم این داستان مردی به نام اد است. اد کارفرمای جسیکاست و برای مدتی تصمیم گرفته به دریا کنار، ویلای خود سفر کند تا از دغدغههای فکری و اشتباهات گذشته کمی دور باشد. رفتهرفته زمانی که داستان جریان پیدا میکند شاهد آشنایی و رو به رو قرار گرفتن این دو با هم هستیم. آشنایی که در نهایت تبدیل به عشق میشود.
جوجو مویز در این رمان به خوبی توانسته زندگی زنان سرپرست خانواده در جامعه امروزی را نشان دهد. او زنانی که به هر دلیلی با همسر خود زندگی نمیکنند و ناچار به کار زیاد هستند تا فرزندانشان را در مسیر موفقیت قرار دهند را در دل یک قصه روایت میکند تا به خواننده خود زندگی این افراد را ترسیم کند.
داستان یک به علاوه یک نه تنها قصهی جسیکا و اد را نشان میدهد بلکه ما را با دنیای نوجوانان و مشکلات آنها هم آشنا میکند و مویز همهی اینها را به شیوهای ماهرانه در دل داستان احساسی و عاشقانهی «یک به علاوه یک» به تصویر میکشد.
«یک به علاوه یک» در 40 بخش به صورت دانای کل روایت میشود. نسخه چاپی این کتاب را انتشارات آموت با ترجمه ی مریم مفتاحی منتشر کرده است. نسخه صوتی این کتاب را نیز انتشارات آوانامه با خوانش شیما درخشش منتشر کرده و در اختیار علاقه مندان قرار داده است.
جوجو مویز روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی است که با دو کتاب من پیش از تو و پس از تو در جهان شهرت پیدا کرد. مویز سالها به شغل روزنامهنگاری مشغول بود و با چندین روزنامه مطرح انگلیسی زبان همکاری داشته است.
مویز در سال 2002 با رمان در پناه باران اولین کتاب خود را معرفی کرد. این کتاب با استقبال خوبی مواجه شد و به 11 زبان ترجمه شده است. مویز بعد از این نویسندگی را به شکل جدی شروع کرد و تقریبا هر سال یک رمان نوشت. سبک نوشتاری او ساده و عاشقانه و به عبارتی عامهپسند است.
مویز تاکنون موفق شده 2 بار جایزهی برترین رمان عاشقانه سال را کسب کند. یک بار برای رمان میوه خارجی در سال ۲۰۰۴ و بار دیگر برای رمان آخرین نامه از معشوقت در سال ۲۰۱۱.
کتاب یک بعلاوه یکی از کتابهای پرکشش و تاثیرگذار اوست، داستان یک زن همیشه خوشبین بعلاوه یک غریبهی شکست خورده.
«من پیش از تو»، «پس از تو»، «دختری که رهایش کردی»، «سرپناه بارانی»، «میوهی خارجی»، «اسب رقصان»، «یک به علاوه یک» و «موسیقی شب»، «کشتی نوعروسان»، «اسب رقاص»، «هنوز هم من»، «ماه عسل در پاریس»، «آخرین نامهی معشوق»، «ماه عسل در پاریس»، «خلیج نقرهای» و «رها در باد» از آثار ترجمه شده از جوجو مویز در ایران هستند که فروش خوبی داشتهاند.

جسیکا توماس بهترین کارش را از دست داد، نه برای دزدیدن یک لنگه گوشوارهی برلیان، برعکس، چون آن را ندزدید؛ و این طنز روزگار لحظهای از ذهنش دور نمیشد.
جس و ناتالی سه سالی میشد که ويلای خانم و آقای ریتر را در «دریاکنار» نظافت میکردند. منطقهی دریاکنار که بخشی از آن بهشت طبیعی بود، تازگیها به محل ساخت و ساز تبدیل شده بود. شرکتهای عمرانی به بومیهای آن منطقه قول استخر شنا داده و متقاعدشان کرده بودند که پروژهی ساختمانسازی به جای مکیدن تتمهی جان شهر کوچکشان، به آن رونق تازهای بدهد و منافع زیادی برای آنها به همراه داشته باشد.
خانوادهی ریتر مانند سایر ساکنان این منطقهی تفریحی با فرزندانشان از لندن میآمدند و آخر هفتهها و تعطیلات را در ویلایشان میگذراندند. معمولا بیشتر آخر هفتهها آقای ریتر در لندن میماند و خانم ريتر با فرزندانش میآمد. آنها وقتشان را بیشتر در ساحل تروتمیز و زیبای دریا کنار میگذراندند و فقط وقتی به داخل شهر میرفتند که میخواستند به اتومبیلشان که بهاندازهی مینیبوس بود گازوئیل بزنند یا مواد غذایی بخرند.
هر وقت این خانواده به شهر ساحلی میآمدند، جس و ناتالی هفتهای دو بار خانهی چهار اتاق خوابه شان را نظافت میکردند، اما در مواقع دیگر، هفتهای یک بار ماه آوریل بود و از کارتنهای خالی آبمیوه و حولههای خیس میشد گفت که خانوادهی ریتر در ویلایشان حضور دارند. ناتالی سرگرم نظافت حمام اختصاصی بود و جس ملافههای تختخواب را عوض میکرد، رادیو هم برای خودش میخواند. موقع نظافت، معمولا رادیو را به هر کجای خانه که میرفتند، با خودشان میبردند. وقتی جس لحاف را از روی تخت بلند کرد و در هوا تکاند، صدایی در فضا پیچید که شبیه به صفیر گلوله بود
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 973.۴۵ مگابایت |
| مدت زمان | ۱۷:۴۰:۲۰ |
| نویسنده | جوجو مویز |
| مترجم | مریم مفتاحی |
| گوینده | شیما درخشش |
| ناشر | آوانامه |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۵/۰۷ |
| قیمت ارزی | 14 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |