اندیشه و تعمق در مبانی نظری هنر، رشتهای نه چندان دیرپا در متن فرهنگ و هنر ماست. فلسفه هنر که در تمدن غرب، قدمتی به درازای تاریخ فلسفه دارد و حتی پیش از آن در اساطیر یونانی، هنر (Techne) بااسطورههایی چون هفایستوسِ هنرمند و موزهای (Muses) شاعر و موسیقینواز پیوند داشته و در جهان معاصر در آرای کسانی چون هایدگر با مفهوم روایتگری جهانی دیگر حضور دارد، در کشور ما چنان که ذکر شد سابقهای چندان ندارد. حکمت هنر، اما با جان هنر ما چنان آغشته است که ادراک این هنر بیادراک حکمت آن ممکن نیست، پیوندی که در حکمت بزرگانی چون غزالی، شیخ اشراق، مولانا و ملاصدرا از یکسو و فتوتنامهها از دیگرسو نمود و ظهوری بارز دارد.
مدتی است «فلسفه هنر» در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری نظام آموزش عالی کشور جای گرفته و امید آن که همین، خود مبنایی برای افزایش تحقیقات و تالیفات نظری هنر در کشور ما باشد. این کتاب تعدادی از مقالات نویسنده در برخی نشریات تخصصی هنر و نیز برخی همایشهای داخلی و خارجی است که محور کلی آنها حکمت و فلسفه هنر میباشد.