
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
نسخه الکترونیک کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
معرفی کامل کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
گیاهان خواص متفاوتی دارند که به آنها خاصیتی جادویی میبخشد. یک گیاه در ترکیب مناسب با گیاهان دیگر میتواند یک مرهم و داروی حیاتبخش باشد؛ همان گیاه در شرایطی متفاوت همچون زهری کشنده به مرگ و نابودی منجر میشود. راهنمای مردن با گیاهان دارویی داستانی پر رمز و راز است که در آن پای گیاهان دارویی به ماجراهای سرنوشتساز شخصیتها باز میشود.
خلاصه داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی
مادر و دختری در خانهی حیاطدار بزرگی در تهران مشغول تهیهی داروهای گیاهیاند و از فروش آنها روزگار میگذرانند. حادثهای در کودکی دخترک نحوهی زندگی او را تغییر داده است. او که با مادرش به تنهایی زندگی میکند به کتابها علاقهمند است. دختر در نقش راوی، گذران زندگی خویش را شرح میدهد تا وقوع اتفاقی پای دختر را به دنیایی باز میکند که تاکنون نمیشناخته است. مواجهه با ناشناختهها آغاز تغییرات بزرگی در زندگی مادر و دختر است.
درباره عطیه عطارزاده و سایر آثارش
عطیه عطارزاده شاعر، نویسنده و دانشآموختهی سینماست و کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین رمان اوست که برای دانلود در فیدیبو قرار گرفته است. «اسب را در نیمه دیگرت برمان» و «زخمی که از زمین به ارث می برید» مجموعه اشعار عطارزاده هستند.
او در کنار نوشتن، تجربهی مستندسازی دارد. او در نقاشی هم تجربههای گستردهای دارد و نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی اجرا کرده است. عطیه عطار زاده در مصاحبهای عنوان کرده که اهل کار با مدیومهای مختلف بهطور همزمان است. در واقع هر وقت در کار با مدیومی به بنبست میرسد بلافاصله مدیوم را عوض میکند و کار را ادامه میدهد. از نظر او مهم ساختن دنیای درونی است و نقاشی، نوشتن و فیلم ساختن صرفا ظواهر کار هستند که البته شاخصههای متفاوتی دارند، ولی جانمایهشان یکی است.
دغدغهی عطارزاده در کتاب راهنمای مردن با داروهای گیاهی این است که چطور میشود جهان را یکطور دیگر دید. چطور میشود همه چیز را یکجور دید؟ چطور میشود واقعاً دید و حس کرد؟ اگر دیدن را به معنی واقعاً دیدن بدانیم، اگر چشم هم نداشته باشیم، میتوانیم ببینیم.
او که برای یکی از مستندهایش با افراد نابینا کار کرده بود، به مسئلهی دقت در مشاهده علاقهمند شد. از این نظر، دیدن و مشاهده ربطی به چشم و بینایی ندارد، ذهن باید برای دیدن آماده باشد. خلاقیت عطارزاده در استفاده از طب سنتی و خواص گیاهان دارویی با ارائهی تصاویر و توضیحات مختصر دربارهی برخی از این گیاهان به جذابیت کتاب افزوده است. برای مثال زیر یک تصویر نوشته شده است: «نحوهی آویختن گیاهان برای خشک کردن: نکتهی مهم این است که حتما هوا باید میان ساقههای آویخته جریان داشته باشد. باید در فاصلهی میان ساقهها صدای خاصی شنیده شود؛ صدای فریادی گنگ همراه با زوزهی آرام باد.»
داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی توسط نشر چشمه منتشر شده و خرید و دانلود کتاب در سایت فیدیبو امکانپذیر است.
در بخشی از کتاب این جملات را میخوانیم: «تغییر کِش آمدن جهان است و با مقدار متنابهی درد همراه. حتا گیاهان هم وقتِ تغییر درد می کشند. فرق نمی کند زنده باشند یا مُرده. اگر دقت کنیم این درد را در هر حالتی تشخیص می دهیم. مثلاً اگر وقتی میوه ای دارد در سرکه تخمیر و تجزیه می شود درِ شیشه را بردارید، بوی این درد کشیدن را به خوبی می شنوید. کمی تند، تلخ و البته گس.»
سبک نگارش راهنمای مردن با گیاهان دارویی
در اعماق ذهن انسان چه میگذرد که خود از آن بی خبر است؟ فراواقعگرایی، سورئالیسم یا ابهامگرایی یک سبک ادبی است که در آن نویسنده دغدغههای فردی با ماهیتی احساساتی و ناآگاهانه را شرح میدهد. از جمله ویژگیهای این سبك «نوشتن خود به خود» است. به این صورت که هر آنچه به ذهن نویسنده خطور میكند، همان را ثبت میكند.
از نظر نویسندگان این سبک، با روشهای منطقی عقل هیچگاه نمیتوان ضمیر ناخودآگاه و گوشههای پنهان و تاریک روان را کاوید. رویا، یکی از مهمترین راه های دستیابی به ضمیر ناخوداگاه است. حافظهی انسان با خیال و توهم این گوشههای تاریک را به هنگام بیداری و هوشیاری زنده میسازد.
از اولین آثار سوررئالیستی در ایران میتوان به کتاب «بوف کور» اثر «صادق هدایت» اشاره کرد. روایت داستان «بوف کور»، ساختاری غیرخطی، سوررئال و سمبلیک است که خاصیت چند جانبهای به آن داده و خواندن و درک آن را مشکل کرده است. راوی داستان، که در انزوا و تنهایی به سر میبرد، از جامعه گسیخته و همهی افراد را شبیه هم میبیند و دغدغهی شناخت خویش و درونبینی دارد.
«شازده احتجاب» نیز از نوشتههای جریان سیال ذهن با مفاهیم ذهنی و روانی سوررئال ایرانی است. در این داستانها، ضمیر ناخودآگاه مرکز توجه است. نویسندگان این گونه آثار، سعی در ورود به دنیای مبهم و مجهول روح و خفایای ناخودآگاه داشتهاند و از این رو توصیفات و تجربیات آنان در بسیاری از موارد شبیه به هم است. مهمترین منظور نویسندگان سوررئال، دست زدن به نوعی نوشتن خودبهخودی و ایجاد فضایی چند بعدی است که خواننده را دائما در معرض کشفهای جدید از شخصیتهای داستانی قرار میدهد.
راهنمای مردن با گیاهان دارویی نیز فضایی فراواقعی دارد. ارتباط روای با شخصیتهای مردهای چون «ابن سینا» و «سید جمال الدین اسدآبادی» و ادارکاتِ ماوراء الطبیعه او از ویژگیهای این سبک است. رویاهایی که راوی میبیند بدون ساختاری سر راست و در قالب جریانی سیال و موهوم روایت میشود.
نگاهی روانکاوانه به راهنمای مردن با گیاهان دارویی
روانکاوی یکی از انواع روشهای تحلیل و بررسی در ادبیات است. نظریهپردازان روانکاوی در مورد نحوهی شکلگیری شخصیت و بهترین شیوهی درمان رفتار اختلالدار نظرات متفاوتی دارند. شخصیتهای داستانی انسانهایی واقعی نیستند و در نتیجه روانی ندارند که بتوان آن را بررسی کرد. اما از آنجایی که شخصیتهای داستانی بازتابی از تجربههای انسانی هستند، میتوان به شخصیتهای ادبی با دیدی روانکاوانه نگریست و علت رفتارهای آنان را ریشهیابی کرد.
از این منظر، تکتک انسانهایی که در جهان وجود دارند و به نوعی در داستان شخصیتپردازی شدهاند، هر یک از بدو تولد و دوران کودکی در خانواده تجاربی کسب میکنند که پیشینهی روانی آنها در بزرگسالی را شکل میدهد. الگوهای رفتاری در دوران نوجوانی و بزرگسالی محصول تجارب این دوران است.
روان راوی در داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی نیز بر اساس این تجارب در دوران کودکیاش شکل گرفته است. از آنجایی که سبک داستان فراواقعگرایی است تعمدا این ریشهها شرح داده نمیشود و فقط بهصورت جستهگریخته همراه با اوهام و ابهام اشارههایی به آنها میشود.
یکی از ویژگیهای این الگوهای رفتاری ویرانکننده، تکرار آنها در فرد است. امیال، هراسها، نیازها و تضادهای شخصیتی اغلب ناآگاهانه در رفتارهای شخصیتهای داستانی بروز مییابد. ضمیر ناخودآگاه مخزن آن دسته از تجارب و احساسات دردناک، زخمها، ترسها، تمنیات گناهآلود و تضادهای حل نشدهای است که فرد نمیخواهد از آنها چیزی بداند چرا که دانستنش او را از پای درمیآورد. یکی از مکانیسمهای دفاعی در برابر این تجربیات دردناک، سرکوب است.
مجموعهی این رفتارها در داستان راهنمای مردن با گیاهان دارویی در شخصیت مادر و دختر دیده میشود. برای مثال، مادر در گذشته انقلابی و سرکش بوده، بهخاطر عشق به خانوادهاش پشت میکند، اما عشق به او وفادار نیست و خیانت باعث سلب اعتمادش میشود. واکنش مادر نسبت به این اتفاقات یک انزوای خودخواسته از جهان و سرکوب هرگونه پیشامدی است که دوباره او را به این جهان ربط دهد.
از طرف دیگر مادر از تجربهی دوبارهی این زخمها توسط دخترش ترس دارد و به همین جهت از تماس دخترش با جهان بیرونی جلوگیری میکند. این مراقبت افراطی مادر، نقش یک زندانبان را برای او تداعی میکند. انباشت این سرکوبگریها در آخر موجب جنون راوی میشود و آشوبها و کشمکشهای دختر جوان در قالب قتل مادر بروز مییابد.
راهنمای مردن با گیاهان دارویی؛ مادرها و دخترها
انزوای خودخواسته مادر و فرار از واقعیات جهانی و تحمیل آن به دخترش رابطهای عمیق بین او و دختر به وجود میآورد: رابطه عشق_نفرت؛ وابستگی شدیدی که به نفرت میانجامد.
در دنیای اسطورهها داستانهای زیادی از رابطه دختر_مادری هست که معمولا به مفهوم عشق و نجات منتهی میشود. ولی اسطورهی «الکترا» نمایانگر کشمکش مادر_دختر فرویدی است. بر اساس این اسطوره، مادر الکترا به پدر خانواده خیانت میکند و معشوقش را به مقام پادشاهی میرساند. عقدهی الکترا برآمده از ماجرای انتقامگیری الکترا و برادرش از مادرشان و پدرخوانده است. «سوفوکل» نمایشنامهنویس یونانی با نمایش رنج های الکترا، ترحم و دلسوزی تماشاگر را متوجه او می کند. الکترا این رنج ها را به انتخاب خودش تحمل می کند و اصرار دارد خود را یک قربانی نشان بدهد. به همین دلیل الکترا عدالت واقعی را در انتقام میبیند. این تنها روایت اسطورهای از قتل مادر به دست دخترش است که به این وسیله مادر گناهکار مجازات میشود. گرچه در کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی چنین گناه محرزی وجود ندارد. اما راوی رفتهرفته در داستان به این نتیجه میرسد که مادرش در برابر او گناهکار است و قتل او نوعی انتقامگیری از اوست.
نظرات کاربران درباره کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی