کتاب یک پیک نیک پر ماجرا نشر نشانه

سفررفتن، کتاب خواندن و معاشرت با آدم‌های تازه،  شاید جزو رده بالاترین لذت‌ها و سرگرمی‌های زندگی باشد که در پس خود تجربه‌های مختلف و پختگی به همراه دارد. تجربه‌هایی که می‌توان با دیگران هم به اشتراک گذاشت و آن2ها را هم در سختی‌ها و لحظه‌های ناب‌ سفر شریک کرد. مارک تواین که به گفته‌ی «ویلیام فاکنر» پدر ادبیات آمریکا است براساس سفرهایش به نقاط مختلف جهان، داستان‌های زیادی نگاشته است. او همراهی‌اش با دختری بومی از قطب تا سیاست‌مداران و ثروتمندان آمریکا را به‌ سبکی در کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا تعریف کرده است که با گذشت دو قرن هنوز علاقه‌مندان به سفر و سفرنامه‌خوانی را به خود جلب می‌کند.

درباره کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا

کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا نوشته‌ی مارک تواین شامل سه داستان از مجموعه‌ آثار بی‌نظیر این نویسنده‌ی آمریکایی است که با نام اصلی The Complete works of Mark Twain در آمریکا برای کودکان و نوجوانان منتشر شد. داستان‌های این کتاب عبارتند از پیک‌نیک پر ماجرا، دختر اسکیمو و آیا او زنده است یا مرده؟ که با داستان‌های شاهکار دیگر این نویسنده هم‌ترازند. روایت‌های کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا در واقع سفرنامه‌های مارک تواین به شیکاگو، قطب و منتون است که با زبانی شیوا و طناز برای نوجوانان تعریف شده است.  

داستان پیک‌نیک پر ماجرا روایت سفری است که  مارک تواین در برای بازدید از نمایشگاهی در شیکاگو برنامه‌ریزی می‌کند. او از رفتن به نمایشگاه باز می‌ماند ولی با یک سرگرد ارتش هم‌مسیر می‌شود. آن‌ها از نیویورک به بوستون می‌روند و مارک تواین رفتارهای عدالت‌خواهانه و گاهی عجیب این سرگرد را در این داستان به تصویر می‌کشد.

داستان دختر اسکیمو داستان سفر تواین به قطب است که با دختری 21 ساله به نام لاسکا همسفر می‌شود. این داستان روایت گفت‌وگو و علاقه‌مندی‌های دو نفر از دو اقلیم و جغرافیای کاملا متفاوت است که سبب ایجاد تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی بین آن‌ها شده است.

این داستان‌ها از زبان خود مارک تواین تعریف می‌شوند و با این شکل روایت، خواننده‌ی داستان‌ها، خود را در فرازونشیب‌های سفر احساس می‌کند. داستان سوم این کتاب که با نام آیا او زنده است یا مرده؟ شرح سفر تواین در مارس 1892 به منتون است که با یکی از ثروتمندان این شهر به نام اسمیت برخورد می‌کند.

درباره مارک تواین، از بزرگ‌ترین طنزپردازان قرن نوزده

سامیوئل کله‌منس Samuel Langhorne Clemens نویسنده و طنزپرداز برجسنه‌ی اهل آمریکا است که بیشتر با نام مارک تواین  شناخته شده است. او در نوامبر 1835 متولد شد و به دلیل فوت زودهنگام پدرش از کودکی مجبور شد برای کسب درآمد کار کند. مارک تواین از همان زمان کودکی وارد دنیای روزنامه‌نگاری شد و مدتی را به‌عنوان حروفچین فعالیت کرد. حضور او در مطبوعات سبب شد علاقه‌‌اش نسبت به نویسندگی شکل بگیرد و در ستون‌های طنز و کمدی روزنامه‌ها آثارش را با امضاهای عجیب چاپ کند. او نوشتن را در  سراسر زندگی‌اش ادامه داد با این تفاوت که مدت زیادی را در سفر بود. مارک تواین به کشورهای مختلف دنیا از جمله اروپا، سواحل مدیترانه و آمریکای جنوبی سفر کرد و همکاری‌اش با روزنامه‌ها را اینطور توضیح می‌داد: «خبرنگار سیار بدون محدودیت مکان و زمان و سمت که دور کره‌ی زمین می‌گردد و ضمن سفر گزارش می‌نویسد.»

   آثار مارک تواین، با  وجود گذشت دو قرن از اولین انتشارها همچنان خواندنی‌اند و نام مارک تواین به‌عنوان یکی از برترین نویسندگان حوزه‌ی کودک و نوجوان آمریکا شناخته شده است. او زمانی که در کودکی به میزوری نقل مکان کرد در خانه‌ای نزدیک رودخانه می سی سی پی ساکن شد،  رودخانه‌ای که این نویسنده را بسیار تحت تاثیر قرار داد و نشانه‌های آن در آثار مشهورش از جمله «ماجراهای تام سایر» و «ماجراهای هاکلبری فین» مشهود است. تواین شب‌ها کنار رود میسی سی پی خلوت می کرد و نوشتن را دنبال می‌کرد. یک شب او کشتی مسافربری به همراه یک قایق کوچک را در رودخانه دید که توجه‌اش را جلب کرد. مردی که در قایق کوچک بود فانوس به دست داشت و با یک چوب‌دستی عمق آب را اندازه می گرفت. این مرد رو به ناخدا کشتی فریاد می‌زد : «مارک تواین»   یعنی عمق آب سه متر و هفت است و برای عبور کشتی مناسب است. این کلمه برای سامیوئل کله‌منس جالب بود و از آن پس این نویسنده نام مارک تواین را برای خود برگزید.

مارک تواین با انتشار آثارش توانست جایگاه اجتماعی خوبی را برای خودش به ارمغان بیاورد و اوج موفقیت و شهرتش بین سال های 1875 تا 1894 بود. او در این سال‌ها بهترین آثارش را به چاپ رساند و توانست با دختر یکی از ثروتمندان آن زمان ازدواج کند. خوشی او تا حدود بیست سال دوام داشت و پس از آن زمان به ناگاه اعضای خانواده‌اش را از دست داد و مشکلات مالی گریان‌گیرش شد. او سال‌های آخر زندگی‌اش را وقف نوشتن سرگذشت‌نامه‌اش کرد و در آوریل 1910 درگذشت.

مارک تواین اجازه‌ی انتشار اتوبیوگرافی‌اش را برای صد سال پس از مرگش داد و دانشگاه برکلی کالیفرنیا آن را در سال 2010 منتشر کرد. این کتاب با استقبال بی‌نظیر مردم روبه‌رو شد و تا نوامبر همان سال حدود سی صد هزار نسخه از آن به فروش رسید. این اثر در مقایسه با سایر آثار تواین تم سیاسی دارد و منتقد نیویورک تایمز درباره‌ی آن گفت: «رک و راست، بانمک و خشمگین».

نگاهی به آثار مارک تواین

مارک تواین به عنوان بزرگ‌ترین طنزپرداز ادبیات آمریکا آثار متعددی را به نگارش درآورده است. او «ماجراهای تام سایر» را در سال 1876 و «هاکلبری فین» را در سال 1885 نوشت و نام‌اش را جاودان کرد. «ارنست همينگوى» در یکی از آثارش درباره‌ی آثار این نویسنده گفته است: «تمام ادبيات نوين آمريكا از يك كتاب سرچشمه مى گيرد و آن «هاكلبرى فين» اثر مارك تواين است… و بهترين كتابي است كه در دست داريم.»

مارک تواین داستان «شاهزاده و گدا» را درباره‌ی ادوارد ششم، پادشاه انگلستان نوشت و آن را به دخترانش تقدیم کرد. او علاوه بر نوشتن داستان، در روزنامه‌ها نیز درباره‌ی حوزه‌های مختلف از جمله تله پاتی و مسائل مربوط به متافیزیک  مقاله‌هایی منتشر کرد.از جمله آثار مارک تواين که برای خرید و دانلود در فیدیبو موجود است می‌توان به «بیگانه‌ای در دهکده» ترجمه‌ی «نجف دریابندری»، «شاهزاده و بینوا» ترجمه‌ی «محمدرضا ملکی»، «هاکلبری فین» ترجمه‌ی «محمد قصاع»، «دو درس کوتاه درباره‌ی دیرین‌شناسی» ترجمه‌ی «پرویز شهریاری» و «ماجراهای تام سایر » ترجمه‌ی «رضا مرتضوی» اشاره کرد.

ترجمه کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا، برگزیده‌ای از بهترین‌های مارک تواین

کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا، برگزیده‌ای از بهترین‌های مارک تواین را جلال رضایی راد به فارسی ترجمه  و نشر نشانه آن را در سال 1396 منتشر کرده است. دانلود کتاب الکترونیکی یک پیک‌نیک پر ماجرا، برگزیده‌ای از بهترین‌های مارک تواین در همین صفحه برای خرید و دانلود امکان‌پذیر است. از ترجمه‌های دیگر جلال رضايي راد می‌توان به «شاهکار یک هکر» اثر «فردریک فورسایت» اشاره کرد که نسخه الکترونیکی آن نیز در فیدیبو موجود است. همچنین این مترجم تالیف دو کتاب «نگاهی به سینما در دوران طلایی، جلد دوم، نقش هنرپیشگان زن» و «نگاهی به سینما در دوران طلایی، جلد اول، فیلم‌های دیدنی و حاشیه‌های آن» را هم در کارنامه‌ی خود دارد.

در بخشی از کتاب یک پیک‌نیک پر ماجرا، برگزیده‌ای از بهترین‌های مارک تواین می‌خوانیم

بچه‌ای پرنده‌ای در قفس دارد که آن را به شدت دوست دارد ولی از توجه به آن غفلت می‌ورزد. آن پرنده برایش چهچه می‌زند ولی آوایش ناشنیده می‌ماند. در طول زمان، گرسنگی و تشنگی بر او غالب می‌آید و آوایش شکوه‌آمیز و نزار می‌شود و سرانجام از خواندن بازمی‌ماند. پرنده می‌میرد. بچه می‌آید و از دیدن پرنده، قلبش به شدت می‌شکند و بعد اشک‌ریزان با آه و افسوس به نزد دوستانش می‌رود و آن‌ها پرنده را طی مراسم باشکوهی بااحترام به خاک می‌سپارند و برمرگ او بسیار می‌گرید. بدون آ‌ن که آگاه باشند این تنها بچه‌ها نیستند که بر اثر غفلت، موجب مرگ موجود بینوایی می‌شوند بلکه بزرگ‌ترها هم شاعران و هنرمندان را تا حد مرگ گرسنگی می‌دهند و بعد در مراسم خاکسپاری و یادبود آن‌ها، مبالغ زیادی پول خرج می‌کنند تا یاد آن‌ها را گرامی دارند که روحشان آرام بگیرد. حالا...

این‌جا که رسید، داستان را قطع کرد.

حدود ساعت ده شب، من اتفاقا به اسمیت برخوردم و او مرا به اتاق پذیرایی‌اش دعوت کرد تا با هم سیگاری دود کنیم و گپی بزنیم. جای دنجی بود با مبل‌های راحتی، چراغ‌های الگانت و شومینه‌ی مجللی که در آن چوب درخت زیتون شعله‌ور بود و عطر دل‌نشینی می‌پراکند. صدای موج‌های غلتان از بیرون به گوش می‌رسید. از این در و آن در حرف زدیم و آن‌گاه اسمیت گفت:

حالا آماده باش  تا من داستان عجیبی را برایت بازگویم که سال‌های درازی بین من و سه تن از دوستان، محرمانه مانده بود. ولی اکنون می‌خواهم مهر سکوت را بشکنم و این راز را برایت بازگویم. آیا راحتی؟

کاملا. ادامه بده

این آن چیزی است که او به من گفت: سال‌ها پیش یک نقاش جوانی بودم؛ خیلی جوان. کارم این بود که به گوشه و کنار فرانسه می‌رفتم تا سوژه‌ای برای نقاشی پیدا کنم و از این‌جا و آن‌جا طرح برمی‌داشتم. طولی نکشید که دو جوان فرانسوی به من پیوستند.