«سالانه 5 هزار زن و دختر جوان در جهان به نام «ناموس» و «حيثيت» به قتل ميرسند» این جمله یکی از تیترهای خبرهای این چند ساله اخیر بوده که نشان از تاثیر نگاه مردسالاری در جامعه است. تصورات و باورهای سنتی سبب میشود افراد جامعه برای حفظ شرف و آبروی خانوادگی به عزیزترین افراد خانوادهشان آسیب بزنند. الیف شافاک نویسندهی پرافتخار ترک با استفاده از این موضوع که همچنان در جوامع مدرن رخ میدهد کتاب مادرم دو بار مرد را به نگارش درآورده است. داستان مادرم دو بار مرد سرگذشت چند نسل از زنان است که با وجود رشد و تغییر جامعه هنوز زیر سایه نگاه تبعیض جنسیتی و سلطهگرانهی جامعه زندگی میکنند.
کتاب مادرم دو بار مرد با نام اصلی İskender را الیف شافاک سال 2011 منتشر کرد. داستان مادرم دو بار مرد داستان خانوادهای با دو فرزند به نامهای اسکندر و اسما است که از ترکیه به لندن مهاجرت میکنند. داستان از زبان اسما روایت میشود. آنها در کشور جدید درگیر تناقضات و اختلافات عمیق فرهنگی میشوند. اسکندر و اسما با ظاهری امروزی در بستری سنتی و شرقی تربیت میشوند.
این کتاب روایت داستان اکثر خانوادههای ترک و همچنین ایرانی است، زیرا امروزه تفاوت نسل سبب شده فرزندان در مقابل خانوادههایشان قرار بگیرند. در این داستان ویژگیهایی از جمله شرافت، ناموس و غیرت که بیشتر مربوط به کشورهای جهان سومی و شرق دنیا است شخصیتهای داستان مادرم دو بار مرد را درگیر خود کرده است. این خانواده با وجود مهاجرت به کشوری مدرن و امروزی ریشههای فرهنگیشان را فراموش نمیکنند و در مقابل جامعه جدید مقاومت میکنند.
شخصیتهای داستان مادرم دو بار مرد در فضای واقعی با انجام رفتارهای ضد اجتماعی به ضدقهرمانهایی تبدیل میشوند که تحت تاثیر آموزههای غلط پیشین خود برخورد میکنند. اسکندر به دنبال شک به رفتار مادرش و تصور خیانت او اقدام به عملی میکند که نشات گرفته از تفکر مردسالاری و تبعیض است.
کتاب مادرم دو بار مرد سال 2013 با نام Honour به زبان انگلیسی ترجمه شد و افتخارات متعددی را برای الیف شافاک به ارمغان آورد. این کتاب نامزد «جایزه ادبیات آسیا در سال ۲۰۱۲»، برنده «داستان زنان ۲۰۱۳» و نامزد «جایزهی بینالمللی بینالمللی ای ام پی ای سی دوبلین 2013» شد.
الیف شافاک Elif Şafak که با نام الیف شفق نیز شناخته شده پرمخاطبترین نویسندهی زن ترکیه است. او در اکتبر سال 1971 از مادر و پدری ترک در کشور فرانسه به دنیا آمده است. شافاک تحصیلات خود را در رشتهی روابط بینالملل، مطالعات زنان و علوم سیاسی به سرانجام رسانده و مدتی را در دانشگاه میشیگان مشغول به تدریس بوده است. الیف شافاک به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی و عربی تسلط دارد و سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشته که سبب شده این نویسندهی ترکیهای با فرهنگهای کشورهای دیگر نیز آشنا باشد.
الیف شافاک اولین اثرش که داستان کوتاه بود را سال 1994 منتشر کرد و پس از آن نخستین رمانش «پنهان» را نوشت که برندهی جایزهی رومی ترکیه در سال 1998 شد. او پس از پایان تحصیلاتش به استانبول بازگشت و نویسندگی را به طور حرفهای آغاز کرد. شافاک مدتی را نیز در روزنامه فعالیت کرد و دربارهی دغدغههایش که مربوط به حقوق زنان، اقلیتها و آزادی بیان است، مینوشت. همچنین الیف شافاک به دنبال فعالیتهای ادبی و بشردوستانهاش در مجموعه سخنرانی همایش تد دو بار سخنرانی کرده است.
الیف شافاک نویسندهای است که همواره کتابهایش بازتاب مسائل انسانی است. او برای نگاشتن رمان «حرامزاده استانبول» در سال 2006 متهم به اهانت علیه کشور ترکیه شد؛ زیرا او در این کتاب به نسلکشی ارامنه اشاره میکند. شافاک برای نوشتن این کتاب در سال 2008 موفق به دریافت «جایزهی ادبیات داستانی زنان» از بریتانیا شد.
الیف شافاک آثار متعددی دارد که بعضی از آنها بسیار پرفروش و افتخارآمیز بودهاند. «ملت عشق» اثر مشهور این نویسنده است که در سال 2010 به دو زبان ترکی و انگلیسی منتشر شد و رکورد پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را از آن خود کرد. نسخه صوتی و الکترونیکی این کتاب که در فضای عرفانی در مورد زندگی شمس و مولانا به نگارش در آمده در کنار سایر آثار شافاک از جمله «شیرسیاه»، «بهترین زمان مُردن» و «سه دختر حوا» در فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
الیف شافاک نویسندهی موفق ترکیه است که بارها جوایز و افتخارات ترکیه و دیگر کشورها را از آن خود کرده است و توانسته است نشان معتبر هنری و ادبی فرانسه را از آن خود کند. او سال 2005 و 2007 جایزهی داستان خارجی را از بریتانیا دریافت کرد و در سال 2012 برای داستان «ملت عشق» نامزد دریافت «جایزه بینالمللی ای ام پی ای سی دوبلین» که از گرانترین جوایز دنیاست، شد.
کتاب مادرم دو بار مرد اثر معروفی است که پس از انتشار در ترکیه به سرعت به زبانهای دیگر نیز ترجمه شد. این اثر را مترجمان مختلفی با عناوین متفاوت به فارسی ترجمه کردهاند. حسن حاتمی کتاب مادرم دو بار مرد را براساس نسخه انگلیسی و عربی به فارسی ترجمه کرده و «انتشارات رهی» آن را در سال 1395 به چاپ رسانده است. نسخهی الکترونیک آن را میتوانید در همین صفحه دانلود کنید. از دیگر کتابهای ترجمه شدهی حسن حاتمی که در فیدیبو موجود است میتوان به «اعجام» نوشتهی «سنان انطون» اشاره کرد.
کتاب مادرم دو بار مرد را «انتشارات قطره» با نام «اسکندر» با ترجمهی «مریم طباطبائیها» راهی بازار کرده که نسخه pdf آن نیز در فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. همچنین «منا زنگنه» کتاب را با نام «شرافت» ترجمه کرده که «نشر معیار علم» آن را منتشر کرده و در اختیار فیدیبو قرار داده است.
«نشر ری» هم کتاب را عنوان «شرافت» با ترجمهی «شهناز ایلدرمی» منتشر کرده و «نشر نیماژ» هم کتاب را با همان عنوان «اسکندر» با ترجمهی «صابر حسینی» به چاپ رسانده است. «انتشارات سعید نوین» هم کتاب را با ترجمهی «مینا کریمی» راهی بازار کرده است.
در بخشی از کتاب مادرم دو بار مرد میخوانیم
هشت خواهر بودند، از نه ساله تا بیست ساله. بزرگترینشان هدیه بود که حقیقتا هدیهی خداوند به شمار میآمد. فرزند ارشد پدرشان برزو، با وجود دختر بودن سخت مورد اعتماد و افتخار خانواده بود. صورتش شبیه قلب بود، با دماغی تیز، چشمانی کشیده، بزرگ و خاکستری رنگ، مثل ابرهای طوفانی. هدیه به عنوان بزرگترین فرزند خانوادهای پرجمعیت و فقیر از همان کودکی به جای عروسک بازی، با نوزادان واقعی همبازی شد. مسوولیت تمیز کردن خانه، آشپزی، رفت و روب، غذا دادن به بچهها و حتی تکان دادن گهوارهشان همیشه با او بود. کف دستانش را با حنا رنگ میکرد و با طلای بدلی مچ دستانش را آزین میبست، هر چند که همه چیز در دست او اصل به نظر میرسید. پمبی هیچوقت به خاطر نداشت که هدیه بابت چیزی غر بزند. خواهرش به هر دلیلی، نقشش را قبول کرده و مسوولیت بیپایانش را به عهده گرفته بود. زمان گذشت و هدیه به یک زندختر تبدیل شد. نازی که مرد، هدیه جای او را گرفت و از خواهرانش مراقبت کرد، بهخصوص دوقلوهایی که هنوز کوچک بودند. وقتی بروز تجدید فراش کرد، دختران، زن تازه وارد را فقط زن بابای خود قلمداد میکردند، چرا که مادرشان فقط و فقط هدیه بود.
همیشه دوست داشت بگوید :من هیچوقت ازدواج نمیکنم، اونقدر زنده میمونم تا همهی خواهرانم رو خونهی بخت بفرستم، بعدش خودم مثل یه دختر ترشیده سرم رو میذارم و میمیرم.
با این که این حرف باعث خوشحالی دوقلوها میشد اما دوام چندانی نداشت. زمستان سال 1957 هدیه با مردی آشنا شد که از طرف دولت به عنوان پزشک به ده آنها آمده بود تا کودکان روستایی را در مقابل سل واکسینه کند. بیشتر روستاییان نسبت به او بیاعتماد بودند و کودکان هم از او متنفر. چطور همه چیز شروع شد؟ چطور همدیگر را ملاقات کردند؟ پمبی دوازده ساله پاسخ این سوالات را نمیتوانست پیدا کند و حتی حالا که زن بالغی شده باز هم از درک آن عاجز مانده است.
عشق یک بیماری بود، نیروزا و نشاطبخش، اما با تمام این اوصاف همچنان یک مرض به حساب میآمد. هدیه به طور ناگهانی و بیسابقه گستاخ و سرکش شد. زن بابا از او میترسید، نمیتوانست به او امر و نهی کند و در حضور دختر جوان آرامش و راحتی نداشت. هدیه مصمم و استوار بود. دختری که هیچوقت سعی نکرده بود به خودش برسد حالا میخواست زمان از دست رفتهاش را جبران کند. در شبی که هلال ماه در سیاهی آسمان صاف مثل داس طلایی صبح روز بعد، کسی نبود که اهالی را واکسینه کند.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۶۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 477 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۵:۵۴:۰۰ |
نویسنده | الیف شافاک |
مترجم | حسن حاتمی |
ناشر | رهی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۲/۱۷ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 38,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کاش میتونستم همه کتابای دنیارو بخونم.اون وقت نظر میدادم ک همه عالین
۳۸ سال سن دارم وتو عمرا کلا ۴ یا ۵ تا کتاب خونده بودم خارج از کتب درسی ولی با این طرح من طرف دو هفته بالع بر ۶ کتاب خوندم وکلی هم کتاب خریداری کردم.وواقعا از خوندنشون لذت بردم.ممنون از شمااا
کتاب خوبیه ولی نه بخوبی ملت عشق. چون بهرحال ملت عشق نقطه ی اوج این نویسنده به حساب میاد و این کتاب خوبه ولی خب در سطح پایین تری نسبت ملت عشق قرار میگره و اصلا با اون کتاب قابل مقایسه نیس پس انتظار نداشته باشین به اون خوبی باشه چون حالتون گرفته میشه کتاب به موضوعات اجتمایی مثل قتل های ناموسی، تبعیض، فرهنگ و نژاد پرستی میپردازه و این قضیه رو مد نظر قرار میده که چطور تربیت مادران یک سرزمین فرهنگ اون جامعه رو میسازه
کاش امکانی ناشران کتاب بذارن(مثلا با بارکد رمز دار ک مث شارژ اعتباری سیم کارت با ناخن پاک میشه و یکبار مصرفه برا ی شماره) ک کسایی ک نسخه چاپی کتاب رو تهیه کردن در صورت دسترسی نداشتن ب کتابشون(ب دلیل بیرون بودن یا شرایط نامناسب و...) بتونن کتاب رو رایگان از فیدیبو دریافت کنند. دوستان با نشر و لایک این پیام اینو رو ب گوش دست اندر کاران و ناشران برسانیم.
کتاب داستان زنان و مردان یک خانواده روستایی کردنشین در ترکیه است.مشکلات و البته شادیهای زندگیشان. تعصباتی که با خود تا اروپا نیز حمل میکنند.انچه کتاب را فوق العاده جذاب کرده ، تصاویر متعدد و غیر همزمان از زندگی شخصیتهای متعدد داستان است.که شما را با همه این افراد همدل می سازد.لحظه ای کتاب را زمین نگذاشتم تا تمام شد.علیرغم غم موجود در داستان در پایان کتاب بسیار راضی و خوشبین بودم.این کتاب را شرح روایات و مبارزاتی میدانم برای اصلاح تعصبات که کند ولی مداوم است.ز نده باد الیف شافاک.
سلام .همه کتابهای این نویسنده زیبا هستن .درحال حاضر مطالعه کتاب مرید سلطان ازاین نویستده رو شروع کردم .داستانی جالب و زیبا از دربارسلطان سلیمان و خرم ازنگاهی دیگر .زندگی یک فیلبان سلطنتی و اتفاقات جالبی که در دربار اتفاق میفته .حتما بخونید
نقطه اوج الیف شافاک ملت عشق بود. کسی که ملت عشق اولین اثری باشد که از الیف شافاک خوانده قطعا بقیه رمانهای وی به چشمش نخواهد آمد. روح و قلم نویسنده در این کتاب دچار پرش و تشویش است. مترجم هم اشتباهات گاه و بیگاهی دارد. داستان هم جذابیت چندانی ندارد. ولی برای فرار از روزمرگی و افکار پریشان و دمی به جای شخصیت های داستان زندگی کردن ارزش خواندن دارد. اگر کار نهمتری دارید حتما اول کارتان را تمام کنید بعد به سراغ خواندن این کتاب بیایید.
وووواااىىى کتاب بى نظیرىىىىى بوددد مثل ملت عشق عاشقانه و باید وقتى میخونى نفست رو تو سینه حبس کنى در کل عالى ى ى بود بخونید امتیاز این کتاب باید بیشتر از ٥ ستاره باشه. به کتاب هاى محبوبم اضافه شددد ممنون فیدیبو Eline saglik cok guzel kitab dir : shafak اینم تشکر استانبولى به شافاک
اوایل کتاب خیلی کند پیش رفت برای من. اما کم کم آهنگ تازه و کشش پیدا کرد. اما نه آنقدر که ازش تعریف شنیده بودم، طوریکه خوندنش برای من بیست روزی طول کشید. با اینکه میخکوبم نکرد ولی دلم میخواست بدونم آخر این معما چطور حل میشه. داستان شخصیت های زیادی داره و هر شخصیت پیچیدگی های خودش رو داره. شخصیت اسکندر از ابتدای پیدایش و تولدش روی اعصابم بود و رابطه بین اون و مادرش بنظرم اغراق آمیز بود.
بسیار زیبا و جذاب.خانم شافاک قلم بسیار گیرایی دارند.چون فرهنگ مردم ترکیه تاحدود زیادی شبیه به ایرانی هاست, راحت تر میشه ارتباط برقرار کرد. این کتاب باعث میشه با تمام شخصیت های داستان همدردی کنیم و ببینیم هرکدوم چه غم پنهانی دارند.که بنظر من اینکه چند راوی به داستان گویی پرداختند خیلی تاثیر مثبتی در این زمینه گذاشته. درباره زندگی یک خانواده.لحظه به لحظه ش.که به شدت توصیه میکنم بخونید.