سام موش کتابخانه است. او د رسوراخ کوچکی توی دیوار پشت قفسۀ کتابهای مرجع کودکان زندگی میکند. سام عاشق داستان نوشتن و نقاشی کشیدن است. او داستان مینویسد و توی کتابخانه میگذارد. بچهها داستانهایش را خیلی دوست دارند. ولی سام خجالتی است و کسی تا به حال او را ندیده. تا اینکه پسر کوچکی به اسم تام میفهمد که سام در واقع موش است. ولی اگر بقیۀ بچهها هم بفهمند، چی؟ آیا تام میتواند این راز را پیش خودش نگه دارد؟