کتاب «مامان و معنی زندگی: داستانهای رواندرمانی» اثری از اروین یالوم نویسنده و روانپزشک معروف آمریکایی است که در ایران نیز طرفداران بسیاری دارد. کتاب در سال ۱۹۹۹ از سوی انتشارات پیاتکوس (Piatkus) در ۲۵۶ صفحه منتشر شده است و حاصل تجربیات مستقیم یالوم با بیمارانش است. کتاب در ایران با قلمهای مختلف از سوی انتشارات متفاوتی به منتشر شده است. نسخهی حاضر از به کوشش سپیده حبیب ترجمه شده و ناشر نشر قطره است. این کتاب از سال ۱۳۹۵ تاکنون بارها باز نشر یافته است. نسخهی الکترونیکی این اثر نیز در فیدیبو در بخش داستان و رمان در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
این کتاب یالوم با عنوان اصلی « Momma and the Meaning of Life: Tales of Psychotherapy » از شش داستان کوتاه تشکیل شده است. نویسنده چهار داستان نخست را بر پایهی اتفاقات واقعی به رشتهی تحریر درآورده و دو داستان پایانی حاصل تخیل و دانش او است. نام داستانها عبارتاند از:
این داستانها روایتهایی از شرایط حساس، بغرنج و فوقالعادهای است که میان بیمار و درمانگر شکل میگیرد که هر دو طرف را به چالش میکشد. از خلال این وضعیت و فراز و فرودها، آموزههای مهمی برای روانشناسی از سوی یالوم معرفی میشود. برای نمونه داستان نخست از زندگی زنی برآمده است که با مادرش مشکل داشته و از هر فعل و رفتار مادرش با نفرت یاد میکرده است. نقش مادر و اثرگذاریاش بر شخصیت فرزند هستهی مرکزی این داستان را تشکیل میدهد. در داستانهای دیگر نیز چنین موارد را با زبان داستانی و جذاب یالوم برای خوانندگان تصویر شده است.
دکتر اروین دیوید یالوم (Irvin David Yalom) روانپزشک، استاد دانشگاه، رواندرمانگر و نویسندهی آمریکایی است که شهرتی بینالمللی دارد. به سال ۱۹۳۱ در شهر واشینگتن دیسی آمریکا، در خانوادهای یهودی روستبار مهاجر متولد شده است. وی اکنون ۹۲ سال دارد با این حال همچنان کاملا فعال و دست به قلم است. یالوم قبل پزشکی خواندن، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه جورج واشینگتن دریافت کرد. پس از این مرحله برای راهی دانشگاه بوستون شد تا دکترای پزشکی عمومی خود را بگیرد. سپس دو دورهی رزیدنتی خود را در مانت سینای نیویورک و کلینک فیلیپس دانشگاه جان هاپکینز گذراند. او هنوز سی ساله نشده بود که متخصص روانپزشکی شد و به خدمت سربازی رفت. پس از اتمام دورهی نظامی، سال ۱۹۶۳ به استاد دانشگاه استنفورد شد. یالوم به پژوهش در زمینهی تخصصیاش، روانپزشکی روی آورد و گروهش را بنیان نهاد. او شخصیت تکبعدی نبود و مسائل روان انسان را از نظرگاههای روانشناسی، روانکاوی و فلسفه نیز مورد مطالعه قرار داد و در این زمینهها نیز به عنوان صاحب نظر شناخته میشود. به مدد این پژوهشها و مطالعات گسترده، وی مدل رواندرمانی هستیگرایانه یا اگزیستانسیال را پیریزی و به جهانیان عرضه کرد. مسئلهی محوری یالوم در کارهایش وضع روانشناختی افرادی با شرایط سخت و دشوار است که وقایعی چون تروما و مرگ دست و پنجه نرم میکنند.. او از ۱۹۷۰ به نویسندگی روی آورده و نزدیک به ۲۰ کتاب منتشر کرده است. بیشتر نوشتههای این روانپزشک و نویسنده با زبان داستان و الهام گرفته شده از شخصیتها و روایتهای واقعی است. برخی کتابهای یالوم عبارتاند از:
کتابهای یالوم خواندنی هستند چراکه زبان جالب دارند و بیشترشان داستان برای خواننده میگوید در حالیکه داستانی است که به واقع آموزنده، علمی و تفکر برانگیز است. شما با خواندن این کتاب نیز، باز هم به روایت و قلم یالوم با روانشناسی و ذهن آدمی بیشتر آشنا میشوید و در میيابید که چه پیچیدگیها و شرایطی میتواند بر روانمان حکمفرمایی کند. این کتاب با پیگیری سوژههای واقعی و روایت برخورد علمی میان بیمار و درمانگر، ما را با کار روانشناسان نیز آشنا میکند. به این همین دلایل خواندن کتاب مامان و معنی زندگی، خواندن یک داستان صرف روانشناسانه نیست، بلکه ژرفا بخشیدن به دانش و آگاهیمان نیز به حساب میآید.
مینشستم و قبل از روشن شدن دوبارهی چراغها هم آنجا را ترک میکردم، در محلهی ما هیچ چیز مهمتر از اجتناب از بلای بزرگی نبود که به آن کتک خورده شدن میگفتند. تصور مشت خوردن سخت نیست یک ضربه به چانه و تمام اینکه هلت بدهند. پرتت کنند، لگدت بزنند، زخمیات کنند هم همین طور. ولی اینکه کتک خورده، بشوی آه خدای من دیگر تمامی نداشت چیزی ازت باقی نمیماند. لقب کتک خورده با تو میماند و برای همیشه به بازی راهت نمیدادند.
و دست تکان دادن برای مادر؟ چرا حالا که سالهای سال در خصومتی مداوم با او زندگی کردهام، باید برایش دست تکان بدهم؟ او خودبین، منعکننده، مداخلهجو، بدگمان، کینهای، به شدت یکدنده و فوقالعاده کماطلاع بود. ولی باهوش - حتى من هم میتوانستم این را بفهمم یک لحظه را هم به یاد نمیآورم که با او احساس صمیمیت کرده باشم، حتی یک بار هم نشد که به او افتخار کنم یا فکر کنم از اینکه مادرم است، خوشحالم. با زبان گزندهاش دربارهی هر کس جز پدر و خواهرم حرف بدخواهانهای در چنته داشت.
من عمه هنا را خیلی دوست داشتم، ملاحتش محبت بیپایانش هاتداگهای بریان و تارتهای میوهای بینظیرش را دوست داشتم دستور پختشان را برای همیشه از دست دادهام، چون پسرش آن را برایم نمیفرستد که این خود ماجرای دیگری دارد هنا را یکشنبهها بیشتر از همیشه دوست داشتم.
کتاب میتوانید کتابهای زیر را هم بخوانید:
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۳۲ مگابایت |
تعداد صفحات | 343 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۲۶:۰۰ |
نویسنده | اروین یالوم |
مترجم | سپیده حبیب |
ناشر | نشر قطره |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۹/۱۵ |
قیمت ارزی | 9 دلار |
قیمت چاپی | 185,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
رویکرد یالوم در داستانهای این مجموعه، رویکرد متفاوت و به نظرم پرریسکی است. توجه اصلی به یادگیری درمان گر، در فرآیند درمان معطوف است؛ یعنی آنچه بیمار می تواند به درمان گرش بیاموزد. ریشه اصلی این طرزفکر هم در موخره آشکار می شود که یالوم می خواهد در برابر قرائت ارتودکس و مکانیکی از روان درمانی بایستد و روشی دینامیک تر عرضه کند. خطر بزرگ هم زیر سوال رفتن اعتبار روان درمانی، و غیرعلمی شمردن آن است؛ مسئله ای که حتی در اواخر کتاب به آن اشاره می شود. با این حال، یالوم تلاش کرده تا واقعیت ها را بگوید و هم درس و هم داستانی برای خواننده روایت کند فارغ از ریتم کند و نگاه آموزشی داستانهای ابتدایی، گرچه حتی طولانی ترین آنها در میانه کتاب هم نکات زیادی برای یادگیری داشت، دو داستان خیالی انتهای کتاب برایم جذابیت بیشتری داشتند. بویژه داستان علمی تخیلی نهایی که مسیر فکری جالب و متفاوتی داشت و شاید حتی برای من شنیدنش از زبان یالوم غیرمنتظره بود. به نوعی یالوم اثبات کرد که شاید توانایی بیشتری در خلق صحنه های روان درمانی و بیان پیچیدگی های آنها در قالب داستانهای تخیلی دارد، تا در روایت ماجراهای واقعی. و شاید معروفیت داستانهایش درباره نیچه و شوپنهاور هم به این دلیل باشد
این کتاب یه مسکن برای دردی بود که چندسال بود ازش رنج میبردم به نظرم جواب خیلی از دردهایی که یه انسان تو زندگیش تجربه میکنه رو داره
اروین یالوم یکی از بهترین نویسنده های رمان های روانشناسی هستش،بی شک بهترین اثرش وقتی نیچه گریست هست. کتاب مامان و معنی زندگی هم یک کتاب روانشناسیه که چهار بخش اون برگرفته از واقعیته و اسم کتاب برگرفته از داستان اول این کتاب هست کسانی که علاقه به دنیای روانشناسی دارند حتما این کتاب فوق العاده رو بخونن
یه شاهکار دیگه از یالوم. یالوم کسی هست که تمام شک و تردیدهای من و چند نفر از دوستانم رو برطرف کرد : حالا ما فقط و فقط یک انتخاب برای دوره ی تخصص داریم : روانپزشکی چندین سال پنجه در پنجه بودن با مریض های وحشتناک سخت و پیچیده ای مثل اون پزشک جراح توی این کتاب، فقط از یه روانپزشک واقعا بزرگ برمیاد. بماند که در نهایت هم به نتیجه رسید. یالوم میتونه این آرزو رو در دل هر دانشجوی پزشکی و هر روانپزشکی بکاره که روزی بتونه در این حد خلاق، پر و تاثیرگذار بودن رو تجربه کنه. امیدوارم فقط در حد یه آرزو نمونه ...
این کتاب رو من نسخه چاپیشو خریدم و خوندم ترجمه عالی هست و اضافه کنم تو لیست بهترین کتاب هایی هست که خوندم البته یالوم همیشه عالیه اما مطمعن باشید یالوم برای روانشناسا و ... نمی نویسه احساس می کنم هر حرفی که می زنه بیشتر از اینکه به درد روانشناسا بخوره به درده یه آدمه عادی می خوره چون تو همه ی داستانای این کتاب نقشی روایت کننده داره و خواننده تو بطن موضوع قرار می گی ره و هم به بیمار هم به روانکاوش حس داره در کل با خودت تو موقعیتای متفاوت بیشتر آشنا میشی . اصلا ولم کنین ...عالیهههه
این کتاب بیشتر مناسب برای روانشناسان و روان پزشکان عزیز این کشور میباشد که با یک روانکاو واقعی آشنا بشند ... دکتر یالوم واقعا کارش محشره و امیدوارم روزی بتوانیم امثال دکتر یالوم را در بین روان شناسان کشورمان بیشتر مشاهده کنیم . در کل کتاب بیشتر مباحث روانشناسی هست و چطور روانکاوی کردن افراد توسط دکتر روانپزشک یا روان شناس را به تصویر می کشد.
این کتاب فوق العادهاس، داستانهای یالوم هر کدوم شون به نوعی درمانگر دردها و مشکلات حل نشده ما هستند. داستانها خیلی ساده و روان و در عین حال عمیق بیان شدند. زمانی این کتاب رو خوندم که سرطان وجود نازنین مادرم رو بلعید بود و درست وقتی داستان دوم این کتاب رو میخوندم جوری دست روی نقطه حساس روانم گذاشته بود که هق هق گریه امانم رو برید اما اعجاز داستان همینجاست، بعد از سه یا چهار روز غم بزرگی از روی دوشم برداشته شده بود. هر داستان به یک مشکلی پرداخته و برای هر فردی به نوبه خودش کاربرد دار، پس حتماً بخونیدش
کتاب خوبیه. م خصوصا برا کسایی که میخوان از لحاظ روحی به خودشون کمک کنن. چون فضای داستان شباهتی به درمان شوپنهاور داره که قبلا خوندم برای من کمتر جذاب بود. ولی بعضی قسمتاش خیلی قشنگه. نکات اموزنده هم داره مثلا این که پزشک و بیمار نظر شونو بدون سانسور نسبت به هم میگن، همون چیزی که توی ذهنشونه. این یک سطح بالاتر از اون چیزی بود که من میشناسم و در دنیای دور و برم میبینم که خوب البته نیازمند درک عمیق متقابله.
ترجمه بسیار عالی است.
#کتاب_محبوب_من اروین یالوم نویسنده ی مورد علاقه ی منه و به نظر من این کتابش هم واقعا بی نظیره ... درسته مثل هنگامی که نیچه گریست و... خط داستانی در این کتاب قوی نیست ولی از جذابیت کتاب کم نشده چون یالوم شما رو همراه با خودش مستقیم به اتاق درمان میبره و از تجربه ی کار با مراجعان نزدیک به مرگ یا درگیر با سوگ عزیزان میگه و خوندنش رو به همه توصیه میکنم چون هیچکس نیست که از مرگ خودش یا عزیزانش مصون باشه