دسته‌ بندی
Loading

چند لحظه ...
با کد تخفیف hifidibo این کتاب را در اولین خریدتان با «۳۰٪ تخفیف» بخرید!
کتاب ظلمت آشکار فیدی‌پلاس

کتاب ظلمت آشکار
خاطرات افسردگی

نسخه الکترونیک کتاب ظلمت آشکار به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!

معرفی کامل کتاب ظلمت آشکار را رایگان بشنوید

نقد و بررسی کتاب ظلمت آشکار

افسردگی یکی از بیماری‌های شایع در دنیایی امروزی است. بیماری‌ خاصی که فرد مبتلا شده به‌ظاهر سالم و سلامت است اما از درون درگیر دست‌وپنجه نرم کردن با یک غول بزرگ است. بیماری افسردگی یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های سازمان جهانی بهداشت است به‌طوری‌که شعار سال 2017  این سازمان «افسردگی: بیا حرف بزنیم.» بود. بیماری افسردگی اکنون دومین علت مرگ رده‌ی سنی 15-29 سال است و در طی بیست سال گذشته درصد مبتلایان به افسردگی تا هجده درصد افزایش‌یافته است.

بعد از تحقیقات این سازمان‌ها مشخص شد که دسته‌ یا قشر خاصی بیشتر مستعد این بیماری نیستند و این بیماری می‌تواند همه‌ی افراد را درگیر خودش سازد. در کتاب ظلمت آشکار، بیماری افسردگی یکی از بزرگ‌ترین و نویسندگان معاصر، ویلیام استایرن، را درگیر خودش کرده است. استایرن در این کتاب شرح‌حال روزهایش را می‌نویسد؛ او با نوشتن خاطرات دوران افسردگی، این بیماری را ترسیم کرده است.

چرا باید این کتاب را خواند؟

یکی از ویژگی‌های بارز این کتاب این است که ویلیام استایرن بدون هیچ ابا و واهمه‌ای از بیماری افسردگی شرح‌حالش را نوشته است. این بی‌پرده گویی می‌تواند دید شما را به جهان واقعی و قابل‌لمس یک فرد مبتلا به افسردگی نشان دهد. دلیل دیگری که برای خواندن این کتاب وجود دارد، شهرتی است که ویلیام استایرن بعد از انتشار این کتاب به دست آورد.

در نهایت این‌که این کتاب توسط یکی از مترجمان مشهور کشور، بهمن دارالشفاهی، توصیه شده است. بهمن دارالشفاهی درباره‌ی کتاب ظلمت آشکار نوشته است: « خواندن این کتاب مختصر را به هر کسی که افسردگی دارد یا کسانی اطرافش افسردگی داشته‌اند یا دلش می‌خواهد بیشتر درباره‌ی افسردگی بداند پیشنهاد می‌کنم. «ظلمت آشکار» روایت نویسنده‌ای است از دوران افسردگی خود. ویلیام استایرن، نویسنده‌ای مشهور بود که در شصت سالگی به بیماری افسردگی حاد مبتلا شد و تا پای خودکشی هم رفت. او در نهایت توانست بر این بیماری پیروز شود و بعدتر خاطرات خود را از دوران افسردگی‌اش بنویسد.»

درباره کتاب ظلمت آشکار اثر ویلیام استایرن

کتاب ظلمت آشکار نوشته‌ی نویسنده‌ی آمریکایی ویلیام استایرن برای اولین بار در سال 1990 منتشر شد. کتاب ظلمت آشکار خاطرات و یادداشت‌های این نویسنده از دوران افسردگی‌اش است. باوجود حجم کم و کوچک این کتاب، اما ظلمت آشکار یکی از بهترین آثار ویلیام استایرن به شمار می‌آید. این کتاب تاثیر بسزایی در آگاهی بخشیدن درباره‌ی افسردگی به جوامع مختلف و به‌ویژه کشورهای ثروتمند بود.

ویلیام در کتاب ظلمت آشکار با استفاده از تشبیهات و تلمیح‌های بسیاری سعی می‌کند دلایل ابتلا به افسردگی را بررسی کند، او سعی می‌کند که شرایط خودش را با نویسندگان و مبتلایان دیگر مقایسه کند و در صورت امکان ارتباطی پیدا کند و در نهایت نتیجه‌گیری کند.

ویلیام استایرن در مقدمه‌ی کتاب ظلمت آشکار می‌نویسد: «این کتاب بر مبنای یکی از سخنرانی های من شکل گرفت که در ماه مه ی ۱۹۸۹ در بالتیمور ایراد کردم، در کنفرانس اختلالات عاطفی که بخش روان‌پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز متولی‌اش بود. صورت مفصل آن در دسامبر همان سال در مجله‌ی ونیتی فِیر (Vanity Fair)  منتشر شد. ابتدا قصد داشتم مطلب را با روایت سفرم به پاریس شروع کنم، سفری که به دلیل تشدید بیماری افسردگی‌ام اهمیت به سزایی برایم داشت، ولی به رغم فضای استثنایی و فراوانی که مجله در اختیارم گذاشت، محدودیت ناگزیری وجود داشت و ناچار شدم این بخش را به دلیل موضوعات دیگری که قصد مطرح کردنشان را داشتم، حذف کنم. در این نسخه آن بخش را به جای آن در آغاز کتاب برگردانده‌ام. به غیر از چند تغییر و بعضی اضافات اندک، باقی متن همان است که قبلاً بود.»

خلاصه داستان کتاب ظلمت آشکار

داستان کتاب ظلمت آشکار از سفر پاریس ویلیام استایرن آغاز می‌شود. این نویسنده‌ی مشهور برای دریافت جایزه‌ی ادبی‌اش به پاریس سفر می‌کند. استایرن در طول سفرش متوجه تغییراتی در انرژی ذهنش می‌شود، او خیلی سریع خسته می‌شود، اکثرا بی‌حوصله است و نمی‌خواهد با کسی حرف بزند؛ این علائم نشانه‌های اولیه افسردگی استایرن هستند. استایرن بعد از مدتی متوجه می‌شود که علائم او بسیار شدیدتر شده‌اند و به دنبال درمان بیماری‌اش می‌رود.

برعکس بیشتر بیماران افسردگی، ویلیام استایرن نه‌تنها در برابر هیچ راه درمانی مقاومت نکرد بلکه راه‌های زیادی مانند حرف زدن با روان‌شناس، خوردن قرص‌های ضدافسردگی و ... را هم امتحان کرد.

نقطه‌ی اوج داستان شبی است که ویلیام استایرن قصد خودکشی دارد، اما ناگهان اتفاقی رخ می‌دهد که تمام زندگی استایرن را برای همیشه تغییر می‌دهد.

سه شخصیت اصلی در کل این داستان دخیل هستند. ویلیام استایرن نویسنده، دکتر گلد روان‌پزشک او و رز بِرگاندر استایرن همسر ویلیام استایرن.

در بخشی از کتاب ظلمت آشکار می‌خوانیم

وقتی اولین بار فهمیدم که بیماری زمینگیرم کرده. دیدم باید علاوه بر کارهای دیگر اعتراض شدیدی علیه واژه‌ی Depression  ابراز کنم. بسیاری از مردم می‌دانند که Depression را معمولاً «مالیخولیا» می‌نامند،  واژه‌ای که اول‌بار در سال ۱۳۰۳ در زبان انگلیسی دیده‌شده و بیش از یک‌بار در آثار چاسِر آمده است؛ چاسِر گویا هنگام استفاده از آن آگاه است که این لفظ معنای یک نوع بیماری هم دارد.

«مالیخولیا» ظاهرا هنوز هم برای اَشکال سیاه‌تر این بیماری واژهای درخورتر و مناسب‌تر است. ولی بعدها اسمی ساده و بی طمطراق جای آن را گرفت؛ لفظی خنثی که برای توصیف زوال اقتصادی یا شیارهای زمین به کار می‌رفت و واژه‌ای بود سخت بی‌بو و خاصیت برای بیان چنین بیماری مهمی. عموما آدولف مایر، روان‌پزشک بزرگ سوئیسی دانشکده‌ی پزشکی جانز هاپکینز، را مسبب رواج اين واژه در عصر جدید می‌دانند. گویا گوش مایر نسبت به ضرباهنگ‌های ظریف‌تر انگلیسی حساسیت نداشته و بنابراین متوجه آسیب‌های معنایی‌ای نبوده که با استفاده از لفظ   Depressionبرای بیان چنین بیماری هولناک و کشنده‌ای به بار آورده است. باوجوداین، در طول بیش از هفتادوپنج سال این واژه حلزون وار و آهسته‌آهسته در زبان خزید و آن‌قدر بی‌بو و بی‌خاصیت بود که رد کوچکی از سوءنیت درونی‌اش را بر جای گذاشت و مانع آگاهی عموم از شدت هولناک بیماری، درزمانی که مهارناپذیرمی شود، شد.

درباره نویسنده

ویلیام استایرن نویسنده‌ی آمریکایی بود. فعالیت تخصصی او؛ دو حوزه‌ی رمان‌نویسی و جستارنویسی بود. مشهورترین آثار او عبارت‌اند از: اعترافات نَت ترنر، راه بی پایان، ظلمت آشکار و انتخاب سوفی.

ویلیام استایرن در شصت‌سالگی به بیماری افسردگی حاد دچار شد و مدتی را در بیمارستان بستری شد، اگرچه او توانست بر این بیماری غلبه کند، اما متاسفانه در سال 2006 براثر بیماری ذات‌الریه در آمریکا درگذشت.  

ترجمه کتاب ظلمت آشکار به فارسی

ویلیام استایرن بدون شک یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان آمریکایی است. نثر نوشته‌های او ساده و دل‌نشین بود، یکی دیگر از نکاتی که درباره‌ی آثار ویلیام استایرن وجود دارد، رک نویسی است. او در کتاب‌هایش بی‌پرده و بدون ابهام می‌نویسد. کتاب ظلمت آشکار پیش از اینکه با این نام ترجمه شود، با عنوان «افسردگی چیست؟» با ترجمه‌ی محمد دهگان‌ پور و بیژن عسگری توسط نشر بدر منتشرشده است. کتاب ظلمت آشکار را افشین رضا پور ترجمه کرده است و این کتاب توسط نشر ماهی منتشرشده است.

افشین رضا پور مترجم توانای کشور متولد سال 1356 است، او تاکنون هجده عنوان کتاب ترجمه کرده است، که در میان این هجده عنوان، ویلیام استایرن نویسنده شش عنوان بوده است، بنابراین اعداد و ارقام می‌توانیم افشین رضا پور را مترجم تخصصی آثار ویلیام استایرن بدانیم.

این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟

ازآنجایی‌که کتاب ظلمت آشکار حجم کمی دارد و خوش‌خوان است، خواندنش می‌تواند برای همه‌ی خوانندگان لذت‌بخش باشد. اما این کتاب را به‌صورت تخصصی به کسانی پیشنهاد می‌کنیم که کسی در اطرافشان گرفتار این بیماری است یا می‌خواهند درباره‌ی افسردگی اطلاعات بیشتر داشته باشند. نکته‌ی جالب درباره‌ی کتاب ظلمت آشکار این است که افسردگی را از نگاه یک نویسنده شرح می‌دهد و این امر می‌تواند خواننده را با جنبه‌های مختلف این بیماری آشنا کند.

آنچه در بالا خواندید نقد و بررسی کتاب ظلمت آشکار اثر ویلیام استایرن ترجمه‌ی افشین رضا پور بود. خرید و دانلود نسخه‌ی الکترونیکی این کتاب در همین صفحه‌ی فیدیبو امکان‌پذیر است.

مشخصات کتاب ظلمت آشکار

  • ناشر نشر ماهی
  • قیمت نسخه چاپی قیمت نسخه چاپی ۱۵,۰۰۰ تومان
  • تاریخ نشر ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
  • زبان فارسی
  • حجم فایل 0.62 مگابایت
  • تعداد صفحات ۷۲ صفحه
  • شابک

نظرات کاربران درباره کتاب ظلمت آشکار

افسردگی اختلالی ذهنی است و رنجی چنان رازآلود و دیرفهم که به وصف درنمی‌آید. بنابراین برای آنان که باوجود اندوه درونی شدت آن را نچشیده‌اند، همواره درک ناشدنی باقی می‌ماند
در ۶ سال پیش توسط P ( | )
این کتاب ممکنه مث یه تسکین دهنده عمل کنه برا فرد مبتلا به افسردگی و ممکن هم هست این کارو نکنه ، برای من که این سگ سیاه تمام وجودم رو فرا گرفته و توی ۲۸ سالگی گرفتار مشکلاتی شدم که منو به اعماق جنگل سیاه برده فایده زیادی نداشت ، فقط اینو بهتر فهمیدم که حالی که من حس میکنم فقط خودم دارم و درگیرشم ممکنه توی افراد دیگه ای هم باشه ، یه حس بد همراه با پوچی که تمام کائنات رو یه ماشین تصور میکنم و حتی به زندگی بعد از مرگ هم اعتقاد و اعتمادی ندارم ، سگ سیاهی که از بچگی منو پیدا کرد و وجودم رو گرفت ، فقط اینو میتونم بگم که با توجه به روزایه سیاهی که حتی چشمم قدر به درک نور نیست و بغضی بی انتها وجودم رو گرفته ،باز هم میشه نجات پیدا کرد . زمان ، ارزشمندترین هدیه خدایی میتونه باشه که حتی تو این حس بد نمیشه پیدا و قبولش کرد ، پس نمیشه به من و آدم های مالیخولیایی گفت که امید داشته باشن چون هیچ درکی از امید وجود نداره و فقط سیاهی و تباهیه ، ولی میشه گفت که تحمل کن ، روزها و شب ها تحمل کن که این سگ سیاه افسردگی قطعا قطعا قطعا روزی تورو رها خواهد کرد . زمان ارزشمند ترین چیز دنیاست .
در ۳ سال پیش توسط سامان اردلانی ( | )
کسانی که با بیماری افسردگی مبارزه کرده اند خیلی خوب میتونند ارتباط برقرار کنند. روایت کتاب خیلی جذاب است. همه ما میتونیم در معرض این بیماری باشیم. خوندنش را به همه توصیه میکنم.
در ۷ سال پیش توسط maz...sri ( | )
اگه تجربه افسردگی ندارید و اصلا دچار یا مبتلایش نبوده‌اید این کتاب برای شما موضوعیت ندارد اما اگر لمسش و تجربه‌اش کرده‌اید این کتاب را بخوانید. از این کتاب‌های عامه‌پسند درمان افسردگی در پنج روز نیست، یعنی اصلا بحثش چیز دیگری‌است‌ و نویسنده تلاش می‌کند از درونش بگوید و ‌‌ افسردگی عمیقی که او را تا مرز خودکشی برده توصیف کند. بیشتر کتابهای نوشته شده در این زمینه توصیف روانشناسان، روانکاوان و روانپزشکان از این مرض عجیب و غریب است اما این کتاب را کسی نوشته که خودش و بیماری‌اش را کاویده است و توانسته از دنیای سرد و تاریک درونش بگوید. ‌
در ۵ سال پیش توسط آزاده شمس ( | )
ظلمتِ "خودآگاه" در "تَوَّهُمِ" آشکار، بهترین عنوانی است که کتاب شایستگیِ حملِ آن را دارد.کتاب،شرحِ حالِ دوره ای از زندگیِ نویسنده ای است که گویی در باتلاقِ افسردگی دست و پا میزند؛ یک شرحِ حالِ درجه چندم، ازنویسنده ای که به شدت تحت تاثیرِ زندگی و نوشته هایِ آلبرکامو-فیلسوف، نویسنده و روزنامه نگارِ مشهورِ فرانسوی-است. مشکلِ اساسی این کتاب، شخصیت پردازی ، یا بهتر است بگویم عقیم ماندن در توضیح و معرفیِ شخصیت هاست.به گونه ای که مخاطب و خواننده، در برقراریِ ارتِباط با فضا و شخصیت ها، و حتی خودِ نویسنده، "هـاج و واج" میماند. این کتاب، با همه ی بَدی هایش( که ذکرِ آنها از خواندشان هم طاقت فرسا تر است )، سوالاتِ اساسیِ علمی و روانشناسانه ای را مطرح میکند، که خود نیز عاجز از پاسخ دادنِ به آنهاست و قرار هم نیست که باشد!. به دور از نقدِ کتاب، به مطرح کردنِ بخشی از این سوالات میپردازم: ۱.آیا ریشه ی افسردگی درکودکی است؟ ۲.آیا ترکِ یک اعتیاد (مثلا اعتیاد به ماریجوانا) باعثِ هُجومِ این بیماری میشود؟ ۳.آیا اشتباهاتِ پزشکی (مانندِ تجویزِ آتیوان ، که افسردگیِ اساسی را تسریع میدهد.) میتواند اوضاعِ بیمار را، از آنچه که است، وخیم تر کند؟ ۴.هنردرمانی، چقدر میتواند برایِ مبتلایانِ به افسردگی، راه گُشا باشد؟ ۵.فُقدان هایی که همه ی ما، در طولِ زندگی، با آنها دست و پنجه نرم میکنیم، احتمالا عاملی برای خودکشی خواهند بود؟ ( مبتلایانِ به افسردگی) توجهتان را به جمله ای از این کتاب جلب میکنم که مرا به شدت متعجب ساخت: "یارِ غارَم ( منظور مشروباتِ الکلی است. ) که سال های سال، ارواح خبیثِ درونم را متوقف کرده بود، دیگر نبود که مانع از حرکتِ دسته جمعیِ این ارواح از ناخودآگاهم شود." اما چند نکته و جمله ی قابل تامل از این کتاب : ۱.من به واقعیتِ حوادثی که، ما ناخودآگاه برای خود ایجاد میکنیم، اعتقاد دارم. ۲.اشاره به افسردگیِ اکثرِ هنرمندان به خصوص شاعران. ۳.مایاکوفسکی شاعرِ بزرگِ روس، چند سال قبل از خودکشیِ خودش، به خود کشیِ سرگئی آلکساندروویچ یسنین، معاصرِ بزرگِ خود انتقاد کرد و این هشداری است به همه کسانی که کوته فکرانه، خود ویرانگری را به قضاوت میکِشند. ۴."ولی دیدم فقط برایِ زنده ماندن، غذا میخورم؛ غذا مثلِ هرچیزِ دیگری در محدوده ی احساس، مطلقا بدونِ مزّه بود. آزار دهنده ترین آشفتگیِ غریزی خواب بود، همراه با غیبتِ کاملِ رویا." ۵.شخصیت های اولِ هر سه رومانِ اخیرِ نویسنده ( قبل از ابتلا به افسردگی ) خودکُشی میکنند. نویسنده بعد ها با خواندنِ آن سه رومان، متوجه میشود بدونِ این که بداند، چقدر خوب حالاتِ روحیشان (اقسردگی) را وصف کرده است. (اشاره به بخشِ ناخودآگاهِ نویسنده!) ۶."هنگامی که افسردگی سراغم آمد، نه غریبه بود، نه مهمانِ ناخوانده؛ بلکه سال ها بود که درِ خانه ی من را میکوبید." #سامان_کیا
در ۴ سال پیش توسط سامان کیا ( | )
  • ۱
  • ۲
  • ۳
  • ۴
  • ۵
  • ..
  • ۱۲
  • ۱۳
  • بعدی ›
  • آخرین ››