کتاب راه بیپایان، آتیشک خانه اثر ویلیام استایرن، با ترجمه روان و دقیق افشین رضاپور و آرش رضاپور، از آن دسته آثاری است که خواندنش مثل قدم زدن در میدان مین احساسات است. استایرن، نویسندهای پرشور و دغدغهمند، با قلمی تند و بیپرده، دو داستان مستقل را کنار هم قرار داده که هر دو در بستر صلحی ظاهری و پرتنش پس از جنگ جهانی دوم روایت میشوند. این کتاب که به همت نشر هنوز منتشر شده و نسخه الکترونیکی آن در فیدیبو موجود است، هم لذت یک روایت قوی را به خواننده میدهد و هم ذهن او را به بازاندیشی درباره قدرت، فردیت و معنای انسانیت وامیدارد.
راه بیپایان، آتیشک خانه شامل یک داستان کوتاه و یک نمایشنامه است که هر دو در فضای پساجنگ جریان دارند. در بخش نخست، داستان «راه بیپایان» با روایت ستوان کالور، تصویری تلخ و صریح از تضاد بین فردیت و ماشین نظامیگری ارائه میدهد. در بخش دوم، نمایشنامه «آتیشک خانه» ما را به محیط بیمارستانی نظامی میبرد؛ جایی که بیماری و قوانین سخت، به ابزاری برای کنترل و تحقیر انسان تبدیل میشوند. استایرن با الهام از تجربه شخصیاش در ارتش آمریکا، فضای داستانها را بهگونهای ساخته که هم واقعگرایانهاند و هم پر از لایههای نمادین.
در داستان «راه بیپایان»، ستوان کالور در بحبوحه صلحی شکننده، مأموریت مییابد در یک تمرین طاقتفرسا شرکت کند؛ اما یک حادثه هولناک با مرگ چندین سرباز، او را به تأملی عمیق درباره معنای جنگ و اطاعت کورکورانه وامیدارد. شخصیتها هر یک بازتاب نوعی واکنش انسانی در برابر فشار ساختار نظامی هستند. در «آتیشک خانه»، ولی مگرودر، سربازی جوان با بیماری سفلیس، وارد بیمارستانی نظامی میشود و در برابر دکتر گلانز، پزشکی مستبد و بیرحم، قرار میگیرد. این دو روایت، گرچه از نظر فرم متفاوتاند، اما درونمایه مشترکی دارند: نبرد انسان برای حفظ کرامت در برابر سیستمی بیروح.
قلم ویلیام استایرن ترکیبی از واقعگرایی جزئینگر، طنز تلخ و ضربههای احساسی ناگهانی است. او با جزئیات دقیق، صحنههایی میسازد که گاهی به شکلی خشن و گاهی با طعنه، ماهیت غیرانسانی جنگ و نظامیگری را نشان میدهند. دیالوگها در هر دو بخش اثر، زنده و پرکششاند و شخصیتپردازیها به گونهای انجام شده که حتی کاراکترهای فرعی نیز در ذهن خواننده ماندگار میشوند. همین سبک منحصربهفرد باعث شده است که کتاب، علاوه بر جذابیت روایی، بار فلسفی و اجتماعی پررنگی هم داشته باشد.
بالاخره گفت: «قربان، باید تکرار کنم که واقعاً نمىدونم چى مهمه؟ من هیچوقت دورۀ باربرى ندیدم. من یه 0302 ام. و باید با شرمندگى اضافه کنم که هیچکی اینجا جواب رو نمىدونه. اینها هرچى رو که هفت سال پیش یاد گرفتن، فراموش کردن. خیلىهاشون حتى نمىتونن تفنگ اِم1 رو بازوبسته کنن. خیلى پیر شدن. الآن باید پیش زن و بچههاشون باشن.» شوروهیجانى در صدایش بود، ولى کنترلش مىکرد - خشم و دریدگی را از لحنش زدوده بود - و بعد ساکت شد. حقیقتى صریح و مطلق و جدى در صدایش بود، انگار وکیلى است که چنان به بىگناهى موکلش ایمان دارد که دیگر نیازى نمىبیند با اشارۀ سرودست حضار را متقاعد کند. چشمهاى سرهنگ ناباورانه از روى ردیف صندلىها به مانیکس خیره شد، ولى سکوت بهتآورى در پى آمد که از غوغا بدتر بود و سرهنگ انگار حرفی برای گفتن نداشت.
اگر به داستانهایی علاقه دارید که هم شما را با شخصیتهایی چندلایه و موقعیتهای پرتنش درگیر کنند و هم زاویه دید تازهای به مقوله جنگ، قدرت و فردیت بدهند، راه بیپایان، آتیشک خانه انتخابی ایدهآل است. این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات جنگ، نمایشنامهخوانها، و کسانی که به دنبال روایتهایی صریح و بیپرده از پیچیدگیهای روان انسان هستند، جذاب خواهد بود. همچنین، هر خوانندهای که میخواهد با آثار یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم آمریکا آشنا شود، میتواند از این کتاب شروع کند.
اگر از فضای داستان و رویکرد تاریخی راه بیپایان لذت بردید، میتوانید به سراغ این آثار بروید:
نسخه الکترونیکی کتاب راه بیپایان نشر هنوز، از طریق فیدیبو قابل خریداری و دانلود است. کافی است در اپلیکیشن یا سایت فیدیبو ثبتنام کنید، نام کتاب را جستجو کرده و پس از خرید، آن را در کتابخانه دیجیتال خود داشته باشید. با تهیه اشتراک فیدی پلاس، میتوانید علاوه بر این اثر، به هزاران عنوان کتاب الکترونیکی و صوتی در دستهبندیهای مختلف دسترسی نامحدود پیدا کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 184 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | ویلیام استایرن |
مترجم | افشین رضاپور |
مترجم دوم | آرش رضاپور |
ناشر | هنوز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Long March and In the Clap Shack |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۴/۲۹ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |