
این کتاب زیبا ۷ داستان کوتاه جذاب را در خود جای داده است. عناوینی همچون "نقاشی کپی"، "اودت تولموند"، "پرنسس پابرهنه" و "یک روز خوب بارانی" از میان این داستانها برجستهاند.
داستانهای کوتاه به دنیایی کوتاه و مختصر وارد میشوند و معمولا از داستانهای بلند کمتر پیچیده هستند. آنها برای مدت کوتاهی پنجرهای به زندگی شخصیتها و وقایع را باز میکنند، این باز کردن پنجره به خواننده اجازه میدهد تا به دنیای داستان نگاه کند. در این نوع داستان، شخصیتها معمولا توسط نویسنده به تفصیل توصیف نمیشوند و تغییرات آنها نیز معمولا کمتر از داستانهای بلندتر است.
داستانهای کوتاه اصولی از ادبیات هستند و از قرن نوزدهم به ویژه با آثار نویسندگانی چون ادگار آلن پو و نیکلای گوگول به شهرت رسیدند. این اصول شامل مواردی نظیر موضوع، درونمایه، زمینه، طرح داستان، شخصیتها، زمان، مکان و نقطه نظر نویسنده است.
اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشتههای او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامههای او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفتهاست. وی دکترای فلسفه نیز دارد.
چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است.
نمایشنامههایی از او نظیر «خرده جنایتهای زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گلهای معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گلهای قرآن»، «اسکار و خانم صورتی» و «سوموکاری که نمیتوانست تنومند شود» همراه چندین رمان دیگر به فارسی ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب
هلن یادش نمیآمد هرگز یک لحظهی ناب را تجربه کرده باشد. در بچگی، بیشتر اوقات والدینش را با رفتارش متعجب میکرد مدام اتاقش را مرتب میکرد، به محض اینکه کوچکترین لکهای روی لباسهایش میافتاد، آنها را عوض میکرد، موهایش را آن قدر میبافت تا هر دو طرف بیکموکاست یک شکل شود؛ وقتی او را بردند تا دریاچهی قو را ببیند، از ترس به خود لرزید، چون فقط او متوجه شد که در چیدمان بالرینها هیچ نظمی وجود نداشت، و دامنهای باله هماهنگ باهم پایین نمیآمد و اینکه همیشه یک بالرین، که همیشه هم یک نفر خاص نبود، هماهنگی رقص را به هم میزد. در مدرسه از وسایلش خوب مراقبت میکرد، و اگر بر حسب تصادف، یکی از بچههای دستوپاچلفتی کتابش را درب و داغان به او برمیگرداند، میزد زیر گریه و پس از آن در ضمیر خودآگاهش از اینکه اعتمادش به آدمها سلب شده احساس ناامیدی میکرد. در نوجوانی وقتی متوجه شد سینههایش، که به گفتهی خیلیها قشنگ بود، کاملاً یکی نیستند و سایز یک پایش و دیگری است و قدش با همهی تلاشی که کرده بیشتر از صدوهفتادویک سانتیمتر و چند میلیمتر نشده آخر این مدلی هم قد میدهند؟ نتیجه گرفت که طبیعت هم بهتر از انسان نیست. در جوانی تفننی به مطالعهی حقوق پرداخت، مخصوصاً به سخنرانی میرفت برای اینکه مردی را برای خودش پیدا کند.
هیچکدام از زنان جوان بهاندازهی هلن سَر و سِر عاشقانه نداشتند. کسانی که تا حدودی ماجراهایی شبیه او داشتند به دلیل اشتهای زیاد یا بیثباتی ذهنی عاشق دورشان میپلکید؛ اما درمورد هلن این موضوع به دلیل آرمانگرایی بود. هر پسر جدید انگار همانی بود که باید؛ در شادی حیرتآور ملاقاتها و هیجان اولین ارتباطشان، ویژگیهایی را به او نسبت میداد که آرزویش را داشت؛ چند روز و چند شب بعد، که خیالهای واهی رنگ میباخت و طرف به خودِ واقعیاش برمیگشت، با همان ولعی که مجذوب او شده بود رهایش میکرد.
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 335.۶۸ کیلوبایت |
| مدت زمان | ۰۵:۵۵:۱۵ |
| نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
| مترجم | پروانه عزیزی |
| گوینده | پروین دشتی |
| ناشر | ماه آوا |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۷/۲۸ |
| قیمت ارزی | 12 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |