
کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو، اثری تکاندهنده است که با زبانی نمادین و نثری موجز، داستانی سرشار از تلخی، اضطراب و پرسشهای عمیق انسانی را روایت میکند. نویسنده در این رمان خواننده را به دنیایی میبرد که در آن نابینایی، مثل طوفانی سهمگین، جامعهای کامل را در بر میگیرد؛ رمان کوری در لایههای عمیقتر، بیانیهای درباره ضعفهای بشر در برابر بحران، قدرت ویرانگر ترس و سقوط انسانیت است. نشر یوشیتا کتاب کوری را با ترجمه صدیقه اوشنی منتشر کرده است.
رمان کوری اثر ژوزه ساراماگو تصویری تمثیلی از فروپاشی اخلاق و نظم اجتماعی است. ایده مرکزی کتاب ساده اما سهمگین است؛ نابینایی ناگهانی افراد که گویی نمادی از جهل جمعی است.
سبک نگارش ساراماگو در کتاب کوری مهمترین امتیاز این اثر است؛ جملات پیوسته و پاراگرافهای بلند، حذف نامها و گاه کاربرد روایت مستقیم بدون نقطهگذاری مرسوم، حس تعلیق و تامل طولانی در خواننده ایجاد میکند. این سبک از نوشتن باعث میشود هر خواننده بتواند افراد و اتفاقات را به جامعه خود تعمیم دهد. دکتر، همسر دکتر، مرد عینکی، پسر بچه لوچ و دیگران هر کدام نماینده تجربیات انسانی در برابر بحراناند.
فضای داستان با یک حادثه کوچک آغاز میشود و به سرعت به بحرانی فراگیر تبدیل میشود. واکنش دولت به بحران، قرنطینهکردن مبتلایان در آسایشگاه روانی متروکه و روشهای سرکوبگرانه است که خواننده را به تفکر درباره قدرت و اخلاق افراد قدرتمند وا میدارد. در بستر تنگ و آلوده آسایشگاه روانی، کمبود غذا، وحشت و رقابت برای بقا به بروز خشونت و فداکردن اخلاق منجر میشود.
از سوی دیگر، همسر دکتر در کتاب کوری، تنها فرد بینا است و نقشی محوری پیدا میکند و انتخابهایش بازتابی از امید و مسئولیتپذیری انسانیاند. او شاهد رفتارهای انسانی و ضدانسانی است و انگار وجدان جمعی داستان است؛ کسی که بار دیدن حقیقت را به دوش میکشد. ژوزه ساراماگو تلاش میکند سوالات محوریاش را در دل داستان آشفته مطرح کند. آیا ما چشم داریم یا واقعا کوریم؟ آیا انسان بین اخلاق و بقا همیشه ناتوان از انتخاب درست است؟ او در طول داستان همواره سوالات فلسفی درباره خرد و جهل جمعی در ذهن خواننده ایجاد میکند.
کتاب کوری در سطح جهانی بازتاب گستردهای یافت؛ این اثر از سوی نشریاتی مهمی چون نیویورک تایمز تحسین شد و اقتباس سینمایی آن در ۲۰۰۸ به کارگردانی فرناندو میرلس ساخته شد که در فستیوال کن ارائه شد.
ژوزه دی سوزا ساراماگو (۱۹۲۲–۲۰۱۰) نویسنده برجسته پرتغالی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ بود. او در دهکدهای کوچک در شمال لیسبون در خانوادهای کشاورز متولد شد و در کودکی همراه خانواده به لیسبون رفت. به دلیل مشکلات اقتصادی، تحصیلات دبیرستانیاش نیمهتمام ماند و برای امرار معاش به کارگری روزمزدی روی آورد.
نخستین رمانش با عنوان کشور گناه در ۱۹۴۷ منتشر شد، اما ناکامی در چاپ آثار بعدی باعث شد مدتی از نویسندگی فاصله بگیرد. شهرت جهانی او با انتشار بالتازار و بلموندا و ترجمه انگلیسی آن آغاز شد. ساراماگو به سبک نگارشی خاص خود را در خلق آثارش داشته است. آثار او اغلب نقدی بر مذهب، حکومتهای خودکامه و نابرابری اجتماعیاند و با طنز و کنایه، خواننده را به بازاندیشی درباره واقعیتهای جامعه فرا میخوانند.
انتشار انجیل به روایت عیسی مسیح در سال ۱۹۹۲ جنجالآفرین شد و موجب حذف نام او از فهرست نامزدهای جایزه ادبی اروپا گردید. ساراماگو پس از آن، همراه همسرش، به جزیرهای در قناری رفت و تا پایان عمر در آنجا زیست. او تا واپسین سالهای زندگی به نوشتن ادامه داد و میراثی ماندگار در ادبیات جهان برجای گذاشت.
کتاب کوری فقط روایتی درباره فروپاشی یک شهر بر اثر یک بیماری ناشناخته نیست؛ روایتی است درباره فروپاشی انسانیت در لحظهای که چراغهای نظم اجتماعی خاموش میشود. این کتاب آینهای جلوی فرد میگذارد تا بیپرده به خود نگاه کند و ببیند اگر روزی همه پوششهای ظاهری، قوانین، قدرتها و نقشهای اجتماعی از میان برود، چه چیزی از انسانبودن و ارزشهای انسانی باقی خواهد ماند.
این رمان یادآور میشود که اخلاق واقعی نه در زمان رفاه، که در لحظات بحران متولد میشود؛ زمانی که هیچکس نظارهگر اعمال افراد نیست و انتخابها تنها به صداقت وجدان افراد وابسته است. نویسنده در کتاب کوری از مخاطب میپرسد، اگر چشمها نبیند، دلها چقدر میتوانند روشن بمانند؟ این کتاب، همچنین ارزش همبستگی انسانی را برجسته میکند؛ اینکه چگونه فروپاشی جامعه از لحظهای آغاز میشود که افراد جامعه از درد یکدیگر غافل میشوند.
این کتاب را میتوان به همه پیشنهاد کرد؛ زیرا تلنگری است برای بیدار شدن، کنارگذاشتن جهل و بیتفاوتی نسبت به جامعه و یادآوری اینکه هر یک از افراد جامعه در برابر جهان اطراف خود مسئولند. اما به بیان دقیقتر، کتاب کوری برای علاقهمندان به ادبیات فلسفی، داستانهای درام و تاملبرانگیز جذاب خواهد بود. خواندن این رمان برای کسانی که دغدغه مشکلات جامعه دارند نیز الهامبخش است.
در این قسمت بخشی از رمان کوری با ترجمه صدیقه اوشنی قرار داده شده است.
اولینبار نبود که چنین اتفاقاتی وسط خیابان می افتاد. گروه بعدی عابران پیاده که کنار خیابان جمع شدهاند، راننده ماشین متوقفشده را میبینند که از پشت شیشه، دستهایش را تکان میدهد و در همان حال، ماشینهای پشت سر دیوانهوار بوق میزنند. بعضی از رانندگان پیاده شدهاند تا ماشین متوقفشده را هل دهند و به یک سمت خیابان ببرند تا راه باز شود. آنها با خشم و عصبانیت به شیشههای بسته ماشین مشت میکوبند. مردی که داخل ماشین نشسته، سرش را به اینطرف و آنطرف میچرخاند و ظاهرا سعی دارد با فریاد چیزی به آنها بفهماند. از حرکت لبهایش اینطور به نظر میرسد که چیزی را تکرار می کند؛ نه یک کلمه، بلکه سهتا. بالاخره یکی در ماشین را باز میکند و معلوم میشود که میگوید من کور شدم.
مخاطبانی که کتاب کوری را دوست داشتهاند، از خواندن کتابهای زیر نیز لذت خواهند برد.
· کتاب سفر به انتهای شب انتشارات جامی
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 1.۷۲ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 272 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | ژوزه ساراماگو |
| مترجم |