|از کسانی که سیگاربهدست، ترک سیگار را به من تبریک میگویند حالم بههم میخورد!| کتاب حاضر متشکل از دو داستان نیمهبلند است. «بُنسای» و «چقدر خوب سیگار میکشیدم». داستان اول ماجرای یک عشق است، اما عشقی جسمانی که در قالب تجربه میماند و با تمام اثرگذاریاش در خاطرات و یادها گم میشود. داستان دوم هم ماجرای یک عشق است؛ عشق به سیگار. راوی مجبور است بعد از سالها انس و الفت با سیگار بهخاطر بیماری میگرن این عادت شاعرانه را کنار بگذارد، عادتی که او را از سبک زندگیای که سالها به آن عادت کرده جدا میکند. هردوی این داستانها در عین استقلال، شباهتهایی به هم دارند که نتیجۀ سبک روان و ظریف نویسنده است. از متن کتاب «بیش از بیست سالِ تمام از خواب که پا میشدم اولین کاری که میکردم کشیدن دو نخ سیگار بود، پشتسرهم. صادقانه بخواهم بگویم شاید اصلاً به همین قصد از خواب پا میشدم. خوشحال بودم از اینکه میتوانستم بلافاصله بعد از اولین بارقههای هشیاری سیگار دود کنم. و بعد از اولین پُک بود که حس میکردم واقعاً بیدارم.»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 96 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۱۲:۰۰ |
نویسنده | الخاندرو سامبرا |
مترجم | نیکزاد نورپناه |
ناشر | نشر خوب |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Bonsai |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۲/۱۴ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
برای کتاب هایی که نمیشناسیم دیدن نظرات کمک کننده ست تا بفهمیم اون کتاب اصن چیه با چی کار داره حرفش چیه. اما تو کتاب های تازه چاپ شده نظرات نمیتونه زیاد کمک کننده باشه چون تازه دراومده و باید بیشتر صبر کنیم، هرچی بگذره نظرات واقعی تر و متنوع تر میشه. این کتاب از نظر و سلیقه من اتلاف وقت بود. چیزی از متنش رو دوست نداشتم جز چند تا معدود جمله داخلش بقیش حوصله سر بر بود. عین همون سیگار بی ارزش و اورریتد. سیگار، قهوه، سر درد کنارش و نقل قول از این اون، شاید برای بعضیا قابل درک و مفهومی باشه اما برای من خیر. امیدوارم هرکی خوند خوشش بیاد. مراقب هم باشیم کنار هم بمونیم.