معرفی کتاب جان‌ور

کتاب جان‌ور نوشته علی صالحی بافقی، یک مجموعه داستان کوتاه است که توسط نشر ققنوس به صورت چاپی و الکترونیکی منتشر شده است. این نسخه از این کتاب از نوع کتاب الکترونیکی است. این اثر شامل نه داستان با فضایی سورئال و خلاقانه است که نویسنده تلاش کرده معضلات اجتماعی و ناهنجاری‌ها را در قالب مضامین جذاب و روایات منحصر به فرد بیان کند. داستان‌های این مجموعه به بررسی موضوعاتی چون تنهایی، هویت و چالش‌های انسانی می‌پردازند و هر یک از آن‌ها به نوعی به دنیای پیچیده و پر از تضادهای زندگی معاصر اشاره دارد.

داستان‌هایی مانند "اسپری قهوه"، "باغ‌وحش شخصی" و "گورکن‌ها" از جمله عناوین این مجموعه هستند که هر یک به نوعی به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها و روابط آن‌ها با یکدیگر و دنیای اطرافشان می‌پردازند. علی صالحی بافقی با نگاهی نو و خلاقانه به مسائل اجتماعی، توانسته است داستان‌هایی را خلق کند که علاوه بر سرگرم‌کننده بودن، تفکر و تأمل را نیز در خواننده برمی‌انگیزد.

خلاصه کتاب جان‌ور نوشته علی صالحی بافقی

کتاب جان‌ور نوشته علی صالحی بافقی شامل نه داستان کوتاه است که هر یک به نوعی به بررسی معضلات اجتماعی و ناهنجاری‌های انسانی می‌پردازد. داستان‌ها در فضایی سورئال و خلاقانه روایت می‌شوند و نویسنده با استفاده از شخصیت‌های مختلف و موقعیت‌های غیرمعمول، به تحلیل ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها و چالش‌های آن‌ها می‌پردازد.

در داستان "اسپری قهوه"، شخصیت اصلی با استفاده از یک اسپری قهوه به دنبال فرار از واقعیت‌های تلخ زندگی خود است و تلاش می‌کند تا با ایجاد یک دنیای خیالی، مشکلاتش را نادیده بگیرد. در "باغ‌وحش شخصی"، نویسنده به بررسی روابط انسانی و تنهایی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه انسان‌ها می‌توانند به موجودات زنده‌ای که در اطرافشان هستند، وابسته شوند.

داستان "گورکن‌ها" به نوعی به مرگ و زندگی می‌پردازد و شخصیت‌ها را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که باید با واقعیت‌های تلخ زندگی خود مواجه شوند. در "پارک حیوانات خانگی"، نویسنده به بررسی روابط انسانی و نیاز به عشق و محبت می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه انسان‌ها می‌توانند در جستجوی محبت، به سمت موجودات دیگر گرایش پیدا کنند.

معرفی نویسنده کتاب جان‌ور

علی صالحی بافقی، نویسنده و شاعر ایرانی، در سال 1354 در شهر کاشان به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در رشته مهندسی شیمی در دانشکده نفت آبادان ادامه داد و نوشتن را از سن 20 سالگی آغاز کرد. داستان‌های کوتاه و شعرهای او در مجلات ادبی مختلفی منتشر شده و اولین مجموعه شعر او با عنوان "گاهی مرا به نام کوچکم بخوان" در سال 1385 به چاپ رسید. این کتاب در سال 1386 یکی از شش کاندیدای دریافت جایزه "گام اول" شد.

علی صالحی بافقی علاوه بر نویسندگی، به نوازندگی تار نیز علاقه‌مند است و در زمینه کاریکاتور نیز جوایزی از جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی کسب کرده است. او به دلیل نگاهی نو و خلاقانه به مسائل اجتماعی و انسانی شهرت یافته است.

چرا باید کتاب جان‌ور نوشته علی صالحی بافقی را بخوانیم؟

خواندن کتاب جان‌ور نوشته علی صالحی بافقی به دلایل متعددی توصیه می‌شود. این کتاب، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که به بررسی موضوعات اجتماعی و انسانی می‌پردازد و با نگاهی خلاقانه و سورئال، چالش‌های زندگی معاصر را به تصویر می‌کشد. داستان‌های این مجموعه به خوبی توانسته‌اند احساسات و دغدغه‌های انسانی را به تصویر بکشند. علی صالحی بافقی با استفاده از شخصیت‌های متنوع و موقعیت‌های غیرمعمول، به خوانندگان این امکان را می‌دهد که با ابعاد مختلف زندگی و روابط انسانی آشنا شوند. این داستان‌ها می‌توانند به تفکر و تأمل درباره مسائل اجتماعی و فردی کمک کنند.

نثر و سبک نوشتاری صالحی بافقی به گونه‌ای است که خواننده را به خود جذب می‌کند. او با استفاده از زبان ساده و در عین حال عمیق، توانسته است داستان‌هایی را خلق کند که هم سرگرم‌کننده و هم آموزنده هستند. این ویژگی باعث می‌شود که کتاب برای طیف وسیعی از خوانندگان جذاب باشد. علاوه بر این، "جان‌ور" به عنوان یک اثر ادبی، می‌تواند به درک بهتر از فرهنگ و جامعه ایرانی کمک کند.

در بخشی از کتاب جان‌ور می‌خوانیم

قاسم در را باز کرد و گفت: مو می‌رم توالت و زود میام ... اینا اگه اومدن .... ای بخشکی شانس ... اومدن. حرفش را نیمه‌کاره گذاشت و دوباره رفت سمت صندوق عقب.

دختر و خدمتکار هتل با دو چمدان دیگر آمدند و قاسم وسایل را چپاند توی صندوق. دختر نشست صندلی عقب و گفت: گازش را بگیر آقا قاسم دیر شد.

صالح کمی چرخید و از د ختر معذرت‌خواهی کرد. قاسم گاز داد و به صالح اشاره کرد و از توی آینه به دختر گفت: ای رفیقم بهترین خبرنگار آبودانه، دارم می‌آرمش ا فیلمتون گزارش بگیره. صالح خنده‌اش گرفت.

دختر چشم و ابرو بالا انداخت و گفت: بعید می‌دونم آقای کیان اجازه بدن کسی گزارش بگیره از کار.

قاسم می‌خواست میدان بیرون هتل را دور بزند ولی یکی از خروجی‌های میدان را بسته بودند و چند کارگر مشغول کندن بودند. با خودش گفت: ا کجا برم؟ دنده عقب گرفت و انداخت توی آزادی.

صالح برگشت و عقب را نگاه کرد: به خدا ا بعد جنگ، ای کارگرا هر روز تو ای میدون دارن بیل می‌زنن ... هنوز هیچی نشده.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب جان‌ور

در صورتی‌که از خواندن کتاب جان‌ور لذت برده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را نیز بخوانید: 

کتاب عزاداران بَیَل، انتشارات نگاه

کتاب لذتی که حرفش بود، نشر چشمه

کتاب مشق‌های خط نخورده، نشر مرکز