نقاشی دلپذیر اثر مارسل امه، یک اثر بدیع از زمان خود تاکنون است. در اعماق ویرانیهای پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که اروپای زخمی در تلاش برای التیام زخمهای خود بود و سایه گرسنگی بر سر مردم سنگینی میکرد، لافلور نقاش مانند ستارهای درخشان در دنیای هنر طلوع کرد. داستان نقاشی دلپذیر در مورد یک نقاش با استعدادی شگفت انگیز است. نقاش نابغهای با استعدادی خارقالعاده که قلم موی او نه تنها تابلوهای زیبا خلق میکرد، بلکه حسی از سیری و رضایت را به تماشاگران هدیه میداد. برخلاف نقاشان مشهور تاریخ که آثارشان مسیر هنر را دگرگون میکرد، نقاشیهای لافلور به دنبال تحول در هنر نبودند. هدف او تسکین روح زخمی مردم در آن دوران سخت بود. با هر ضربه قلم مو، لافلور طعم لذیذ یک غذای دلچسب، شیرینی یک دسر وسوسهکننده و گرمای یک نوشیدنی گوارا را به بوم نقاشی منتقل میکرد. خبر ظهور این نقاش خارقالعاده در پاریس مانند بمبی در میان مردم منفجر شد. فقرا و ثروتمندان، هنردوستان و دلالان هنر، همگی مجذوب قدرت جادویی نقاشیهای لافلور شدند. هر کس به دنبال سهمی از این گنجینه هنری بود، چه برای التیام روح زخمی خود و چه برای کسب سود و ثروت. اما لافلور به شهرت و ثروت بیتوجه بود. او تنها به دنبال خلق آثاری بود که در آن دوران سخت، مرهمی بر زخمهای مردم باشد و لبخندی بر لبانشان بنشاند. نقاشیهای او به مثابه پنجرهای به دنیای خیالی سرشار از طعم و عطر بود، دنیایی که در آن گرسنگی و غم جایی نداشت. هنر لافلور نه تنها در آن دوران سخت مرهمی بر زخمهای مردم بود، بلکه تا به امروز نیز به عنوان یادگاری از قدرت هنر در التیام روح و جان انسانها باقی مانده است. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه درام علاقه دارید حتما به دستهبندی داستان و رمان درام خارجی فیدیبو سر بزنید.
مارسل امه، چهرهای درخشان در ادبیات قرن بیستم فرانسه، در شهر کوچک Joigny در ناحیه یون دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصیل در کالج دو دول، راهی پاریس شد و در دنیای روزنامهنگاری به فعالیت پرداخت. نخستین رمان او با عنوان Brûlebois در سال ۱۹۲۶ منتشر شد و در سال ۱۹۲۹ با نگارش اثر La La aux crevés جایزه رنو را از آن خود کرد. انتشار رمان مادیان سبز در سال ۱۹۳۳ نقطه عطفی در مسیر ادبی مارسل امه بود. این اثر که به انگلیسی با عنوان The Green Mare ترجمه شده، شهرت و موفقیتی چشمگیر برای او به ارمغان آورد و امه را به تمرکز بیشتر بر نویسندگی ترغیب کرد. حاصل این تمرکز، خلق داستانها، رمانها و مجموعه داستانهای کودکانهای بود که از قلم این نویسنده توانا تراوش میکردند. مارسل امه در سال ۱۹۳۵ قدم به عرصه فیلمنامهنویسی نیز گذاشت و آثاری ماندگار در این زمینه از خود به یادگار گذاشت. اما استعداد مارسل امه تنها به داستاننویسی و فیلمنامهنویسی محدود نمیشد. او در عرصه تئاتر نیز خوش درخشید و با نمایشنامههایی چون لوسیان و لی لوچر، کلرامبارد (۱۹۴۹) و تیته اوترس (۱۹۵۲) که به نقد مجازات اعدام میپرداخت، نام خود را در تاریخ تئاتر فرانسه ثبت کرد.
جهت مشاهده سایر آثار مارسل امه کلیک کنید.
در نقاشی دلپذیر، مارسل امه با ظرافت و مهارت، داستانی سرگرمکننده و پرکشش را روایت میکند که خواننده را تا انتهای داستان مجذوب خود میکند. شخصیتهای داستان، به خصوص لافلور، به خوبی پرداخته شدهاند و عمق و پیچیدگی دارند. خواننده به راحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند و در غمها و شادیهایشان سهیم شود. مارسل امه به خوبی فضای پس از جنگ جهانی دوم در پاریس را به تصویر میکشد. خواننده به وضوح فقر، ناامیدی و سختیهایی که مردم در آن دوران با آنها روبرو بودند را حس میکند. در ورای داستان سرگرمکننده نقاشی دلپذیر، پیامهای عمیقی در مورد ماهیت انسان، قدرت هنر، امید و رستگاری نهفته است. نقاشی دلپذیر مناسب برای علاقهمندان به ادبیات داستانی جذاب و گیرا خواهد بود بطوریکه خواننده را تا انتهای داستان مجذوب خود میکند.
در خیابان سن ونسان محلهی مونمارتر نقاشی به نام لافلور در کارگاه خود روزگار میگذراند. این نقاش با عشق و پشتکار و صداقت دست به قلممو میبرد. سی وپنج ساله که شد، حاصل کارش چنان پرمایه و چشمگیر و استوار و باطراوت شده بود که نهتنها غذای روح را فراهم میساخت، بلکه جسم را نیز تغذیه میکرد. کافی بود بیست یا سی دقیقه به یکی از تابلوهایش خیره شوی تا احساس کنی رولت گوشت، مرغ بریان، سیبزمینی سرخکرده، پنیر کامامبر، خامهی شکلاتی و میوه نوشجان کردهای. صورت غذا برحسب موضوع و ترکیببندی و رنگآمیزی تابلو خوردنیهای گوناگونی را دربرمیگرفت، اما همیشه مرتب و مفصل بود و حتی نوشیدنی را هم شامل میشد. خود لافلور نخستین کسی بود که از خاصیت تابلوهایش بهرهمند شد، گرچه تا مدتها از آن خبر نداشت. میدید که نیاز به خوردن و نوشیدن را کم وبیش یکسره از دست داده است و درعین حال وزنش پیوسته بالا میرود. هیچ سردرنمیآورد و مدام با خود میگفت حتماً بیمار شده است. مدتی پایش را از کارگاه بیرون نگذاشت. دیگر کسی نه در خیابانهای مونمارتر او را میدید و نه در کافهها؛ لذت میگساری دیگر پایش را به جاهایی از این دست نمیکشاند. با اینهمه، یک روز که برای تهیهی رنگ از خانه بیرون رفته بود، با اِرمِس روبهرو شد، گالریدار و فروشندهی تابلوهایش در خیابان بوئسی که برای کاری به بوت آمده بود. اِرمِس به محض دیدن او با نگرانی پرسید: «اتفاقی افتاده؟ خیلی سرحال به نظر میرسید.»
«واقعآ؟ خودم که فکر میکنم به بیماری کمخونی توأم با چاقی مبتلا شدهام. مرض غریبی است. تقریباً هیچچیز نمیخورم، اما مدام وزن اضافه میکنم و گرد و قلنبه میشوم. حال بماند که مدام سعی میکنم بهزور هم که شده چیزی بخورم، اما فایدهای ندارد. غذا از گلویم پایین نمیرود و کاریش هم نمیشود کرد. باور کنید کوپنهای گوشتم زیاد هم میآیند. از همین پیداست که چه حالی دارم.» اِرمِس که خیالش راحت شده بود آرزو کرد لافلور اشتهای خود را بازیابد. آخر لحظاتی پیش با خود گفته بود مبادا ارثی به نقاش رسیده باشد و او بخواهد تابلوهایش را گرانتر بفروشد. راستی مدت زیادی میشود که کاری به من ندادهاید، دستکم چهار ماه. اصلا بگویید ببینم، چیزی در بساط دارید یا نه؟» بدک کار نکردهام. حتی از تابلوها نسبتاً راضی هستم. بیاغراق چندتا تابلو موفق کشیدهام. گیشار، منتقد کِرِپوسکول، همین دیروز سری به من زد و از تماشای تابلوها سخت به شوق آمد.» چه خوب، البته گیشار معمولا اشتباه میکند، اما گاهی هم نظرش درست است.» انتراکس هم ذوقزده شده بود.» «خب او خیلی جوان است. زمان که بگذرد، پخته میشود. متأسفانه دورهی بدی را میگذرانیم. بازار حسابی کساد است. هیچ تابلویی فروش نمیرود، مگر آثار نقاشان معروف. کارهای متوسط خریدار چندانی ندارد.»
اگر شما هم به خواندن داستان و رمان درام خارجی علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتابهای زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم نویسنده هاروکی موراکامی انتشارات چشمه
پنجمین سوار سرنوشت نویسنده دومینیک لایپر، لاری کولینز انتشارات کتابسرا
فصل مهاجرت به شمال نویسنده طیب صالح انتشارات پوینده
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 104 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | مارسل امه |
مترجم |