داخل یک سالن. آندره و لورانس از در ورودی وارد میشوند.
لورانس: باید شکایت میکردیم.
آندره: شکایت بابت چی؟ سرقتِ چرخدستی؟
لورانس: لااقل ثبتش میکردی.
آندره: میتونی تصور کنی که بریم پیش مأمورها... بگیم که خریدهامون رو دزدیدهن؟ پیش اونها کودن به نظر میرسیم.
لورانس: خب آخه این اتفاق طبیعی نیست!
آندره: ما پول خریدهامون رو ندادیم... اون چیزی از ما ندزدیده.
لورانس: هیچی ندزدیده؟ پس اون دو ساعتی که توی مغازه هدر دادیم چی؟ این دو ساعت رو که ازمون گرفته، نه؟
آندره: دو ساعت، داری غلو میکنی...
لورانس: (از کوره در میرود) غلو میکنم؟ غلو میکنم؟ نیم ساعت با ماشین وسط ترافیک، پارکینگ، قبض، آسانسور، چرخدستی، هان؟... چرخی که به بقیه بسته بود... و اون سکه یه یوروئی که هیچوقت باهامون نیست، وگرنه کارمون ساده بود... بعد هم زمانی که هدر میدیم... با اون همه محصولی که هیچوقت پیدا نمیکنیم... که هر هفته جاشون عوض میشه، فقط برای اینکه اعصابمون رو خراب کنن... راویولیها جای قهوه! خردل جای نخودفرنگی... برچسبهای رنگی جای کفشها... آبمعدنیها بماند... بله، آبمعدنیها... که ته مغازه قایمشون میکنن... برای خرید یه بسته آبمعدنیِ اِویان[۵] باید صد متر راه بری... چرا؟ چرا این کار رو با ما میکنن؟ آخرش هم بیست دقیقه انتظار توی صفِ صندوق... با اون احمقها که میگن: «کارت وفاداری دارید؟» حالا وفاداری رو یادت میدم، زنیکه! و اون پیرزن ۸۵ ساله که سه ساعت توی کیفش میگرده... تمامش برای اینکه یه سکه دو سانتیمی پیدا کنه و حسابش درست شه... یارو قراره سه هفته بعد بمیره ولی یه ساعت وقتش رو هدر میده تا حسابش درست باشه! وقتی رو که تلف میکنیم نمیبینی؟
آندره: (با احتیاط) با این فرق که این دفعه سر صف صندوق نبودیم.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 428.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 115 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۵۰:۰۰ |
نویسنده | سباستین تی یری |
مترجم | محمود گودرزی |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Momo |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۳/۰۷ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |