کتاب پرواز چانگ آی به ماه نشر انتشارات علمی و فرهنگی

داستان «پرواز چانگ آی به ماه» داستانی از کشور چین است. این افسانه‌ی کهن داستان قهرمانی را روایت می‌کند که پس از پادشاهی به ظلم و ستم می‌پردازد. و در مقابل این قلدری و زورگویی، کسی به پا می‌خیزد. از سوی دیگر، احتمالاً این داستان به یکی از جشن‌های مردم این سرزمین در فصل پاییز اشاره دارد که در آن مردم برای نجات پیدا کردن از دست پادشاهی ظالم جشن می‌گیرند و گوشت می‌خورند.

در کتاب «پرواز چانگ آی به ماه» به زمان‌های قدیم و شهر جیازوو سفر می‌کنیم. جایی که اوضاع مردم اصلاً خوب نبود؛ چون آسمان بالای این شهر نه یکی، نه دو تا، ده تا خورشید داشت! آن هم یکی از یکی داغ‌تر! خب، مردم جیازوو هم از این وضع خسته شده بودند. چون همه چیز در این شهر در حال برشته شدن بود؛ چه آدمیزادها و چه غیرآدمیزادها! مردم که دیگر جان‌شان به لب‌شان رسیده بود و آه و ناله‌شان بلند بود، به ملکه‌ی غرب پیغام دادند تا فکری به حال‌شان بکند. ملکه هم اعلام کرد که هرکس جرئت خاموش کردن خورشید را داشته باشد، پادشاه جیازوو خواهد شد. اما آیا کسی جرئت انجام دادن چنین کاری را داشت؟ راستی اصلاً کسی می‌داند که چطور می‌شود خورشید را خاموش کرد؟ این خبر دهان به دهان رفت و رفت تا رسید به هائووی ماهرترین تیرانداز جیازوو. او که خیلی دلش می‌خواست پادشاه سرزمینش شود، با شنیدن این خبر، تیر و کمانش را برداشت و همراه همسرش چانگ‌آی چتر حصیری بزرگی را بالای سرشان باز کردند و از بلندترین قله‌ی شهر بالا رفتند. بالای قله‌ی کوه، هائووی تیر را در کمان اژدهانشانش گذاشت و به سوی خورشید پرتاب کرد…