کتاب داستان‌ های غریب، مردمان عادی جلد 2 نشر افکار

خُب‌، خبرش‌ را روزنامه‌های‌ همان‌وقت‌ها هم‌ نوشتند. آن‌هم‌ با چه‌ آب‌وتابی‌! بعضی‌ از روزنامه‌ها را هنوز هم‌ نگه‌ داشته‌ام‌، بیائید و ببینید: اطلاعات‌، کیهان‌... این‌ هم‌ تیتر: «وحشت‌ در شهر بم‌ ـ به‌ گزارش‌ خبرنگار ما...» تاریخش‌؟ شانزدهم‌ فروردین‌... به‌ تقویم‌ نجومی‌ ایران‌ باستان‌ که‌ نگاه‌ می‌کنم‌، می‌بینم‌ شانزده‌ فروردین‌ سالروز تولد مهر یا همان‌ میتراست‌، تولد من‌ هم‌ هست‌. مهر اسطوره‌ای‌ که‌ کارها کرد، همه‌اش‌ عجیب‌ و غریب‌! از غار به‌ در آمد. لباسش‌ قرمز بود... رمی‌ها از او نقاشی‌ها کشیدند، مجسمه‌ها ساختند و بعد، هزاران‌ سال‌ عده‌ای‌ هم‌ در ایران‌ و اروپا نشستند به‌ توضیح‌ کارهای‌ مهر و آن‌قدر قصه‌ به‌ هم‌ بافتند که‌ اصل‌ قضیه‌ گم‌ شد. شاید حقشان‌ بود. نان‌ و آبشان‌ از این‌ راه‌ بود. خودمانیم‌ که‌ مهر خیلی‌ سخت‌ جان‌ بود. اگر زشت‌ و بی‌ادبانه‌ نبود، می‌گفتم‌ که‌ خیلی‌ سگ‌جان‌ بود. از این‌ جهت‌ ما دو نفر مثل‌ هم‌ هستیم‌. ولی‌ من‌ که‌ آدمی‌ اسطوره‌ای‌ نیستم‌. عادی‌ هم‌ نیستم‌. منظورم‌ را می‌فهمید که‌... یعنی‌، آدم‌های‌ عادی‌ را که‌ دیده‌ایم‌. خیلی‌هاشان‌ در پستی‌ و رذالت‌، دزدی‌ و جنایت‌ از من‌ هم‌ استادترند. بدبختی‌! آدمی‌ عادی‌ نیستم‌ و مثل‌ مهر، اسطوره‌ای‌ هم‌ نیستم‌. هیچ‌ به‌ هیچ‌! به‌ گمانم‌ فقط‌ آدمی‌ هستم‌ گیج‌، ترسیده‌ و بیچاره‌ و حیران‌... همین‌! بگذریم‌... در روزنامه‌های‌ معتبر سراسری‌ آن‌وقت‌ها آمده‌ است‌: «بم‌، محل‌ جدال‌ خدایان‌ فضایی‌... محلۀ دشتو در شهر بم‌، سیزده‌ شبانه‌روز است‌ که‌ در تصرف‌ موجودات‌ فضایی‌ می‌باشد. شهر در وحشت‌ به‌ سر می‌برد و مقامات‌ محلی‌ نمی‌دانند که‌ چه‌ بنمایند؟ خبرنگار ما می‌افزاید که‌ در محلۀ دشتو، شبها، موجوداتی‌ ناشناخته‌ برخلاف‌ همۀ بخش‌نامه‌های‌ رسمی‌، آه‌ و ناله‌ کرده‌ و خواب‌ راحت‌ را بر ساکنان‌ زحمتکش‌ و سربه‌زیر این‌ محله‌ و شهر، آشفته‌ نموده‌اند.»

توضیحات اضافه:محمدعلی علومی (متولد ۱۳۴۰ در بم) داستان نویس، طنزنویس، پژوهشگر ادبی و اسطوره‌شناس است. مجموعه داستان «داستان‌های غریب، مردمان عادی» و رمان «ظلمات» از علومی در نشر افکار منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای داستان‌های به هم پیوسته‌ی کوتاه است که با جذابیت خود خواننده را با اشتیاق تا انتها با خودش همراه می‌کند.