جینی مون، قهرمان داستان خودش است.
نوجوانیست مثل بقیهی نوجوانها که به مدرسه میرود و علایقی دارد. فکرهایی توی سرش است که خیلیهایشان را به زبان نمیآورد و نقشههایی دارد، که برای رسیدن به اهدافش، آنها را به هر قیمتی عملی میکند.
اما چیزی که جینی مون را متمایز کرده، اوتیسم است. همین موضوع است که باعث میشود بعضی وقتها درکش نکنیم. با اینکه تمام مدت حرفهای توی سرش را میشنویم و با تمام تصمیمگیریهایش در طول داستان همراهیم، ممکن است متوجه دلیل کارهایش نشویم.
جینی مون گاهی ما را میترساند، عصبانی میکند، میخنداند و گاهی هم خسته میکند. اصرار زیادی برای برگشتن به گذشتهاش دارد. گذشتهای که در آن به دنبال خودش میگردد. به دنبال اینکه زمان را برگرداند به نه سالگی و دوباره از عروسک کوچولویش نگهداری کند.
درست وقتی که تمام امیدش را برای زندگی از دست میدهد، دلیل جدیدی برای خودش دست و پا میکند چون جینی مون قهرمان داستان خودش است.