امروزه معماری رشته ای از علوم است که با سایر علومِ فیزیک، ریاضی، هندسه، هنر، روانشناسی، جامعه-
شناسی و دیگر علوم مرتبط با زیست بشر درهم تنیده است. علمی که ریاضیات و فیزیک را به خدمت می گیرد
تا خالق فضایی هندسی و هنری برای روان آرام جامعه ای باشد. این فضا گاهی فردی و گاهی اجتماعی است و
معماری در هر دو حوزه باید رسالت خود را به جا آورد. رویه های عقلانی این علم مانند: ریاضیات، فیزیک و
هندسه را می توان به طور دقیق تعریف نمود و کمیّت آن را سنجید، لیکن رویه های غیرعقلانی آن مانند: هنر،
روانشناختی و زیبایی شناختی نه قابل سنجیدن است و نه قابل تعریف پذیری دقیق.
این یکی از برهان های عدم قطعیت در ساحت این علم جهان شمول است؛ احساسات، ادراک و بینش افراد
در فضا به ندرت کمیّت پذیر است. عوامل ذهنی همیشه فراتر از عوامل عینی قرار دارند، عوامل عینی را می توان
مورد سنجش قرار داد، لیکن عوامل ذهنی که منشأ ذهنیت انسانی دارند را نمی توان به طور دقیق سنجید.