کتاب «ماورای طبیعی شدن» یکی از کتابهای قلمرو روانشناسی، خودشناسی و خودیاری است که به افراد کمک میکند گامهای بزرگتری بردارند و بهمراتب بالاتری در ذهن و روان خود برسند. کتابی حاوی پیامهای مهمی برای کسانی است که میخواهند محدودیتهای خودت را به چالش بکشند و میدانند که بیش از محدودیتهای ظاهری میتوانند باشند.
این کتاب که با عنوان اصلی «Becoming Supernatural: How Common People are Doing the Uncommon» در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. نوشتهی جو دیسپنزا شهیر است و وی در این اثر نیز توانسته افراد زیادی را به خود و مطالبی که کرده، جلب کند. این کتاب ۳۴۰ صفحهای یکی از پرفروشترین کتابهای وال استریت ژورنال بوده و نمرات بالایی در نظرسنجیهای سایتهای کتابخوانی به دست آورده است. نشر آن را در سطح بینالمللی انتشارات های هاوس ( Hay House) برعهده دارد و چند بار نیز به تجدید چاپ رسیده است. این کتاب همانطور که در سطح جهان به زبانهای مختلفی ترجمه شده، در ایران نیز با قلم مترجمان مختلف و از سوی ناشران متعددی به فارسی برگردانده شده و هر یک نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است. نسخهی حاضر را سال ۱۳۹۹ به سعی خانم فریبا جعفری نمینی ترجمه شده و سمانه عباسی ویراستارش بوده و نشر آن را نیز انتشارات نسل نواندیش بر عهده داشته است. نسخهی الکترونیکی کتاب را نیز فیدیبو در بخش روانشناسی در دسترس عموم علاقهمندان قرار داده است.
دیسپنزا با بهرهگیری از این حقیقت که عمدهی جهان بهظاهر خالی ماده است؛ ولی در واقع، در سطح کوانتومی خلأ پر از انرژی و ذرات با انرژی بالاست، مطالب و آموزههایش را آغاز میکند و بسط میدهد. سپس او بینش عمیق معنوی و آموزههای روحانیاش را با این حقایق فیزیکی در میآمیزد. در کلام این نویسندهی شهیر، اینچنین آمده که جهان ما بیش از آن است که مینماید و به طور بالقوه پر از تواناییها و امکانات بیبدیل است. او تلاش میکند که بگوید، جهان ما، علاوه بر انرژی و ماده که میتوانند از به یکدیگر تبدیل شوند، از اطلاعات، آگاهی و شعور نیز تشکیل شده است و در این تبدیل و تبادل، معنویت، آگاهی و فرکانس ذهن ما چیست. دیسپنزا مسیری را ترسیم میکند که در آن ما باید فرکانس ذهن خود را بالا ببریم تا این موضوعات را بهتر درک کنیم و به آن جایی برسیم که از خود، زمان و مکان و همه چیز فارغ شویم به عبارتی بیمکان و بیزمان شویم. در این صورت است که میتوانیم حقیقت جهان و شعور را در یابیم.
نویسنده در تلاش است که به خواننده نشان دهد که باید به مسائل فرا انسانی و ماورا طبیعی بودن معتقد بود، آن هم نه از روی اعتقادی چشمبسته، بلکه با آگاهی فرابشری و دانشی عمیق که از قضا از آموزههای کوانتومی برآمده است. در این کتاب علاوه بر دانش فیزیک از زیستشناسی، فیزیولوژی و روانشناسی بهره گرفته شده تا عمق مبانی و مسائل را بهخوبی روشن شود.
دکتر جو دیسپنزا (Joe Dispenza) نویسنده، محقق، سخنران و مربی انگیزشی آمریکایی است که در زمینهی فراروانشناسی، خودشناسی و خودیاری فعالیت دارد. او در سال ۱۹۶۲ به دنیا آمده و در رشتههای زیستشناسی و کایروپراتیک خود را در تا مقطع دکتری ادامه داده است. او در دانشگاههای چون دانشگاه کوانتوم در هونولولو، موسسهی اومگا به تدریس و پژوهش میپردازد. او زمینههای مختلف علمی چون روانشناسی، معنویت، شیمی، فیزیک، زیستشناسی و عصبشناسی برای کنکاش و پیشرفت و درمان بیماریها به کار گرفته است و قدرت بیبدیل وجود انسان و درمان بدون بهکارگیری داروهای شیمیایی و طب مکمل در متن کارهای وی است. دیسپنزا، در برنامههای تلويزیونی و رادیویی زیادی شرکت کرده و با بیانی شیوا برای همگان توجههای بسیاری جلب کرده است. وی همچنین برای سخنرانی به بیش از ۳۵ کشور جهان، سفرکرده و به هزاران مخاطب یاری رسانده است.
از این نویسنده دهها کتاب و مقاله در دسترس علاقهمندان است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یکی از اهداف اصلی مراقبه عبور از ذهن تحلیلی است. آنچه ذهن خودآگاه را از ذهن ناخودآگاه جدا میکند، ذهن تحلیلی است. وقتی سرعت امواج مغزیتان را کاهش دهید، از ذهن خودآگاه و مغز متفکر عبور میکنید، از ذهن تحلیلی خود میگذرید و وارد مرکز فرماندهی ذهن ناخودآگاهتان میشوید که تمام برنامههای خودکار و عادات ناخودآگاه در آن خلق میشوند.
در مراقبه تبرک و برنامهریزی مراکز انرژي که آن را در این فصل انجام خواهید داد، توجه خود را به هر یک از مراکز انرژي بدن (که در متون ودایی هند باستان چاکرا - به معنای چرخ خوانده میشوند) متمرکز خواهید کرد و سپس تمرکزتان را روی انرژي باز میکنید. ازآنجاکه تمرکزتان هرجایی باشد، انرژيتان هم همانجا خواهد بود، وقتی توجهتان را بر مراکز انرژي بدن متمرکز میکنید، انرژيتان واردشان خواهد شد و این مراکز فعالیت خود را شروع میکنند.
شاید با مثالی این موضوع برایتان روشنتر شود. اگر در ذهن و مغز خود به رابطه جنسی فکر کنید، تعجبی نخواهد داشت که انرژيتان وارد مرکز این فعالیت شود و آن را فعال کند. وقتی این مراکز خاص فعال شدند، اندامها، بافتها، هورمونها، مواد شیمیایی و بافت عصبی همه به آن واکنش نشان خواهند داد.
این کتاب میتواند راهنمای خوبی برای شناخت ظرفیتهای جهان و درون انسان باشد، اگر خوانندگان گرامی این کتاب را آموزنده و مؤثر یافتند، امید میرود که چهار پیشنهاد زیر مفید و خواندنی باشد: