داستان در واقع ادامه کتاب مدارا است که این بار ماجرایی فرعی برگرفته از داستان سیاوش و سودابه رنگ و بوی ماجراهای آن را تغییر داده است. بهار پس از پنج سال زندگی مشترک با همسرش(امین) نهایتا به این نتیجه رسید که امین نمیتواند دست از خاطرات همسر متوفایش بکشد و عملا با خاطراتش زندگی میکند بنابراین باوجود عشقی که به امین داشت از او طلاق گرفت حالا یک سال از جدایی آنها میگذشت ولی خانواده امین کماکان با بهار در ارتباط بودند. در همین زمان بهار باتفاق دوستش سری به خانه سالمندان زد که در آنجا با پیرزنی تنها آشنا شد و رفتار دوستانه بهار باعث شد که پیرزن که شهلا نام داشت داستان زندگیاش را برای او باز گو کند....شهلا تک دختر خانوادهای روستای بود که در سن پایین به عقد پسر عمهاش درآمد ولی پس از مدتی بعلت نازایی او را طلاق دادند، مدتی بعد علیرغم سن کم و زیبایی بعلت نازایی و مطلقه بودن او را به عقد مردی همسن پدرش درآوردند که با مرگ او شهلا دوباره به خانه پدری بازگشت و ناچار به تحمل زخم زبانهای اهالی روستا و اطرافیانش شد تا اینکه دختر عمویش که ساکن تهران بود فردی به نام آقامیر را بعنوان خواستگار معرفی کرد آقامیر مرد مومن و سرشناسی بود که پس از مرگ همسرش با تنها فرزندش(بهرام) زندگی میکرد وحالا که او در سن ازدواج قرار داشت آقامیر هم به فکر همدم افتاده بود اگرچه فاصله سنی شهلا و آقامیر ۲۵ سال بود ولی رفتار خوب او و امکاناتش بحدی بود که شهلا کاملا احساس خوشبختی میکرد تا اینکه با آمدن بهرام، شهلا عاشق او شدن و تا جایی پیش رفت که در صدد اغفال او برآمد ولی بهرام بدون خطا از مهلکه گریخت و عازم جبهه شد....آقامیر سر رسید و با دیدن شهلا به همه ماجرا پی برد از آن روز دیگر با او هم کلام نشد ولی او را بیرون نکرد و آبرویش را نبرد...با شنیدن خبر شهادت بهرام آقامیر هم سکته کرد و مرد و راز شهلا را با خود بگور برد...۳۵ سال از ابن ماجرا گذشته و حالا شهلا خانم پیر و فرتوت و ناتوان از عذاب وجدانی کشنده وخسته از نبرد با سرطان در انتظار مرگ است.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۹۱ مگابایت |
تعداد صفحات | 495 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۶:۳۰:۰۰ |
نویسنده | منیر مهریزی مقدم |
ناشر | شادان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۶/۲۷ |
قیمت ارزی | 8.۵ دلار |
قیمت چاپی | 189,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من در صفحه های کتاب، غلط املایی و جابه جایی اسامی اشخاص و همچنین، عدم رعایت علائم نگارشی دیدم. کتاب نیاز به ویراستاری داره بنظرم بیشتر میشد روی موضوع بهار و امین مانور داد ولی سریع جمع شد. نویسنده از شخصیت های داستانش عاشق های واقعی میسازه، حتی اگر به وصال ختم نشه! موقع خوندن کتاب مثل یک فیلم سینمایی تمام صحنه ها از جلوی چشمتون رد میشه! و در نهایت برای تعطیلات و اوقات فراغت عاشقانه ی خوبی هست.
من عاشق رمان های ایشون هستم.این رمان و وقتی شروع کردم به خوندن و متوجه شدم جلد دوم رمان مدارا هست با ذوق و شوق بیشتری شروع کردم..فقط ای کاش مشخص میکردن که اجانم باش جلد دوم مداراست.وای کاش کاش زنده بودن 😔❤️❤️❤️❤️❤️❤️
کتاب پرکشش و فوق العاده مثل تمام کتابهای خانم مهریزی مقدم و حیف و هزاران حیف که فوت شدن و دیگه نمیتونیم از قلم زیباشون لذت ببریم.لعنت به کرونا که ایشون و ااز دست دادیم.
عاشق کتابهای خانم مهریزی مقدم هستم این کتاب هم عالیه روحشون شاد
عالی ای کاش ایشون زنده بودن
عالي بود روح خانم مقدم شاد
قلم خانم مهریزی مقدم بسیار عالی بود روحشون شاد