کتاب صوتی همنوایی شبانه ارکستر چوبها با روایت خاص و منحصربهفرد خود، شما را به قلب تجربههای مهاجرانی میبرد که در برزخ غربت و خیال معلق ماندهاند. اگر به رمانهایی با حال و هوای فلسفی، سوررئال علاقهمندید، این اثر از رضا قاسمی را نباید از دست بدهید. در فیدیبو، بزرگترین مرجع کتابهای صوتی و متنی، این رمان پرآوازه را میتوانید با صدای مانی حقیقی بشنوید و غرق دنیای رمزآلود آن شوید. این کتاب در دستهی رمان و داستان قرار میگیرد و تجربهای متفاوت از روایت زندگی در مهاجرت را رقم میزند.
این رمان تلفیقی از واقعیت، خیال، موسیقی و کابوس است. همنوایی شبانه ارکستر چوبها از مهمترین آثار ادبیات مهاجرت ایرانی است که در آن رضا قاسمی با نثری شاعرانه و ساختاری سوررئال، ذهن آشفتهی راوی مهاجر را به تصویر میکشد. داستان در آپارتمانی در حومهی پاریس میگذرد؛ جایی که مهاجران ایرانی گرفتار خاطرهها، سوءظنها، حسادتها و ترسهای خود شدهاند و گاه مرز میان واقعیت و خیال در آن محو میشود. همنوایی شبانه ارکستر چوبها در سال 1996 در آمریکا و بعدها در سال 1380 در ایران منتشر شد.
همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی یک رمان پستمدرن است که به مبارزات روانی و وجودی مهاجران ایرانی در پاریس میپردازد. داستان حول شخصیت یدالله میچرخد، یک راوی بینام که پس از انقلاب ایران به پاریس پناهنده شده و اکنون در یک ساختمان ششطبقه با مهاجران ایرانی دیگر زندگی میکند. این رمان بهطور پیچیدهای موضوعاتی مانند بحران هویت، آوارگی و اثرات آزاردهنده مهاجرت را بررسی میکند. روایت یدالله با توهمات و خودفریبی همراه است که تصویر شکسته و سورئالی از واقعیت او را به نمایش میگذارد.
قاسمی از تکنیکهای پستمدرن مانند متافیکشن، پاستیش و تاریخنگاری جعلی استفاده میکند تا مرزهای واقعیت و توهم را محو کند. این رمان یک میکروکوزم دیستوپیایی را به تصویر میکشد که در آن شخصیتها با هویتهای گسیخته خود دست و پنجه نرم میکنند و از ناتوانی در جذب به فرهنگ میزبان رنج میبرند.
سبک نوشتاری همنوایی شبانه ارکستر چوبها پیچیده و پستمدرن است. قاسمی از روایتی گسسته و غیرخطی استفاده میکند که بیانگر سردرگمی و بحران هویت شخصیتهاست. رمان با عناصر سورئالیسم، مرزهای واقعیت و تخیل را محو میکند و در برخی بخشها از تکنیک جریان آگاهی برای نشان دادن دنیای درونی راوی بهره میبرد. همچنین از متافیکشن و پاستیش برای ترکیب ژانرها و سبکها استفاده شده است تا تجربه مهاجرت و بیگانگی راوی را نشان دهد. زبان کتاب عمیق، فلسفی و نمادین است و به دنیای درونی شخصیتها و احساسات روانی آنها توجه دارد. در نهایت، این سبک نوشتاری نیازمند دقت و توجه از سوی خواننده است.
قاسمی از سبک نگارشی تجربی بهره میبرد؛ جایی که راوی نهتنها راوی داستان، بلکه سازنده و حتی ویرانکننده آن است. لحن روایت میان ذهنگرایی، طنز تلخ و نگاه فلسفی در نوسان است. سبک نگارشی این کتاب بهویژه در نسخه صوتی، با صدای مانی حقیقی، بیشتر به موسیقی ذهنی راوی شبیه میشود تا یک داستان خطی کلاسیک.
اگر به دنبال داستانی متفاوت از ادبیات مهاجرت هستید و دوست دارید با ساختار ذهنی شخصیتهایی که در مرز جنون و واقعیت حرکت میکنند آشنا شوید، این کتاب برای شماست. مخاطبان علاقهمند به ادبیات معاصر فارسی، دوستداران سبک سوررئال و حتی علاقهمندان به تحلیل روانشناختی شخصیتها، این کتاب را عمیقاً درک خواهند کرد.
اگر کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مطلب راهنمای خواندن رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها را در وبلاگ فیدیبو بخوانید.
این رمان در سالهای بعد از انتشارش به یکی از مهمترین آثار ادبیات مهاجرت فارسی تبدیل شد و با استقبال گستردهای در ایران و خارج از کشور روبهرو شد. در نظرسنجیهای متعدد ادبی، به عنوان یکی از بهترین رمانهای فارسی پس از انقلاب انتخاب شده است.
· برنده بهترین رمان جایزه هوشنگ گلشیری در سال 1380
· برنده بهترین رمان منتقدین مطبوعات در سال 1380
مثل اسبی بودم که پیشانیش وقوع فاجعه را حس کرده باشد. دیدهای چهطور حدقههاش از هم میدرند و خوفی را که در کاسهی سرش پیچیده باد میکند توی منخرین لرزانش؟ دیدهای چهطور شیهه میکشد و سم میکوبد به زمین؟
نه، من هم ندیدهام. ولی، اگر اسبی بودم هراس خود را اینطوربرملا میکردم. (کسی چهمیداند؟ کنیز بسیار است کدو هم بسیار! شاید روزی مادری از مادران من چهارپایهای گذاشته باشد زیر شکم چارپایی تا در آن کنج خلوت و نمناک طویلهای کاهگلی و در آن تاریک و روشنای آغشته به بوی علف و سرگین نطفهی مرا بگیرد و در لفافی از حسرت و تمنا بپیچاند.)
اما نه شیهه کشیدم و نه سم کوبیدم. خیلی سریع، پلهها را چندتا یکی پایین رفتم و زنگ طبقهی چهارم رابه صدا درآوردم. میدانستم حالا ماتیلد، زن پیر صاحبخانه، میآید و ابتدا، از سوراخ در وراندازم میکند، بعد که در را باز کرد، آن چشمهای شگفتزدهاش را، که گویی از هیبت حادثهای مخوف از حدقهها بیرون جسته، به چشمهایم میدوزد و، با لبخندی مهربان، منتظر میماند تا بگویم برای چه آمدهام؛ و وقتی برای دوازدهمین بار در طی یک سال اقامتم بگویم (البته اینبار به دروغ) آمدهام اجارهی اتاقم را بپردازم، برای دوازدهمین بار خواهد پرسید کجا مینشینم و من باید برای دوازدهمین بار به طبقهی آخر اشاره کنم.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 338.۶۰ مگابایت |
مدت زمان | ۰۶:۰۹:۵۰ |
نویسنده | رضا قاسمی |
راوی | مانی حقیقی |
ناشر | رادیو گوشه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۶/۰۲ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
روایتی از فردیترین تجربهی زندگی در شیروانی شلوغ طبقه ششم. یکی از شلوغترین شخصیتپردازی هایی که تا بهحال خواندهام. `دالانهایی تو در تو از آدمها و روایتهایشان.` راوی داستان، به بهانههای مختلف از آدمها و مکانها هجرت میکرد و هر بار در مکان جدید و در آدمهای تازه همان چیزی که پیش از این بهانه کرده بود را از نو مییافت. راوی نام تبعید را برای هجرتش انتخاب کرده بود و به دنبال رهایی بود. هجرت و گریز از آدمها و مکانها آنقدر ادامه یافت که روزی در آینهی خاک گرفتهی اتاقش که تنها اشیای بی جان را نشان میداد خود را شبیه به بهانهها و ترسهایش دید. فرار از خود، آخرین گریز بود. گریزی که مکافات تمام گناهانش شد.. گواه آن، گابیک سگ بی آداب همسایه.. گابیک زندگی پس از مرگ راوی را تظاهر میکرد. زندگیای که با فرار سپری شده بود با مرگ هم به رهایی متصل نشد.. راوی داستان در بندهایی گرفتار بود که عشق، دوستی ،محبت و هر نوع حضوری از دیگری را نه میپذیرفت و نه باور میکرد. به دنبال رهایی، از آدمها ومکانها میگریخت. دریغ از اینکه رهایی نه با گریختن، که از خود شروع میشود. بندهایی که از بیرون به دست و پاهایمان بسته شده و مرزهایی که دورمان کشیده شده را نبین.. درونمان غوغایی است پرهیاهو، کلافیست هزار پیچ از ترسهایمان. درونمان را ببین..آنچه را میگریزیم اینجاست، جایی میان درون آشفتهمان
همنوایی شبانه ارکستر چوبها دارای مولفههای یک رمان پستمدرنیستی است. رماننویسی پسامدرن در پی متبادر کردن این معنا به ذهن خواننده است که همهی مبانی مستحکم زندگی در جهان معاصر فروپاشیده است. همچنین ابهام و فرجامگریزی یا فرجامهای متعددی که برای داستان وجود دارد به شکل دعوتی برای خواننده است تا خود پایان دا ستان را رقم بزنند.
من این کتاب رو خیلی دوست دارم ولی از گوینده اصلاً راضی نیستم ، لحن طنز داستان اصلاً در نیومده ای کاش خوندن این کتاب رو به یکی از اهالی فن می سپردید، خود کتاب انقدر محبوب هست که لازم نداره آدم معروف بخوندش تا خوب فروش بره😔😔😔
کتاب جالبیه فهم فضای کتاب برای من یه کم سخت بود مخصوصا فصل اول تعدد شخصیت ها ابتدا گیجم می کرد ولی با پیش رفتن کتاب فهمیدن موضوع از چه قراره البته تلاقی وهم و خیال در طول کتاب باز گیجم می کرد در انتها هم متوجه نشدم بالاخره شخصیت اول کتاب مرده بود زنده بود خلاصه فکر کنم احتیاج دارم دوباره گوش بدم!!!
کتاب بسیار عالی، متن اینقدر جذاب هست که تا الان یکبار کتاب صوتی رو تموم کردم یکبار خوندم ... حروف س و ز در صدای گوینده بسیار آزاردهنده هستش کاشکی در نرم افزار قبل از پخش درستش میکردید امتیازی که میدم به کتاب هستش نه گوینده
اینکه در طول رمان برات سوالاتی ایجاد میکنه و تا پایان بعضیاشون رو جواب میده و بعضیا بی جواب میمونن.... نشون از نبوغ نویسنده داره. لذت بردم و لذت بردم و تا وقت پیدا میکردم شروع میکردم به شنیدنش.
سبک نگارش نویسنده و خوانش آقای حقیقی عالی است .داستان متاسفانه چندان برایم جذاب نبود .ریتم سریع و جذاب شروع می شود اما کم کم کند میشود .در کل ارزش خواندن دارد .
جذاب بود ، ممکنه در چند دقیقه اول گیر قصه نیفتید اما با جلو رفتن و روایت پیچ در پیچ قصه لحظه شماری می کنید فرصتی پیدا کنید و به ادامه قصه گوش بدهید 🤞🏻
من دوست داشتم هم خوانش رو هم نوع داستان رو. سبکش ممکنه مورد پسند همه نباشه چون مثل داستانهای کلاسیک اینطور نیست که از یه جا شروع شه و به سه نقطه معلوم ختم بشه
خب همه کتاب ها خوب هستن. چندتا جمله خیلی قشنگ ازش یاد گرفتم ولی در کل داستان همه پسند و گیرا نیست و اینکه اصلا مطابق با سلیقه من نبود. خوانش رو دوست داشتم