کتاب بازاریابی سیستم اطلاعات جغرافیایی، 1 نشر کلید پژوه

جهانی شدن، قانونی شدن و ظهور روش‌های جدید باعث شده است تا رقابت در فضای تجاری افزایش یابد. در چنین شرایطی سازمان‌ها با سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و خلاقیت به دنبال عملکرد بهینه در مقابل رقبا هستند. اکثر سازمان‌ها و کسب‌وکارهای بزرگ و متوسط به دنبال این هستند که ساختار خود را با شرایط رقابتی موجود تطبیق دهند. یکی از مهمترین وظایف مدیران در سازمان‌ها، مدیریت کردن صحیح سرمایه‌های فکری و دانش سازمانی است. بسیاری از محققین ادعا می‌کنند که استفاده از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی (ICTs) می‌تواند به یادگیری بیشتر اعضای سازمان و بالا بردن دانش سازمانی کمک کند. از میان تمامی این تکنولوژی‌ها، سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، از جمله ابزار قدرتمندی است که امکان تجزیه‌وتحلیل اطلاعات جغرافیایی را در اختیار سازمان‌ها قرار می‌دهد. بدین وسیله سازمان‌ها قادر خواهند بود تا در مورد استقرار در مناطق تجاری مختلف تصمیم‌گیری بهینه‌ای انجام دهند. انتخاب مکان مناسب جهت استقرار فروشگاه یا شعبه یکی از مهمترین دغدغه‌های خرده‌فروشان است. یکی دیگر از موضوعات مهم در امر خرده‌فروشی تعیین اندازه و شکل فروشگاه و نوع کالایی است که در آن عرضه می‌شود. رسیدگی به این موضوعات و فرآیند تصمیم‌گیری در مورد این موضوعات استراتژیک غالباً نیاز به محاسبات پیچیده کامپیوتری دارد. کاربردGIS در فعالیت‌های مربوط به بازاریابی منجر به ظهور مفهومی تحت عنوان بازاریابی جغرافیایی (ژئومارکتینگ) شده است. ژئومارکتینگ به سازمان‌ها کمک می‌کند تا با در نظرگرفتن متغیرهای مکانی، خود را در موقعیتی قرار بدهند که بیشترین سود را کسب نمایند. برای این منظور سازمان‌ها برای بهینه کردن فعالیت‌های بازاریابی خود از مدل‌های مبتنی بر چهارچوب هاف استفاده می‌کنند. در فصول پیش رو در این کتاب، در مورد این چهارچوب بیشتر خواهیم آموخت. -قسمتی از متن کتاب-