0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
مگره و مرد تنها
٪40

معرفی، خرید و دانلود کتاب صوتی مگره و مرد تنها

نویسنده:
ژرژ سیمنون
درباره مگره و مرد تنها
کتاب «مگره و مرد تنها» Maigret and the Loner نوشته‌ی «ژرژ سیمنون‌» در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. داستان این اثر در سال ۱۹۶۵ با حضور کارآگاه «ژول مگره» Jules Maigret در آپارتمانش در ماه اوت آغاز می‌شود. او که روزهای کسالت‌باری را می‌گذارند تماسی از طرف سربازرس آسکان دریافت می‌کند. سربازرس خبر از قتلی عجیب می‌دهد و مگره را برای بررسی بیشتر به دفتر کارش دعوت می‌کند. قتل در بن‌بست کوچکی نزدیک لزال آله اتفاق افتاده است. پسری جوان به نام ژان زمانی که در حال پرسه زنی در خانه‌های قدیمی گذر ویوفور بوده جنازه‌ی مردی را بر روی یک تخت می‌بیند. مرد مرده لباس‌های تنش نشان می‌داد دوره‌گرد است ولی ناخن‌های مانیکور شده‌‌اش تعجب و کنجکاوی مگره و سربازرس آسکان را به دنبال دارد. آن‌ها در ابتدا تصور می‌کنند مرد کشته شده هنرپیشه‌ای بوده که خود را به شکل بی‌خانمان‌ها درست کرده است. آن‌ها برای بررسی بیشتر با دفتر مرکزی تماس می‌گیرند و درخواست نیرو از پزشکی قانونی می‌کنند. اتفاقات پس از پیدا کردن این جنازه و حضور مگره، کارگاه متبحر و برجسته برای افشای حقایق داستان کتاب «مگره و مرد تنها» نوشته‌ی «ژرژ سیمنون‌» را شکل می‌دهد. - بخشی از کتاب: قاتل بیست سال پیش هم ویوین را می‌شناخته یا نه؟ هیچ سرنخی نبود که یک کدام از این احتمالات را تأیید یا رد کند. احتمالش هم بود که ویوین، بعدتر که به ولگردی افتاده بود، برای خودش دشمنی تراشیده بود. به همین ترتیب، این احتمال هم وجود داشت که یک خانه‌به‌دوش دیگر به فکرش رسیده باشد که ویوین پول گنده‌ای را جایی توی اتاقش پنهان کرده است. با این همه، این احتمال بعید بود. بندرت دیده شده که ولگردی هفت‌تیر داشته باشد، آن هم کالیبر آ. ۳۲. در طول بیست سال، هر اتفاقی ممکن بود بیفتد. با این حال، مگره ناخودآگاه، مرتباً به آن روز در بیست سال پیش برمی‌گشت، همان روزی که ویوین طبق معمول، صبح از خانه خارج شده، اما دیگر هیچ وقت پایش به کارگاه خیابان لوپک نرسیده است. آیا پای زنی در میان بود؟ اگر هم این طور بود، چرا بعدا زن را رها کرده بود و خانه‌به‌دوش شده بود؟ بعد از چاپ عکس‌ها و گزارش‌ها در مطبوعات، در میان نامه‌هایی که به اداره مرکزی پلیس رسیده بود، حتی یک نامه هم نبود که به وجود زنی ناشناس در زندگی ویوین اشاره‌ای کرده باشد. شامگاه، مگره برای آن که یک لحظه فکر این موضوع را که مثل خوره به جانش افتاده بود و داشت ناخوشش می‌کرد از ذهن بیرون کند، به تماشای یک فیلم وسترن در تلویزیون نشست. مادام مگره، وقتی شستن ظرف‌ها را تمام کرد، رفت کنار شوهرش نشست، در حالی که مواظب بود سؤالی نکند که باعث آزارش شود. - می‌شود فردا صبح نیم ساعت زودتر از همیشه بیدارم کنی؟ مادام مگره چرایش را نپرسیده بود، اما مگره خودش پیش قدم شد: - فردا می‌روم مراسم تدفین. مادام مگره که نیازی نمی‌دید سؤالی بکند، در ساعت هفت برای مگره اولین فنجان قهوه‌اش را آورد. مگره به تورنس گفته بود ساعت هشت و نیم با ماشین پلیس قضایی بیاید دنبالش. تورنس سر ساعت رسید. فکر کنم اول می‌رویم قبرستان. درسته؟ - بله. ماشین نعش‌کش بیرون پزشکی قانونی منتظر ایستاده بود، در کنار ماشینی که مؤسسه کفن‌ودفن فرستاده بود و دو زن و شوهر اودت در آن بودند. تورنس ماشین را جایی پارک کرد که توجه جلب نکند. از خبرنگاران و عکاس‌ها خبری نبود. چهار نفر تابوت را که به طرزی غیرعادی سنگین می‌نمود بیرون آوردند و چند دقیقه بعد، گروه کوچک مشایعان به سوی قبرستان ایوری راه افتادند. از روز قبل، ابرها آسمان را فرا گرفته بودند و از شدت گرما کاسته شده بود. هواشناسی خبر از بارش باران در غرب می‌داد که شامگاه به پاریس می‌رسید.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
282.۵۸ مگابایت
مدت زمان
۰۵:۰۸:۳۸
نویسندهژرژ سیمنون
مترجم شهریار وقفی پور
راویآرش راسخ
ناشررادیو گوشه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۴/۲۲
قیمت ارزی
6 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۲۸۲.۵۸ مگابایت
۰۵:۰۸:۳۸

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.3
از 5
براساس رأی 22 مخاطب
سرگرم‌کننده 🧩 (4)
حال‌خوب‌کن ✨ (1)
5
ستاره
50 ٪
4
ستاره
36 ٪
3
ستاره
9 ٪
2
ستاره
4 ٪
1
ستاره
0 ٪
13 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
3

متشکرم از گروهی که این کتاب را آماده‌ی شنیدن کردند. ماجراهای کارآگاه مگره جزو داستان‌های کارآگاهی خوب و جذاب است، اما چند نکته درباره‌ی کار جناب راوی باید گفته شود. اول اینکه ایشان واقعا در صداسازی ماهرند اما گاهی فراموش کرده‌اند برای هر شخصیت چه صدایی ساخته‌بودند. دوم، صدای مادام ویویَن که ظاهرا باید زنی چهل و چند یا پنجاه و چند ساله باشد، شبیه پیرزنی هشتادساله درآمده و چون این شخصیت جزو شخصیت‌های اصلی است، چنین صدایی گمراه‌کننده است و توی ذوق می‌زند.

5

راوی عالی صدا عالی رادیو گوشه عالی داستان ولی سطحی🤦🏻‍♀️ داستان پلیسی معمایی لحظه آخر باید همه قفل ها باز شه.آدم باید تا ۳ روز ذهنش درگیر باشه. اینجا از از فصل ۵ مظنون رو یهویی به لطف یه ناشناس پیدا کردیم و همونم قاتل بود😐

4

کتاب جالبی بود و خیلی روند داستان منطقی و باسرعت خوبی پیش رفت. خوانش کتاب هم خوب بود. برام خیلی عجیب بود که تاحالا اسمی از کاراگاه مگره و این مجموعه نشنیده بودم دوست دارم بقیه کتاباشم بخونم

4
سرگرم‌کننده 🧩

خیلی اجرا خوب بود اما داستان خیلی بی منطق بود کی بود لو‌ داد!؟ کی بود زنگ زده بود!؟ چرا باید زنگ میزد!؟

4

کتاب پر جزئیات و جذابی ، اما خواننده کتاب، مشخص با کتاب آشنا نیست ، در کل خوب بود

4

بد نبود ولی عالی هم نبود هم متن کتاب و هم راوی

5

رادیو گوشه واقعا کارش حرف نداره

5

بسیار دلنشین و عالی

2
سرگرم‌کننده 🧩

معمولی و خوب بود

4

کتاب جالبی بود

نمایش 3 نقد دیگر
4.3
(22)
سرگرم‌کننده 🧩 (4)
78,000
٪40
46,800
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
مگره و مرد تنها
مگره و مرد تنها
ژرژ سیمنون

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
مگره و مرد تنها
٪40
مگره و مرد تنها
ژرژ سیمنون
رادیو گوشه
4.3
(22)
سرگرم‌کننده 🧩 (4)
78,000
٪40
46,800
تومان