کتاب «دیگران» کتابی است که به تبدیل شدن افرادی به غیرخودی و طرد آنها میپردازد. کسانی که تا دیروز همسایه و محترم بودند و علیرغم تفاوت فرهنگی و زبانی، اشتراکات فراوان باعث درک متقابل میشد؛ آن هم به خاطر مسائلی که از رفتارهای افراد یا اتفاقات ناخوشایند ناشی نشده است. این اثر به یونانیهای ساکن ترکیه و اتفاقات سیاسی نگاهی میاندازد که موجب آوارگی این افراد شد و برای همیشه روابط دوستانه یونان و ترکیه دستخوش تحول کرد و رفتار مردمان این دو کشور را با یکدیگر از حالت دوستانه خارج کرد. اونسال اریش داستانی را بر این بستر روایت میکند. او رمانش را با تصویرسازی عرضه کرده است تا حال و هوای داستان را بیشتر به مخاطب منتقل کند.
این رمان اونسال اریش برای بار نخست در سال ۲۰۲۰ به زبان ترکی استانبولی با عنوان Diğerleri از سوی نشر Karakarga در ترکیه به طبع رسید. همچنین این کتاب را خانم مژده الفت به فارسی برگرداننده است. نشر نو نیز برای بار نخست در سال ۱۴۰۰ کتاب را در ۱۲۰ صفحه به بازار نشر و برای علاقهمندان عرضه کرده است. علاقهمندان نسخهی الکترونیکی کتاب دیگران را در بخش داستان و رمان وبسایت فیدیبو میتوانند بیابند.
این رماننویس، مترجم و نویسندهی داستان کوتاه، ماهر اونسال اریش (Mahir Ünsal Eriş) در سال ۱۹۸۰ در چناق قلعه ترکیه دیده به جهان گشود. او تحصیلات اولیه خود در شهر محل تولدش گذراند. سپس برای تحصیل و ادامهی کار خود استانبول رفت. نخستین مجموعههای داستانی وی در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. او به طور پیوسته در حال کار است و آثاری را منتشر میکند. وی از سال ۲۰۲۰ یک مجموعه رمان دنبالهدار را به صورت کتاب صوتی شروع کرده است و با نام گالیپ شناخته میشود. با وجود جوانی، داستانهای این نویسنده به زبانهای مختلفی از جمله فارسی، انگلیسی و ... ترجمه شده است. از ويژگیهای داستانهای وی، تمرکز به موضوعات کمتر دیده شده مانند هویت، همسایه فرهنگی کشورهای مختلف و... است که به طور گستردهای در ترکیه گاه حساسیت برانگیز میشود.
وی به روشهای مختلف عرضهی آثارش علاقهمند است به همین خاطر رمانهایش را به صوتی یا با تصویرسازی به بازار نشر ارائه میکند. تلاش این نویسنده بر این است که به صورت چندگانه فضای کتابهایش و حال و هوای داستانی را که روایت میکند، به خوانندگانش القا کند.
اسعد ممتاز فکر میکرد کار خیری برای آن خانواده انجام داده است خانوادهای که چنان ناآرام شده بود که گویی بالش گرمش را از زیر سرش برداشتهاند ممتاز دلش میخواست هر کاری از دستش برمیآید برایشان بکند. تمام وسایل خانه مبلمان، قدیمیتختخوابهای فلزی چراغ موشیها و چراغ گازیها و آت و آشغالهای دیگر باید همانجا میماند. بار زدن آن همه اثاث توی کامیون و بردنشان به استانبول کار عاقلانهای نبود حتی اگر میخواستند اثاثیه را با قطار باری به حیدرپاشا بفرستند باید ابتدا تا آدانا میبردند و آنجا بار میزدند. هر طور نگاه میکردی آستر کار از رویهاش گرانتر درمیآمد. آقا اسعد فکر همه چیز را کرده بود به یکی از دوستانش که در کار املاک بود گفت خانهای مبله برایشان پیدا کند. خانه پیدا شد و یک هفته نشده نشانیاش را گذاشت کف دست آقا فخرالدین، استانبول آرناووت کوی کوچه بویالی کوشک شماره ۵۷. بخشی از وسایل را فروختند بعضی را به دوست و فامیل دادند و بقیه را هم به نیازمندان بخشیدند و راه افتادند.
آقافخرالدین با تماشای حسن کوه که همچون چادری غول آسا در میان کویر علم شده بود چرتش گرفت. اتوبوس بوی خواب میداد بوی عرق، گازوئیل سیر توتون و استفراغ بچه فخرالدین حس کرد دارد مثل قاشقی که در ظرف عسل فرو میرود آرامآرام به خواب میرود رنگ آسمان داشت در پشت حسن کوه صورتی میشد.
اگر از علاقهمندان به ادبیات ترکیه، به ويژه نسل تازه نویسندگان و هنرمندان این کشور هستید و همچنین از این کتاب نیز لذت بردید، پیشنهاد میکنیم چهار کتاب زیر را نیز در فهرست خواندنیهای خود قرار دهید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 120 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۰۰:۰۰ |
نویسنده | ماهر اونسال اریش |
مترجم | مژده الفت |
ناشر | نشر نو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۴/۱۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 42,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |