درباب پارسیان، باید گفت که در حدود ۷۰۰ ق.م آنها در پارسوماش، در کوههای فرعی سلسله جبال بختیاری، در مشرق شوشتر، ناحیه واقع در دو سوی ساحل کارون، نزدیک انحنای بزرگ این شط پیش از آن که به سوی جنوب برگردد، مستقر شدند. عیلام دیگر در این زمان آن قدرت را نداشت که از استقرار آنان در این ناحیه ممانعت کند: همین ناحیه که همواره بخشی از مستملکات عیلام بود و پارسیان محتملاً سلطنت آنان را میشناختند. پارسیان، تحت قیادت هخامنش، حکومت کوچک خود را که مقدر بود بسیار بزرگ گردد تأسیس کردند و نام خویش را بدان دادند. محاربه آشور و عیلام متناوبا از وضعی که سلاطین عیلامی در مسایل مربوط به بابل اتخاذ کرده بودند، ناشی میشد. از این جهت است که در زمان هوبان ایمنه (۶۹۲ ـ ۶۸۸ ق.م.) که برای تأیید ادعاهای قانونی امیر بابلی ضد آشور، سپاهی قوی گرد آورد، نخستین بار نام پارسیان پارسوماش به میان میآمد.
محاربهای خونین ولی غیرقطعی در حلوله در گرفت، کمی بعد سناخریب موفق شد بابل را دوباره تسخیر کند، و عیلام بار دیگر عقب رانده شد. آشور، در تعقیب اعمال خود علیه خصم، همه وزنه نظامی و سیاسی خویش را ضد قدرت منحط عیلام به کار برد. از یک سو سیاست تجزیه را تعقیب میکرد، و از طرف دیگر، از امرا فقط امرایی که متعهد میشدند به تاج و تخت آشور وفادار بمانند حمایت مینمود. سلطان آشور، پادشاهان عیلام را طبق میل خود عزل و نصب میکرد.
در یک چنین محیط مضطربی که بر اثر منازعات داخلی بین خود عیلامیان که منجر به کشتار میشد آشفتهتر گردیده بود و عیلامیان نیز به دستههای موافق و مخالف آشور تقسیم شده بودند، حکومت کوچک پارسیان به توسعه تدریجی خود ادامه میداد.