در شهر کوچک والهبی خیابانها خلوت هستند. با اینکه ساعت چهارونیم بعدازظهر است هوا تاریک شده. ماه فوریه است و خیابانها پر از گِل وشُل است. چراغ زیرزمین خانهی مایا روشن است. آنجا دو نوجوان نشستهاند و از گرمای مطبوع خانه لذت میبرند. نام آنها لاسه و مایا است. آنها تقریباً همسن و در مدرسه همکلاسی هستند. اما امروز بهخاطر تعطیلات زمستانی به مدرسه نرفتهاند. نه لاسه و نه مایا دلشان برای رفتن به تپهی سورتمهسواری و دیدن دیگر دوستانشان تنگ نشده است. آنها سرگرمی دیگری دارند.