کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست نشر انتشارات کتاب کوله‌پشتی

درباره کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست

اثر فوق‌العاده اشکال ندارد حالت خوش نیست یکی از بهترین کتاب‌های روانشناسی است که بی‌پرده با شما سخن می‌گوید و به جای اینکه بگوید تلاش کنید تا حال‌تان را بهتر کنید، اعتقاد دارد باید غم و سوگ خود را ببینید، آن را درک کنید و به جای فراموش کردن آن، برایش مرهمی مناسب پیدا کنید. این کتاب (It's OK That You're Not OK) به نویسندگی «مگان دیواین»، یکی از آثار دوست‌داشتنی برای خوانندگان است؛ مخصوصا افرادی که در زندگی خود عزیزی را از دست داده یا با شکست و فقدان روبه‌رو شده‌اند. انسان‌ها در مواجهه با چنین موقعیت‌های ناگواری، دچار سوگ می‌شوند و خیلی مهم است که چگونه با فرد سوگواری رفتار شود.

از طرفی جامعه و اطرافیان مدام می‌گویند بهتر است زودتر به زندگی شاد گذشته برگردی، و از طرفی دیگر فرد سوگوار، باید فرصتی داشته باشد تا خودش را بازیابد. سوگ از بین نمی‌رود، فراموش هم نمی‌شود. فقط در گذر زمان، شکلش عوض می‌شود و انسان یاد می‌گیرد چگونه با آن زندگی کند. ما می‌دانیم که عشق و فقدان، دو روی یک سکه هستند. اگر عشق بورزیم و دوست داشته باشیم، به ناچار با فقدان آن نیز روبه‌رو خواهیم شد و اگر تلاش ما این باشد که از شسکت دوری کنیم، درواقع عشق را پس زده‌ایم. پس ما فقط می‌توانیم نوع مواجهه‌مان با سوگ را تغییر و به خودمان اجازه سوگواری دهیم. زندگی بدون فقدان و رنج نیست؛ همه ما بالاخره یک روزی در زندگی با این واقعیت روبه‌رو می‌شویم.

درباره مگان دیواین، نویسنده کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست

مگان دیواین (Megan Devine) نویسنده چیره‌دست آمریکایی است که در سال ۱۹۷۰ متولد شد و به‌خاطر علاقه زیادی که به حوزه روان‌شناسی و کمک به افراد آسیب دیده داشت، به‌عنوان مشاور سوگ و اندوه مشغول به فعالیت شد. او که خودش در زمان مشاوره به افراد، همسرش را از دست داد، تازه با معنای فقدان و سوگ آشنا شد و تصمیم گرفت تجربیاتش را در اختیار دیگران نیز قرار دهد و با نوشتن کتاب اشکالی ندارد اگر حالت خوب نیست، رسالتش را انجام داد. او اندوه را یک واکنش طبیعی در برابر مرگ عزیزان و فقدان می‌بیند و برای حمایت از سوگواران، به تجربیات آن‌ها اهمیت می‌دهد.

کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به شما کمک می‌کند برای غم‌های خود ارزش قائل شوید و سوگواری را حق طبیعی خودتان بدانید. جامعه به شما می‌گوید که وقت برای سوگواری نیست و باید زودتر به زندگی عادی برگردید؛ در صورتی که سوگ موضوعی نیست که امروز و فردا از یاد برود، بلکه فقط می‌توان چگونگی زندگی با سوگ را یاد گرفت و آن را درک کرد. اگر به کتاب‌های روان‌شناسی و روان‌کاوی علاقه‌مند هستید، از مطالعه این کتاب لذت فراوانی خواهید برد. هم‌چنین اگر مایل هستید درباره فرهنگ سوگواری بیشتر بدانید و به خودتان یا دیگرانی که تجربه سوگ داشته‌اند کمک کنید، مطالعه این کتاب برای‌تان مفید خواهد بود.

خواندن این کتاب چه کمکی به شما می‌کند؟

مطالعه این کتاب مثل آبی روی آتش است و به نظر می‌رسد یک مشاور دل‌سوز، در حال صحبت کردن با شما است. با خواندن این کتاب می‌توانید رابطه خودتان با غم‌هایی که دارید را بهبود ببخشید و به جای فراموش کردن آن‌ها، مرهمی برای‌شان پیدا کنید. کتاب می‌آموزد که چگونه رنجی را که نمی‌توانید تحمل کنید، به دوش بکشید.

در بخشی از کتاب اشکال ندارد که حالت خوب نیست می‌خوانیم

مشکلات رهایی از درد

ما همواره به شکل ناامید کننده‌ای به‌دنبال نشانه‌ای هستیم تا دریابیم تمام کسانی که دوستشان داریم در امان هستند و خودمان هم در امان خواهیم بود. به‌طور ناامیدکننده‌ای می‌خواهیم باور کنیم که درهرصورت نجات خواهیم یافت و اصلا مهم نیست درنهایت چه اتفاقی رخ خواهد داد. می‌خواهیم باور کنیم که روی اتفاقات کنترل داریم. برای حفظ این اعتقاد، ما یک پایه فرهنگی روی زنجیره‌ای از افکار جادویی بنا نهادیم و آن را ادامه دادیم: مثبت فکر کن! کارهای درست انجام بده و به‌اندازه کافی متحول شوا!/ وابسته نشو!/ خوش‌بین باش!/ وفادار بمان! و بدین ترتیب همه‌چیر روبه‌راه خواهد شد. در فصل سوم درباره داستان‌های فرهنگی رستگاری و نجات و تحول صحبت کردیم؛ آن‌هم بخشی از این سیستم ایمنی بقاست.

درد و اندوه هرگز به‌عنوان واکنشی سالم به مرگ دیده نمی‌شود؛ به‌همین‌دلیل به‌شدت تهدیدکننده به‌شمار می‌آید. ما از ترس اينکه به‌وسیله اندوه از پا دربياييم، در برابرآن مقاومت می‌کنیم. مشکل این مسئله -در میان بسیاری از مشکلات- این است که یک ساختار ملامت‌گر قابل‌پذیرش اجتماعی خلق می‌کند که در آن هرگونه رنج و درد با خجالت و شرمساری، قضاوت و نصیحتی برای بازگشت سریع به حالت «عادی» مواجه می‌شود. اگرنمی‌توانی در برابراندوه بایستی، پس داری کار اشتباهی مرتکب می‌شوی.