کتاب بانوی قصه نشر انتشارات سخن

حقیقتش نمیدونم عزیزانی که مینویسن عالی چه دیدگاهی در مورد مقوله داستان دارن . کتاب کند شروع میشه . اتفاقات رو‌شخصیتها مدام برای هم‌تعریف میکنن .‌یک‌جاهایی اواسط داستان خوب میشه اما در یک سوم پایانی به شدت تکراری و اتفاقات خالی از منطق و توصیفات تکراری میشه. وقایع برای خواننده مهم و مهم میشن و یکدفعه با توجیهی کوتاه حل و فصل میشن. ااصلا نفهمیدیم سر آموزشگاه رفتن و سامو خانوادش چی اومد. یا چطور بی پولی ابتدای داستان در اواخرش با وجود بیکاری مطرح نشد. اینها ضعف ارتباطیه عوامل و‌پارتهای داستانه. حقیقتش حتی نویسنده نتونست شخصیت مقتدر مرد داستان رو تا انتها حفظ کنه و ازش یک عاشق تینیجری ساخت. یک سوم انتهایی داستان مثل رمانهای آبکی شد که در اینستاگرام میذارن. با احترام

قلم بسیار بسیار زیبایی داشت. ممنونم از الن عزیز. این کتاب را بارها و بارها خواندم هرزمان که نیاز به حس خوب دارم این کتاب را مرور میکنم بسیار بسیار متشکرم از نویسنده عزیز بابت این رمان و همچنین رمان زیبای زیتون امیدوارم همیشه موفق باشند🙏🙏🙏

بد نبود اما سلیقه من نبود مدل شخصیت پردازیش واسه تینیجرها احتمالا جذاب باشه اینکه از پسر داستان یک سوپرمن فوق خوشتیپ بسازن دیگه خیلی گیشه پسند و نخ نما شده

کتاب اواخر بنظرم خسته کننده شد، نمیدونم نویسنده چه اصراری داشت علاقه و عشق حامی رو به این صورت بیان کنه، این حجم از کنترل گری و نگرانی از روی علاقه بیمار گونه هست و یک نوع بیماری روانی

یکی از بهترین رمانهایی که خوندم،به شدت تو صیه میکنم

در کل مثل رمان های سایت ۹۸ ایا بود یه جورایی...حالا شاید یکم قلمش بهتر بود اما یه دختر فقیر و یه پسر پولدار و ...

خوندمش قشنگه ولی خیلی تخیلی هر سری شاهزاده ی رویاهاش رو جلو چشمش میبینه .... حامی اینجا حامی اونجا حامی همه جا

خوب بود. رمان ایرانیه دیگه عشقی و پایان خوش🤪

قشنگ بود شخصیت همرازو دوست داشتم و البته سختیهای زندگی یک هنرمندم خوب بیان کرده بود

کتاب خیلی خوبی است، حتما بخونید