در کتاب « گرگها» خرگوشی به کتابخانه میرود تا کتابی دربارهی گرگ ها بخواند. گرگهای خاکستری که در دو دستهی دوتایی و دهتایی زندگی میکنند. اطراف شهرها و روستاها و بیشهها و جنگلها محل زندگیشان است. خرگوش غرق در خواندن کتاب است و متوجه گرگ درون کتابخانه نمیشود. اینقدر که روی بدن گرگ راه میرود و کتاب میخواند. نویسنده برای خوانندههای دلنازک کتاب پایان خوبی را نوشته. گرگ این قصه، گیاهخوار است و با خرگوش کتابخوان کاری ندارد.