پرترهها و اشخاص بیش از آنکه تاریخ پرتره باشد، چنان که خودِ مؤلف اذعان داشته، تلاشی است برای پُر کردن جای خالی تأمل فلسفی در ماهیت شخصِ انسان و توانایی هنر بر فراچنگ آوردن و بازنمایی آن. آیا هنرهای بصری (به طور خاص نقاشی و عکاسی) میتوانند شخصیت حقیقی افراد را شناخته و آن را بر سطح دوبُعدی خود بازنمایی کنند؟ البته مؤلف ضمن معرفی نمونههای جالبی از انواع گوناگون پرترههای نقاشانه و عکاسانه، از سطح ایندست آثار فراتر رفته و انواع جدید بازنماییِ شخص را که به دستیاری تکنولوژی جدید امکانپذیر شدهاند نیز در کار خود گنجانده است.
خانم فریلند البته در مسیر ردیابی تلاشهای هنرمندان برای پاسخ به پرسش فوق تاریخچهی مختصری از برخی از مهمترین هنرمندان پرتره به دست داده است اما، به باور من، سیر تحولات نگرشهای «هنری»، «فلسفی» و «علمی» به مسئلهی شخصیت و نمود آن در ظاهر برای خوانندهی فارسیزبان تازگی و گیرایی بیشتری دارد. در جریان معرفی این سیر است که مؤلف از چارچوب معمول نقد و تفسیر هنر فراتر رفته و نظریات روانشناختی و جامعهشناختی مختلفی را پیرامون ماهیت شخصیت و «خود» معرفی میکند. ایندست اطلاعات جانبی که البته در خدمت هدف اصلی کتاب قرار دارند نیز برای خوانندهی هوشیار خالی از لطف نخواهند بود. امید است ترجمهی این کتاب بتواند هم جای خالی آثار تخصصی مربوط به پرتره را در زبان فارسی تا حدی پُر کند، هم خوانندگان و هنرمندان را به نگرشی فلسفی به هنر، بهویژه پرتره، برانگیزد.