کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو نشر انتشارات نگاه نوین

زندگی چیزی بیش از مادیاتی است که به آن‌ها دل بسته‌ایم. چیزی ورای همه‌ی دغدغه‌های روزمره‌ای که انسان امروز بیشتر از هر زمان دیگری با آن‌ها درگیر است. جو ویتالی در کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو از رشد معنوی حرف می‌زند. او که پیشتر در کتاب محدودیت صفر چهار عبارت مهم پاکسازی را گفته بود این بار عمیق‌تر شده و اطلاعات بیشتری در اختیار مخاطبش گذاشته است.

درباره کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو اثر جو ویتالی

کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو، بعد از «متأسفم، لطفاً من را ببخش، متشکرم عاشقتم» چه بگوییم؟ کتابی است که اولین‌بار در سال ۲۰۲۰ و با عنوان «the fifth phrase: the next ho’oponopono, zero limits healing stage» منتشر شد. این کتاب هشت فصلی کامل‌کننده‌ی سایر آموزه‌های هواوپونوپونو است و در ادامه‌ی کتاب بسیار پرفروش محدودیت صفر نوشته شده است و توانسته سر و صدای زیادی در دنیا پیدا کند.

تمرین‌های اوهوپونوپونو ابزارهایی در اختیار شما می‌گذارد که از موانع خلاص شوید و قدرت درونی خود را پیدا کنید، او همچنین رازها، روش‌ها و بینش‌های جدیدی را برای سرعت بخشیدن به رسیدن به نتیجه بیان می‌کند و می‌گوید شما بیشتر از آن چه تصور می‌کنید قدرتمند هستید. او با روش‌های خود طرز تفکر خواننده را تغییر می‌دهد و او را به این باور می‌رساند که می‌تواند به چیزهای بیشتری دست پیدا کند. ذکر پنجم هواوپونوپونو می‌تواند راهگشای موفقیت برای هرکسی باشد.

عبارت پنجم هواوپونوپونو شهرت زیادی در نقاط مختلف جهان دارد و تاکنون به چندین و چند زبان مختلف برگردانده شده است. دانلود رایگان کتاب صوتی عبارت هواوپونوپونو به زبان انگلیسی در بعضی سایت‌ها ممکن است همچنین می‌توانید

فهرست کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو

یک - گسستگی کافیست

دو - وایت برد زندگی شما

سه - چهار عبارت هواوپونوپونو

چهار - عبارت پنجم

پنج- هواوپونوپونو سطح بالا پیشروی چهارمین مرحله‌ی بیداری

شش - عبارت ایکس: عبارت‌های مختص خود بسازید تا به رشد روحی بیش‌تری برسید

هفت - روش‌های پیشرفته‌ی پاکسازی

هشت - فلسفه‌های سطح بالای درمان دکتر هیولن

درباره جو ویتالی نویسنده کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو

جوزف ویتالی یکی از مشهورترین مربیان معنوی دنیاست. او متولد ۱۹۵۳ است و در حال حاضر در ۶۷ سالکی در ایالت تگزاس زندگی می‌کند. او کودکی آرامی نداشت و یکی از روش‌هایش برای مقابله با ناآرامی‌های زندگی کتاب خواندن بود.

ویتالی در سال ۱۹۸۴ اولین کتاب خودش به نام ذِن و هنر نوشتن را نوشت. او همیشه در زمینه‌ی تفکر مثبت می‌نوشت و می‌خواند و سرانجام فعالیت‌هایش هم به همین سمت رفت. چیزی که ویتالی را به یک نویسنده‌ی بین‌المللی شناخته شده کرد نوشتن کتاب عامل جذب: پنج قدم آسان برای خلق ثروت یا هر چیز دیگری در سال ۲۰۰۵ بود. این کتاب به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان تبدیل شد و در ادامه هم مستند راز توانست شهرت بیشتری برای او به ارمغان بیاورد ویتالی کتاب‌های پرفروش دیگری هم دارد که از میان آن‌ها می‌توان به «شش قدم تا روشنگری»، «هر چیزی ممکن است» و «پول عاشق سرعت است» اشاره کرد.

ترجمه و انتشار کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو به فارسی

از آنجایی که ویتالی در ایران طرفداران زیادی دارد کتاب عبارت پنجم هواونوپونوپونو هم بلافاصله پس از انتشار موردتوجه قرار گرفت و ترجمه شد. شهرام ابوطالبی و سپیده شریفی ترجمه این اثر به فارسی را به عهده داشته و انتشارات نگاه نوین آن را در بازار کتاب ایران عرضه کرده است. نسخه‌ی الکترونیک این ترجمه را می‌توانید در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید.

ترجمه‌ی دیگر این کتاب را ویدا کرمی انجام داده و ذهن آویز منتشر کرده است. این ترجمه را می‌توانید در فروشگاههای کتاب الکترونیک و چاپی تهیه کنید.

چرا باید کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو را خواند؟

جو ویتالی یک معلم معنوی است. بسیاری از افراد او را از مستند راز به یاد می‌آورند، جایی که از قانون جذب حرف زد. قانونی که افراد زیادی در دنیا مدعی هستند در موفقیت‌هایشان ایفای نقش کرده است. حالا او به سراغ تکنیک‌های پاکسازی هواوپونوپونو رفته است که مسیر رشد شخصی و سفر درونی را هموارتر می‌کنند. این کتاب می‌تواند به کسانی که می‌خواهند از دریچه‌ی جدیدی به زندگی نگاه کنند کمک کند تجربه‌ی متفاوتی داشته باشند. این کتاب در حقیقت در زمینه‌ی روش‌های پاکسازی روح حرف می‌زند و مدعی است اگر بدانید عبارت پنجم هواوپونوپونو چیست و آن را به کار ببندید، می‌توانید ذهن و روحی آرامتر داشته باشید و به درجات بالاتری از تعالی برسید.

در بخشی از کتاب عبارت پنجم هواوپونوپونو می‌خوانیم

قبل از این که جلوتر بروم بگذارید ریشه‌های هواوپونوپونو، ملاقاتم با دکتر هیولن و چهار عبارت نخست را مرور کنم.

قبلاً کمی از داستان دکتر «هیولن» را برای‌تان گفتم. خبر روان‌شناسی عجیبی را شنیده بودم که به درمان تمام بیماران یک بخش مجرمان روانی کمک کرده بود. البته اولین‌بار که این داستان را شنیدم، باور نکردم. آن‌قدر باهوش هستم که باور نکنم. شک داشتم و احتیاط کردم ولی داستان از جاهای مختلف به گوشم می‌رسید. یک سال بعد با خودم فکر کردم «اگر واقعیت داشته باشد جهان باید از آن باخبر شود» می‌خواستم از صحت ماجرا مطمئن شوم و باید آن روان‌شناس را پیدا می‌کردم.

تقریباً حدود سال‌های ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ بود. هیچ اطلاعاتی درباره‌ی دکتر «هیولن»، بیمارستان روانی یا هواوپونوپونو وجود نداشت. گوگل را زیر و رو کردم ولی چیزی نبود. حتی یک کارآگاه خصوصی گرفتم تا روان‌شناس مرموز را پیدا کنم. نتوانستم. از هرکسی سراغ گرفتم، همه‌جا را به هم ریختم و بعد یک نفر جزوه‌ای آورد که در یکی از کارگاه‌های کوچک هواوپونوپونو در هاوایی داده بودند. آدرس ایمیلی پیدا کردم و برایش نوشتم. اتفاقات زنجیروار به هم ختم شدند و دکتر «هیولن» را پیدا کردم. با دکتر تماس گرفتم. اصلاً من را نمی‌شناخت. چیزی درباره‌ی من یا شهرتم نشنیده بود ولی خیلی مهربان برخورد کرد. چهل و پنج دقیقه پای تلفن با من حرف زد.

گفتم: «در مورد این هواوپونوپونو برایم بگو».

گفت: «هواوپونوپونو فقط برای این به وجود آمده است که کارها را درست کند.»

«چطوری؟»

«فقط باید پاکسازی کنی.»

«یعنی چه؟»

«برای ازبین‌بردن داده‌ها باید پاکسازی کنی.»                                    

«داده چیست؟»

هرچه جلوتر می‌رفتم پیچیده‌تر می‌شد ولی کنجکاوی‌ام برانگیخته شده بود. در مورد داستان بیمارستان سؤال کردم، «واقعاً به درمان مجرمان دچار بیماری روانی کمک کردی؟»

گفت: «تنهایی این کار را نکردم ولی بله، از هواوپونوپونو استفاده کردم».

«باید بیش‌تر بفهمم.»