خوشبختی یعنی رسیدن به خواستهها و یا لذت بردن از داشتهها؟ کدام یک معنی خوشبختی و سعادت را میدهد؟ جواب درست احتمالا هردو گزینه است. هم باید از داشتههایمان لذت ببریم و هم برای رسیدن به خواستهها و پیشرفت تلاش کنیم اما المان دیگری هم باید باشد تا این دو عنصر به درستی در کنار هم قرار بگیرند. این عنصر پذیرش شکست است و بیخیال بودن. بیخیال بودن نه به این معنا که زندگی را رها کنیم بلکه آنچه باید رها شود، افکاری است که ما را از مسیر درست لذت بردن و تلاش بیشتر بازمیدارد. همان دغدغههای بیخودی که جز تلف کردن وقتمان و افزایش استرس چیز بیشتری برایمان نخواهد داشت. استرس و اضطراب همراه همیشگی زندگی ما هستند پس بهتر است برای مواردی استرس داشته باشیم که ارزش داشته و به پیشبرد اهدافمان کمک کند. کتاب هنر ظریف بیخیالی قرار است به ما آموزش دهد که چگونه نسبت به دغدغههای بیخود و بیفایده بیتفاوت باشیم.
عمر بشر بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهد درگیر مسايل بیاهمیت باشد و سراسر زندگی خودش را در استرس و نگرانی نداشتهها و افکار پوچ بگذراند. امروزه با پیششرفت علم و همهگیر شدن استفاده از رسانههای اجتماعی، با معظل مقایسهی زندگیها روبهرو شدهایم. در این رسانهها بخش جذاب و دیدنی زندگی هر فرد به تصویر کشیده میشود و ما ظواهر این نوع از زندگی را با تمام زندگی خود مقایسه میکنیم و خواهان همان سبک از زیستن میشویم. به همین دلیل همواره در تلاش برای داشتن چیزهای غیرضروری هستیم و از داشتههای خودمان غافل میمانیم. کتاب هنر ظریف بیخیالی ما را این سوال مواجه میکند که چه کسی گفته است زندگی معمولی و متوسط بد است؟ چرا باید یک نفر تمامی مهارتها را در حد کمال داشته باشد؟
نویسندهی کتاب، مارک منسون (Mark Manson) از شما میخواهد که کتاب هنر ظریف بیخیالی را برای داشتن زندگی بهتر و تغییر مثبت در آن با دقت مطالعه کنید و از تجربههای شخصی وی در این کتاب درس بگیرید. او در کتابش با نثری روان مفاهیم سخت و پیچیدهی زندگی انسانی را بیان میکند و در صدد این است که به خواننده آموزش دهد، استرس و رنج درون مایهی زندگی است و نمیتوان از آن جدا شد پس بهتر است این عواطف و احساسات را برای امور مهمتری صرف کنیم. منسون قصد دارد در این کتاب به شما بیاموزد که دغدغهی فکری خود را کاهش دهید. این نویسنده باور دارد که چیزهای با ارزش پس از پیروزی بر تجربیات تلخ به دست میآید و اگر تلاش کنید تا از مسائل منفی فاصله بگیرید، برعکس آن برایتان رخ میدهد. فرار از مشکلات، رنج بیشتری را به وجود میآورد. اگر در کاری شکست میخورید، سرافکنده نباشید احتمالا زندگی سعی دارد به شما راه بهتری را نشان دهد. تلاش برای رسیدن به یک زندگی خوب قابل تحسین است اما بدانید که اگر به چیزی بیش از حد اهمیت بدهید، سلامت عقل خود را به خطر انداختهاید. رمز داشتن زندگی خوب توجه به مواردی است که ارزش حقیقی و ضروری برایتان دارد. این کتاب به شما نمیآموزد چگونه به خواستهها و آرزوهایتان برسید، بلکه میگوید چگونه از دست بدهید و باز هم به راه خود ادامه دهید. از طرف دیگر، منسون روشهایی را در اختیارتان قرار میدهد که با استفاده از آنها میتوانید چیزهای غیرضروری را از زندگی حذف کنید و داشتههای مهم در زندگی خود حفظ کنید. کتاب هنر ظریف بیخیالی رتبهی یک فروش کتاب در نیویورک تایمز را دارد و در یک سال بیش از ۳ میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
مارک منسون نویسندهی جوان ۳۷ سالهی امریکایی است (متولد سال ۱۹۸۴) که در دانشگاه بوستون تحصیل کرده است. وی یک نویسندهی ماهر در زمینه خودباوری و رشد فردی است که کتابهای همه چیز به فنا رفته و شاد بودن کافی نیست را نیز نوشته است.
کتاب هنر ظریف بیخیالی (The Subtle Art of Not Giving a f-ck) فقط در سال ۲۰۱۹ بیش از ۳ میلیون نسخه را به فروش رساند و به بیش از بیست و پنج زبان دنیا ترجمه شد. این کتاب را مترجمان زیادی به زبان فارسی بازنویسی کردند.
ترجمهی رشید جعفرپور، به همت نشر کرگدن، ترجمهی رقیع فیروزی را انتشارات باغ فکر، ترجمهی نرگس محمودی را نیز انتشارات نیکورزان و ...، منتشر و روانهی بازار کردند. این کتاب در ایران نیز با اقبال عمومی خوی روبهرو شد و چندین بار تجدید چاپ شد. برای تهیه و دانلود pdf کتاب هنر ظریف بیخیالی میتوانید به سایت فیدیبو رفته و آن را دانلود کنید. یا برای آنکه در هر زمان و مکانی به دنیایی از کتابها دسترسی داشته باشید، میتوانید هماکنون اپلیکیشن فیدیبو را به صورت رایگان دانلود کرده و در موبایل و یا تبلتتان به یک کتابخانهی بزرگ دسترسی دائمی داشته باشید.
با توجه به زندگی امروزه و همهگیر شدن افسردگی ناشی از استفاده بیش از حد از فضای مجازی، خواندن این کتاب به تمام جوانان و کتابخوانان توصیه و پیشنهاد میشود. اگر میخواهید برای تغییر روند زندگیتان و بهبود اوضاع قدمی بردارید اما دقیقا نمیدانید از کجا شروع کنید، کتاب هنر ظریف بیخیالی، نقطهی آغاز یک تغییر بزرگ با قدمهای کوچک است.
ساعت ٩ صبح بود و من سرکلاس زیست نشسته بودم. دستهایم را روی میز و سرم را روی آنها گذاشته
بودم و به عقربهی ساعت که تیکتاکش با صحبت معلم در مورد کروموزومها و میتوز همراه شده بود نگاه
میکردم. مثل اکثر بچههای سیزده ساله که در یک کلاس کسل کننده و خوابآور گیر میکنند، من هم کسل شده بودم.
ناگهان صدای درب آمد و آقای پرایس، معاون مدرسه، سرش را داخل آورد. ببخشید که مزاحم شدم. مارک،
میتوانی یک لحظه با من بیرون بیایی؟ اوه. وسایلت را هم با خودت بیاور.
با خودم فکر کردم که این خیلی عجیب است. بچهها پیش معاون فرستاده میشوند. اما معاون به ندرت
سراغ آنها میآید. وسایلم راجمع کرده و بیرون رفتم. راهرو خالی بود. صدها کمد بژ رنگ کنار هم دیده میشد. «مارک می توانی من را پیش کمد خودت ببری لطفا؟»
حتماً و خودم را به پایین راهرو میرسانم با شلوار جین گشاد و موهایی حالت داده شده و تیشرتی که روی آن یک علامت بزرگ است. به کمدم رسیدیم. آقای پرایس گفت: «لطفا درب کمد را باز کن من هم باز میکنم. او جلو میرود و کت و کیف لباسهای ورزشی و کولهپشتیام را جمع میکند و بعد میرود. بدون اينکه به عقب نگاه کند میگوید: «لطفا با من بیا.» من احساس ناخوشایندی داشتم. من به دنبال او به دفتر مدرسه رفتم. جایی که او از من خواست بنشینم. درب را بسته و قفل کرد. به سمت پنجره رفت و پردهها را کشید. کف دستم عرق کرده بود. فهمیدم این اصلا یک ملاقات عادی نیست. آقای پرایس نشست و وسایل من را بی سر و صدا زیر و رو کرد، تمام جیبها را چک کرد زیپها را باز کرد. لباسهایم را میتکاند و روی زمین میگذاشت.
بدون نگاه کردن به من پرسید: «میدانی دنبال چه هستم مارک؟»
من گفتم: «نه»
پاسخ داد: «مواد»
با شنیدن این کلمه به شوک عصبی دچار شدم.
با لکنت پرسیدم مواد ؟ چه موادی؟
سختگیرانه نگاهم کرد و گفت: «نمیدانم. تو از چه نوعی داری؟» او یکی از جیبها را باز کرد و جایی را که
مدادهایم را آنجا میگذاشتم چک کرد.
به سرعت خیس عرق شدم. از کف دستم به بازوها و گردنم رسید. مثل سیزده سالههایی که به داشتن مواد و آوردنشان به مدرسه متهم میشدند میخواستم فرار کرده و پنهان شوم.
اعتراض کردم: «نمیدانم از چه چیزی صحبت میکنید» احساس میکردم الآن زمانی است که باید به خودم اعتمادبه نفس بدهم. یا شایدم نه باید میترسیدم. اما دروغگوها میترسند یا اعتمادبه نفس دارند؟ چون هرجور که هستند من میخواهم برعکس باشم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۱۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 204 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۴۸:۰۰ |
نویسنده | مارک منسن |
مترجم | نرگس محمودی |
ناشر | انتشارات نیک ورزان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۱/۲۳ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 80,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خیلی محکم و رک حقیقت رو می کوبه بهمون!، نمیشه کتاب رو با رویی خوش خوند چون از همه نوع رفتاری انتقاد می کنه اما درست و بی تعصب. بهتون یاد میده مهم ترین و تاثیرگذار ترین موارد پر اهمیت زندگی رو و نکات خوبی در کتاب نهفته که اگر حرف هاشو قبول نکنید، باز چند نکته م فید بدست میارید. یک سری عقاید نویسنده جالب نیست و با نکات خودش در کتاب در تضاد هست!! نمیشه تایید یا رد کرد فقط میشه درک کرد. جذابی کتاب به نگرش و دیدگاه متفاوت نویسنده است.
در مورد اینکتاب خیلی شنیده بودم. در واقع مانسون در این کتاب ما رو در مقابل خودمون، تفکرات و تصمیماتمون قرار میده و خیلی جالب با مسائل اساسی زندگی روبرو میکنه. برای من اوج جذابیت این کتاب در بخشهای پایانیش بود و نحوه مواجهه با مرگ. این کتاب از اون کتابهاییه که در طول سال بهش برمیگردم و نکاتش رو مرور میکنم،
به نظر من برخلاف دیگر نویسندگان کتابهای روانشناختی این کتاب واقعبینانه تر به مسائل، مشکلات و دنیای انسانها نگاه کرده کتابی متفاوت و به توصیه من حتما باید خواند تا این منظر را هم در نظر داشت
خیلی خوب بود . اصلا مث بقیه کتابهای روانشناختی حرفای تکراری نمیزنه و تو رو به فکر کردن وادار میکنه . هر چی گفته عین حقیقته و مثال عینی شو توی زندگیمون می بینیم
به نظر من مباحث این کتاب خیلی جذاب و پر بازده هست که خیلی خوب و بی پرده بیان شده و من از خوندش لذت بردم خوندنش رو پیشنهاد میکنم
من فعلا این ترجمه رو نخوندم، ولی ترجمه ارشاد نیکخواه فوق العادست و بقیه ترجمهها بخاطر حق چاپ گرفتن نتونستن از کلماتی که واقعا باید باشه استفاده کنن
اگر میخواهید دیدگاه سالمتر و جدید تری به زندگی داشته باشید و از دغدغه های فکری و بیماری کمالگرایی رها شید، حتنا ابن کتاب رو مطالعه کنید،
کتاب علی رغم اسمش متذکر میشه که نسبت به چه مسائلی اهمیت قائل بشیم و چه مسائلی رو کنار بذاریم و اصطلاحا بهشون آگاهانه بیخیال باشیم
بسیار عالی❤️ کتاب خیلی خوبی بود و باعث شد کمی روی تصمیمات و افکارم محتاطانه تر عمل کنم. به نوعی روشنم کرد واقعا لذت بردم??
نوشته های برای شروع خوبه ولی همش سطحی و نظر خودشه