هیاهوی زندگی مدرن باعث سرگشتی انسانها نیز شده و در این هیاهو، مردم در تلاش برای سعادت و شادی ابدی هستند. کتاب اوضاع خیلی خراب است! کتابی دربارهی امید به این اضطرابی که در زندگی مدرن رواج دارد میپردازد و نشان میدهد چرا با وجود پیشرفتهای گسترده، افراد سالمتر و جوامع آزادتر، وضعیت نابسمانتر از همیشه است. پس آن سعادتی که انسانها بهدنبالش هستند کجاست؟ چرا تلاش برای شادی بیچون و چرا بینتیجه است؟ مارک منسن نویسنده این کتاب، مباحث مهمی را درباره زندگی و انسانهای مدرن و مشکلاتی که در جوامع وجود دارد مطرح میکند.
مارک منسن، نویسنده کتاب معروف هنر ظرف بیخیالی، با نوشتن کتاب اوضاع خیلی خراب است (Everything is f*cked: a book about hope) پرده از اسراسر پنهانِ زندگی مدرن برداشته است. او بهصورت عیان با مثبتاندیشی افراطی مقابله کرده و نشان داده که چرا برخلاف خواسته بشر امروز، جهان به این صورت آشفته است. او درباره موضوعاتی مثل گرم شدن زمین، سقوط دولتها، اقتصادِ در حال فروپاشی، رنجیدهخاطر بودن دائمی مردم و نمود آن در شبکههای اجتماعی و... صحبت کرده است.
این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به سرعت توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند و به زبانهای زنده دنیا ترجمه شود. این اثر را «سمانه پرهیزکاری» به زبان فارسی برگردانده و نشر میلکان آن را منتشر کرده است.
منسن با زبان طنز این کتاب را نوشته و در بخشهایی با مخاطبان خود شوخی میکند. به همین دلیل این اثر را میتوان یکی از متمایزترین کتابهای خودشناسی و خودسازی دانست که شما را بهصورت عمیق به فکر فرو میبرد و در عین حال سرگرمتان میکند. منسن برای نوشتن این کتاب به سراغ تحقیقات روانشناختی نیز رفته و سعی کرده با استفاده از نظرات افرادی مثل افلاطون و نیچه، لایههای درونی دین و سیاست را بررسی کند و تناقضهای آنها را نشان دهد. او حتی نگاهی به رابطه انسان امروزی با ثروت و اسباب سرگرمی داشته و آن را نقد کرده است؛ به این صورت که نشان میدهد حتی لذت زیاد هم میتواند روان انسان را در معرض فروپاشی قرار دهد. لحن این کتاب بسیار دوستانه و صمیمانه است و شما را با خودش همراه میکند.
مارک منسن (Mark Manson) یکی از مبارزانِ مثبتاندیشی است و برخلاف بسیاری از نویسندگان کتابهای موفقیت که انسان را به ندیدن حقایق و مثبتاندیشی بدون عمل دعوت میکنند، سعی میکند حقایق را بازگو کند. منسن در سال ۱۹۸۴ در تگزاس به دنیا آمد و در رشته روابط و تجارت بینالملل تحصیل کرد. او کتابهای بسیاری نوشته که اکثر آنها جزو پرفروشترینهای نیویورکتایمز هستند و مجموعا بیش از ۱۳ میلیون نسخه از آنها فروش رفته است. او بعد از نوشتن کتاب «هنر ظریف بیخیالی» به شهرت فراوانی در سطح جهان دست پیدا کرد و سریع توانست نظر مخاطبان را به قلم خود جلب کند. او با زبانی تند و انتقادی و در عین حال صمیمانه مینویسد و از زاویهای متفاوت، به اتفاقات پیرامون مینگرد.
اگر به مطالعه کتابهای روانشناختی و خودیاری علاقه دارید و دوست دارید آگاهی بیشتری بهدست آورید، از خواندن این کتاب بینهایت لذت خواهید برد.
با مطالعه این کتاب میتوانید جهان را به شکل واقعگرایانهتری مشاهده کنید و از باورهایی که به شما میگویند باید برای بهدست آوردن شادی ابدی تلاش کرد، خلاص شوید. این کتاب واقعیتهای زندگی و روابط مدرن را با زبانی طنز و بدون رودبایستی بیان میکند که برای خوانندگان آگاه، لذتبخش است. علاوهبر آن میتوانید با مطالعه این اثر، جواب سوالات مهم خود را پیدا کنید؛ سوالاتی مثل اینکه چرا بشر امروز، اضطرابهای فراوانی را تجربه میکند.
قانون دوم احساسات نیویوتن
عزت نفس ما برابر است با مجموع احساسات ما در طول زمان. بیایید برگردیم سراغ مثال سیلیزدن؛ فقط این بار بیایید تصور کنیم من درمیدان نیرویی جادویی قرار دارم که مرا از گزند هر گونه عواقبی مصون نگه میدارد. دیگر نمیتوانید به من سیلی بزنید. دیگرنمیتوانید هرچه دلتان میخواهد بارم کنید. حتی نمیتوانید در مورد من به دیگران چیزی بگویید. من نفوذناپذیر هستم. ابرقدرتی جهانبین و شرور. قانون اول احساسات نیوتن میگوید که وقتی کسی یا چیزی دردی را به ما تحمیل می کند، شکافی اخلاقی باز میشود و ذهن عاطفی احساسات ناخوشایند را پیش میکشد تا به ما برای برقراری مساوات انگیزه بدهد. مااگرآن مساوات هرگزبرقرارنشود چه؟ اگر کسی یا چیزی حس ناخوشایندی در ما ایجاد کند اما ما از برقراری مساوات یا مصالحه عاجز باشیم چه؟ اگر حس کنیم برای برقراری مساوات یا «انتقام گرفتن» کاری از دستمان برنمیآید چه؟ اگرمیدان نیروی من برای شما بیش ازحد قوی باشد چه؟ وقتی شکافهای اخلاقی مدت زیادی ادامه پیدا کنند عادی میشوند. آنها به چیزی تبدیل میشوند که بهصورت پیش فرض انتظار آنرا داریم. آنها خود را در سلسلهمراتب ارزشهای ما جای میدهند. اگر کسی به ما ضربهای بزند و هرگز نتوانیم در پاسخ به او ضربهای بزنیم، درنهایت ذهن عاطفیمان به نتیجهای شگفتانگیز خواهد رسید: ما سزاوار ضربه خوردنیم!