چیزهایی هست که نمیدانی، داستانی ایرانی نوشته علی سلطانی است. این کتاب مجموعهای از جملات و دلنوشتههای عمیق و پر احساسی است که توسط سلطانی به رشته نگارش درآمده است. داستانهای نوشته شده در این کتاب، عموما دارای زمینه عاشقانه و لطیف هستند و سلطانی با بهرهگیری از عواطف نوجوانی و شور و هیجان آن دوره، اقدام به نگارش این کتاب کرده است. نوجوانان در این دوره از شور و هیجان زیادی برخوردار هستند و نویسنده نیز در این کتاب با زبان ساده و صمیمی در مورد عشقهای پاک و پر هیجان نوجوانی داستانهای عاشقانه نوشته است. به گفته نویسنده، این کتاب روایتگر عشق بین مردم و قصههایی است که در این بین رخ میدهد. هر انسانی پس از آنکه با عشق مواجه شود، تغییر میکند و این روند تغییر در کتاب چیزهایی هست که نمیدانی به خوبی قابل مشاهده است. این کتاب توسط انتشارات ۳۶۰ درجه به بازار عرضه شده است.
علی سلطانی، نویسنده خوش آتیه و جوان کشورمان است که با نگارش کتابهایی عاشقانه و مناسب با علاقمندی مخاطب ایرانی، توانسته خوانندگان بسیاری را به وجد بیاورد. سلطانی دارای مدرک مهندسی مکانیک است اما بیش از آن به نویسندگی علاقه مند است. او نویسندهای زیرک و باهوش است و این موضوع تاثیر بیشتری بر فروش کتابهایش داشته است. در واقع باید پذیرفت سلطانی علاوه بر نویسندهای چیرهدست با قلم حرفهای، به دلیل زیرکی و استفاده مناسب از فضای مجازی برای انتشار بخشهایی از کتابش توانسته مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. این نویسنده تاکنون سه کتاب نوشته که همه آنها با استقبال زیادی مواجه شده است. سلطانی در حال حاضر کارگاههای نویسندگی برگزار میکند که استقبال از این کارگاهها هم بسیار زیاد است.
راز خورشید برملا شد و میشود بگویی چرا؟ دیگر نوشتههای این نویسنده هستند.
کتاب چیزهایی هست که نمیدانی، داستانی است که از دل برآمده و به دل نیز مینشیند. مطالعه رمانهای عاشقانه همواره از جذابیت بالایی برخوردار است و این دسته از کتابها میتوانند قلب و روح خواننده را با خود همراه کنند، ویژگی منحصر به فرد این کتاب، علاوه بر روایت داستانی آن، مشابهت با زندگی بسیاری از جوانان امروزی است. در واقع، بسیاری از ما نوجوانی پر از عشق و شر و شوری را پشت سر گذاشتهایم. یادآوری خاطرات تلخ و شیرین و تصمیمگیریهای هیجانی در آن به خودی خود شیرین است. حال شیرینی این خاطرات نوستالژیک با قلم منحصر به فرد علی سلطانی در آمیخته و ترکیبی روحنواز ایجاد کرده است. مطالعه این کتاب به همه افرادی که به رمانهای عاشقانه علاقمند هستند، توصیه میشود.
بعد از گذشت این چند روز و حرفهایی که مدام دلم را میبرد دیگر طاقتم طاق شده بود، دلم میخواست از نزدیک ببینمش، دلم میخواست صدایش را بشنوم، دلم میخواست نامش را صدا کنم، تمام آن شعرهای نیما را که ابتدای کتابها مینوشت در یک دفترچه نوشته بودم و هر شب میخواندم، دلم میخواست دستش را بگیرم و با هم قدم بزنیم و درست وقتی محو نگاه کردن به قدمهایش هستم، تمام آن شعرهای نیما را برایم بخواند. دلم میخواست بگویم در تمام این مدت چه حالی بودم. تصمیمم را گرفتم و نامهای نوشتم و تمام حرفهای دلم را برایش گفتم. آن روز آخرین امتحانش را داده بود. شاخه گلی خریدم و به همراه نامه در کیفم قایم کردم و رفتم مدرسه. زنگ آخر بود، داشتم نامه را برای بار هزارم میخواندم که یکدفعه آقای ناظم وارد کلاس شد.
اگر شما نیز از علاقمندان به این کتاب هستید، مطالعه کتابهای زیر را نیز به شما توصیه میکنیم:
بامداد خمار، فتانه حاج سید جواد
یکی از پرطرفدارترین داستانهای عاشقانه ایرانی است که تا کنون بیش از 300 هزار نسخه از آن به فروش رفته است.
خانه لهستانیها، مرجان شیرمحمدی
داستان خانهای در جنوب شهر تهران، که افراد جنگزده از لهستان به آنجا پناه آوردهاند.
راهنمای مردن با گیاهان دارویی، عطیه عطارزاده
داستانی پر رمز و راز از زندگی یک مادر و دخترش که به فروش گیاهان دارویی مشغول هستند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 918.۳۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 160 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۲۰:۰۰ |
نویسنده | علی سلطانی |
ناشر | انتشارات 360 درجه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۱/۱۱ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 69,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
ایشون رو دیدم. برام خیلی محترم هستند. به نظرم یا در مسیر درستی نرفتند یا علاقه شون همین مسیر هست... این خیلی خوبه که کسی بخواد نویسنده بشه و براش تلاش هایی هم کنه، اما این که چقدر عجله کنه برای چاپ یک کتاب و بعد با تر فندهای اینستاگرامی بخواد چند جلد و اصلا چندین و چند جلد بفروشه به نظرم نمی دونه تعیین کننده و تثبیت کننده باشه... و دیر یا زود محو میشه... البته اگه اصلا به مرتبه ای برسه...
دوسش نداشتم، نویسنده داستانای کوتاهشو خوب شروع میکنه اما پایان هر داستان شبیه قبلیه و مثل خیلی از نویسنده های زرد هم اصرااااررر داره که یه نصیحتی یا یه جمله ی تکراری که به نظر خودش پر مغز یا احساسی میاد رو توی داستان بچپونه. در کل خودن داستان مثل توهین به شخصیت خواننده ست.بیشتر به درد کپشن اینستاگرام میخوره همین
من خيلى پسنديدمش، خيلى ساده و روان ولو كوتاه حس هاى مشترك و عميق رو نوشته بود... تو روزهايي كه به خوندن همچين كتابى نياز داشتم اتفاقى ديدمش و خوندمش و خوشحالم از اين اتفاق... دل و دستم رو با نوشتن آشتى داد ... ممنونم
بنظرم کتاب یکم سطحی هست. به درد دختر پسرهای ۲۰ ساله میخوره که هنوز درکی از روابط ندارن و فقط احساسات مهمه براشون. اینکه داستان داستان هست هم من دوست نداشتم چون مث خوندن یه سری یادداشت میمونه!
تنها چیزی رو که میتونم تحسین کنم اعتماد به نفس نویسنده برای چاپ همچین اثریه.نهایتا به درد انتشار در کانالهای تلگرامی و شاید کپشن اینستاگرام میخورد.
اگه داستان های کوتاه عاشقانه دوست دارید این کتاب رو پیشنهاد میکنم، اقای سلطانی واقعا قلم قشنگ و جذابی دارند و خواننده خیلی با داستان همراه میشه
کتاب خوبیه با اینکه داستاناش خیلی کوتاهن ولی مهارت توصیفی و نویسندگی آقای سلطانی جذابیت میده به اونا😃😍
خیلی عالی و ملموس تصویر سازی شده، قلم ایشون دوست داشتنیه :))
آقای سلطانی هم خودشون و هم کتابشون عالی هستن.... ???
نویسنده ای که آینده درخشانی در انتظارش هست.