کتاب قدرت رویا نشر انتشارات نسل نواندیش

در طی این چند سال، هر روز درمورد نوشتن این کتاب و نامش با مردم صحبت کردم. درنهایت از بین نام‌های مختلف قدرت رؤیا بیشتر مورد پسند قرار گرفت. چه بخواهیم، چه نخواهیم هر رؤیایی دارای قدرت است. چه به آن رؤیا برسیم و چه نرسیم. وقتی به رؤیایی برسیم یا نرسیم احساسات متفاوتی در ما ایجاد می‌شود، اما این موضوع اصلاً مهم نیست، زیرا احساسات امری گذراست. آنچه واقعاً اهمیت دارد، داشتن رؤیا و نگهداری آن در ذهن و تا لحظۀ مرگ کنار زدن ترس‌ها و تلاش برای تحققش است. البته این فرایند دائمی زندگی ما (خواستۀ ما) را می‌سازد. دربارۀ اینکه رؤیایمان به حد کافی باید بزرگ و برای خدمت به خودمان و دیگران باشد، استادان بزرگ سخن گفته‌اند. به نظر من مرور روزانۀ یک مفهوم پایه‌ای و اساسی همیشه انسان را پرانرژی و آگاه‌ نگه می‌دارد و آن توجه و اهمیت دادن به مفهوم تخیل و رؤیاست که باعث تقویت خلاقیتمان می‌شود. کاری که بهتر است هر روز انجام دهیم. توجه، تخیل و خلاقیت کوچک‌ترین ارتباطی با بی‌نظمی و بی‌خیال زندگی کردن ندارد. اکنون یک‌بار با هم سریع آن را مرور می‌کنیم. تخیل و داشتن رؤیا تفاوت اصلی میان انسان، حیوانات و گیاهان است. مهم‌تر اینکه عامل اصلی تفاوت میان انسان‌ها وجود انواع رؤیاها در ذهنشان است. خوشبختانه همۀ انسان‌ها رؤیا دارند و می‌توان گفت انسان‌ها فقط یک رؤیا ندارند، بلکه رؤیاهای زیادی دارند و سختی کار از همین‌جا شروع می‌شود. سختی کار انتخاب یک رؤیا یا خواسته از میان رؤیاهای گوناگون در ذهنمان و کنار زدن تصاویر گوناگون و انتخاب یکی از آن‌هاست. خوشبختانه، انسان این قدرت را دارد که رؤیایش را انتخاب کند. در کنار قدرت تخیل و رؤیا قدرت انتخاب انسان از بالاترین قدرت‌هاست. اگر شما قدرت انتخاب خود را درک کرده‌اید، بنابراین، جای هیچ‌گونه نگرانی برایتان وجود ندارد و این بسیار عالی است، اما اگر هنوز در حالتی از شک و دودلی قدم می‌زنید و خبر ندارید که قدرت انتخابتان در اختیار خودتان، دیگران، پول یا در نیروهای بیرون از وجودتان است، مطمئن باشید این کتاب شما را به تأمل کافی وامی‌دارد و تأمل صرفاً افزایش اطلاعات نیست، بلکه چیزی است که شما به آن نیاز دارید. هدف اصلی قدرت رؤیا سوق دادن شما به‌سوی تأمل است. در هر فصل و عنوان برای تأمل به خودتان فرصت دهید. هیچ عجله‌ای در کار نیست. نوشتن این کتاب بخشی از رؤیای من بوده و هست. روزی‌ که این رؤیا را جدی گرفتم، تصاویر زیادی در ذهنم بود. تصاویر مربوط به خاطرات گذشته و آینده، خواسته‌هایم، دلخوری‌هایم، نگرانی‌هایم، تصویرها از صبح تا شب در ذهن من به‌صورت یک فیلم حرکت می‌کردند و سختی کار همین‌جا بود، یعنی پاکسازی تصاویر منفی و چسبیدن به تصاویر رؤیایم. اصلاً ما با دیدن تصاویر تفکر می‌کنیم. به نظرم ذهن همۀ ما این‌گونه است. آیا این‌طور نیست؟ رؤیای من، نوشتن این کتاب به‌صورت تصویر و خواسته بود، اما نه اسم آن را می‌دانستم و نه محتوا و شکلش را. تنها یک قسمت از خواستۀ من نمایان بود. با خودم می‌گفتم: می‌خواهم کتابی بنویسم که از لحاظ محتوا بدون تاریخ مصرف باشد. به همین سادگی. این رؤیا داخل ذهنم بود. تنها کاری که می‌توانستم انجام دهم، چسبیدن به این تصویر بود و محکم چسبیدم. در قسمت چرا این کتاب را نوشتم؟ به‌خوبی نحوۀ چسبیدنم را توضیح داده‌ام. بنابراین، وقتی رؤیای اصلی خودتان را از میان رؤیاهای مختلف انتخاب و روزها و شب‌ها به آن می‌پردازید و به‌خاطرش تفکر و تصویرسازی می‌کنید، روزانه کارهای کوچک انجام می‌دهید، تلفن می‌زنید، سؤال می‌کنید، راه می‌روید، قدرت رؤیا را به‌خوبی لمس می‌کنید. وقتی این کتاب را می‌خوانید، از واقعی بودنش تعجب نکنید. نوشتن این کتاب رؤیای من بود. بخوانید و از کاربردی بودنش لذت ببرید و استفاده کنید.