آنچه اکنون «دنیای یونان باستان» مینامیم سه قاره و نسلهای بسیاری را در بر میگرفت. در وسیعترین گسترۀ خود از اسپانیای امروزی در غرب تا هند در شرق گسترده بود و بیشتر کشورهای میان این دو بخشی از آن به حساب میآمد. حتی بعد از ظهور روم هیچ شخص یا شهری بر تمام این سرزمینها حاکمیت نداشت هرچند تلاشهایی در این زمینه صورت گرفت. آنچه به این دنیای یونانی پراکنده و نامتجانس هویتی ویژه میبخشید زبان مشترک بود که به واسطۀ آن مردم میتوانستند باورها و ارزشهای مشترک خود را بیان کنند.